Perdic | انرژی برگشت پذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	renewable energy U	انرژی برگشت پذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reversible U	برگشت پذیر
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	renewable energy U	انرژی تجدید پذیر
	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	pair production U	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
	intrinsic energy U	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	energy transition U	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
	repairable U	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
	reparable U	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
	educatable U	تربیت پذیر تعلیم پذیر
	ascendable U	تفوق پذیر فراز پذیر
	ascendible U	تفوق پذیر فراز پذیر
	mixable U	امیزش پذیر امتزاج پذیر
	educable U	تربیت پذیر تعلیم پذیر
	european unclear a energy agency U	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
	fission to yield ratio U	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
	adaptable organism U	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	sound absorption U	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
	retrocedence U	برگشت
	turnrounds U	برگشت
	turnarounds U	برگشت
	turnaround U	برگشت
	return line U	خط برگشت
	returning U	برگشت
	recovery U	برگشت
	reoccur U	برگشت
	relapse U	برگشت
	relapsed U	برگشت
	relapses U	برگشت
	relapsing U	برگشت
	recoveries U	برگشت
	recrvdescence U	برگشت
	recrudescence U	برگشت
	d.c. restoration U	برگشت دی سی
	d.c. reinsertion U	برگشت سی دی
	tergiversation U	برگشت
	recurrenge U	برگشت
	refluence U	برگشت
	regurgitation U	برگشت
	regression line U	خط برگشت
	return U	برگشت
	reflux U	برگشت
	returned U	برگشت
	returns U	برگشت
	back water U	برگشت اب
	recoiled U	برگشت
	revert U	برگشت
	regression U	برگشت
	retrocession U	برگشت
	capsizal U	برگشت
	reverts U	برگشت
	drawbacks U	برگشت
	drawback U	برگشت
	recoil U	برگشت
	upturn U	برگشت
	recoils U	برگشت
	recoiling U	برگشت
	retrogression U	برگشت
	reversals U	برگشت
	turnabouts U	برگشت
	reversal U	برگشت
	reverted U	برگشت
	reverting U	برگشت
	veer U	برگشت
	right of reversion U	برگشت
	veered U	برگشت
	turnover U	برگشت
	veers U	برگشت
	turnabout U	برگشت
	reverses of fortune U	برگشت روزگار
	return perion U	زمان برگشت
	repercussion U	انعکاس برگشت
	flyback pulse U	پالس برگشت
	ground return U	برگشت زمینی
	back U	درعقب برگشت
	backs U	درعقب برگشت
	reapparition U	برگشت عود
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	retrocessive U	برگشت کننده
	retrogressed U	پس رفتن برگشت
	regressive U	برگشت کننده
	grid return U	سیم برگشت
	recurrence interval U	زمان برگشت
	rebounds U	ضربه برگشت
	flashbacks U	برگشت شعله
	return pipe U	لوله برگشت
	revocable U	قابل برگشت
	retrogressing U	پس رفتن برگشت
	retrogresses U	پس رفتن برگشت
	retrogress U	پس رفتن برگشت
	returnable U	قابل برگشت
	reverberation U	برگشت امواج
	reverberations U	برگشت امواج
	downward travel U	ضربه برگشت
	short return U	برگشت کوتاه
	retrograde U	برگشت دهنده
	retrocedent U	برگشت کننده
	armstand dive U	بالانس برگشت
	reversibility U	برگشت پذیری
	retrogressive U	برگشت کننده
	flashback U	برگشت شعله
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	regression coefficient U	ضریب برگشت
	regression equation U	معادله برگشت
	regression time U	زمان برگشت
	rematch U	مسابقه برگشت
	return cargo U	محموله برگشت
	return conductor U	سیم برگشت
	return wire U	سیم برگشت
	return current U	جریان برگشت
	return flow U	جریان برگشت
	return flight U	پرواز برگشت
	reflector U	برگشت دهنده
	reflectors U	برگشت دهنده
	irrevocable U	غیرقابل برگشت
	rebounding U	ضربه برگشت
	turn U	برگشت شناگر
	backspace U	برگشت به عقب
	turnaround form U	شکل برگشت
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	turns U	برگشت شناگر
	turn around time U	زمان برگشت
	turnaround time U	زمان برگشت
	payback period U	دوره برگشت
	irrevocably U	بطور بی برگشت
	turnaround documents U	اسناد برگشت
	linear regression U	برگشت خطی
	re U	برگشت دادن
	re- U	برگشت دادن
	turning point U	نقطه برگشت
	turning points U	نقطه برگشت
	turnaround documents U	مستندات برگشت
	track return U	مدار برگشت
	nonlinear regression U	برگشت غیرخطی
	rebounded U	ضربه برگشت
	backward reaction U	واکنش برگشت
	back water curve U	منحنی برگشت اب
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	rebound U	ضربه برگشت
	image reversal U	برگشت تصویر
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	capital recovery factor U	ضریب برگشت سرمایه
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	payback period U	دوره برگشت سرمایه
	backstroke U	برگشت عقب زنی
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	revocable credit U	اعتبار قابل برگشت
	introversion U	برگشت بسوی درون
	reverberation U	برگشت دادن امواج
	regression U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	day return U	بلیط رفتو برگشت
	regressing U	پس رفت کردن برگشت
	He came back with his tail between his legs. U	دست از پ؟ درازتر برگشت
	regresses U	پس رفت کردن برگشت
	regressed U	پس رفت کردن برگشت
	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	regress U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	step backwards U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	lapse U	برگشت انحراف موقت
	lapses U	برگشت انحراف موقت
	lapsing U	برگشت انحراف موقت
	regress U	پس رفت کردن برگشت
	reverberations U	برگشت دادن امواج
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	high inverse voltage rectifier U	یکسوکننده با برگشت قوی
	microscopic reversibility U	برگشت پذیری میکروسکوپی
	atavism U	برگشت بخوی نیاکان
	grid return U	سیم برگشت شبکه
	echoes U	برگشت امواج رادار
	echoed U	برگشت امواج رادار
	echo U	برگشت امواج رادار
	recovery U	برگشت به حالت اولیه
	recoveries U	برگشت به حالت اولیه
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	inbound U	برگشت توپ به زمین
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	back stroke U	ضربه برگشت پیستون
	cycle time U	زمان رفت و برگشت
	impedance feedback U	پیوست برگشت امپدانس
	nonreimbursable U	غیر قابل برگشت
	drawbacks U	برگشت حقوق گمرکی
	drawback U	برگشت حقوق گمرکی
	revert U	برگشت به وضعیت طبیعی
	turnaround cycle U	مدت رفت و برگشت
	regurgitation U	برگشت خون استفراع
	reverts U	برگشت به وضعیت طبیعی
	trips U	رفت یا برگشت فنر
	reverting U	برگشت به وضعیت طبیعی
	tripped U	رفت یا برگشت فنر
	throw back U	برگشت به خصال نیاکان
	plotter repeatability U	قابلیت برگشت رسام
	trip U	رفت یا برگشت فنر
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	echoing U	برگشت امواج رادار
	reverted U	برگشت به وضعیت طبیعی