English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
warm spot U اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermostats U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
ptosis U در اندامها فروافتادگی پلک
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
radiation of heat U گرما
heats U گرما
cauma U گرما
isotherm U خط هم گرما
heat U گرما
melted U از گرما سوختن
radiator U گرما افکن
radiators U گرما تاب
radiators U گرما افکن
I am absolutely baked. U از گرما پختم
heat U گرما حرارت
intensity of heat U شدت گرما
heats U گرما حرارت
non conducting U عایق گرما
heat flux U شار گرما
radiator U گرما تاب
incalescent U گرما گرای
thermochemistry U گرما شیمی
heat radiation U تابش گرما
thermal U مربوط به گرما
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
heat absorbing U جذب گرما
heat exchange U تبادل گرما
heat flow U جریان گرما
thermal flux U شار گرما
heat loss U تلف گرما
heat transmission U انتقال گرما
thermo electricity U گرما برق
thermoelasticity U گرما کشسانی
thermal agitation voltage U اثر گرما
thermosphere U گرما کره
thermosphere U گرما سپهر
thermomagnetic U گرما مغناطیس
incalescence U گرما جویی
thermal unit U واحدسنجش گرما
thermal reservoir U منبع گرما
thermal effect U اثر گرما
hot cabinet U قفسه گرما
heat transfer U انتقال گرما
btu U واحدبریتانیایی گرما
thermoelectric U گرما برقی
calorification U پیدایش گرما
cold is merely privative U گرما نیست
thermometers U گرما سنج
convection U انتقال گرما
temperatures U درجه گرما
adiabatic U عایق گرما
temperature U درجه گرما
pyro electricity U گرما برق
thermometer U گرما سنج
therms U حمام عمومی گرما
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
thermotaxis U تحرک در اثر گرما
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
therms U واحد گرما حمام
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
to evolve heat U گرما بیرون دادن
to resist heat U تاب گرما اوردن
therm U حمام عمومی گرما
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
thermolytic U وابسته به تحلیل گرما
she cannot bear heat U طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat U تاب گرما رانمیاورد
cooling water thermometer U گرما سنج اب سرد
heat flux density U چگالی شار گرما
fehrenheit thermometer U گرما سنج فارنهایت
chinical t. U گرما سنج طبی
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
thermoelectric effect U اثر گرما- برق
calory U واحد سنجس گرما
heat-stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
thermoforming U شکل دادن با گرما
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
radiator U بیرون دهنده گرما
b.t.u. U واحد بریتانیایی گرما
swelter U از گرما بیحال شدن
baking enamel U لعاب دادن با گرما
warmth U تعادل گرما ملایمت
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
mechanical equivalent of heat U هم ارز مکانیکی گرما
swelters U از گرما بیحال شدن
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
radiators U بیرون دهنده گرما
sweltered U از گرما بیحال شدن
therm U واحد گرما حمام
calorie U واحد سنجس گرما
calories U واحد سنجس گرما
hot shorteness U شکنندگی حاصل از گرما
convectors U جسم انتقال دهنده گرما
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
convector U جسم انتقال دهنده گرما
conductibility of heat U قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
stew U خیس عرق شدن [در گرما]
electricity U مین نور یا گرما یا نیرو
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
thermolytic U وابسته به تجزیه در اثر گرما
heat radiates from the stove U گرما ازبخاری متشعشع میشود
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
chromometer U ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cracking U وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
thermodynamics U علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive U کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
shale U پوست
hide U پوست
shells U پوست
goats U پوست بز
goat U پوست بز
skin U پوست
dermis U پوست
skinned U پوست
rind U پوست
integument U پوست
husk U پوست
husks U پوست
hides U پوست
rinds U پوست
crustal U پوست
flayer U پوست کن
cuticle U پوست
shell U پوست
shelling U پوست
dermatalgia U پوست
skins U پوست
skinning U پوست
glume U پوست
barks U پوست
peel پوست
encrustations U پوست
peels U پوست
tunc U پوست
goatskins U پوست بز
peltry U پوست
goatskin U پوست بز
strippers U پوست کن
cortex U پوست
cortices U پوست
barked U پوست
skinner U پوست کن
bark U پوست
tegmen U پوست
swanskin U پوست قو
skinless U بی پوست
tegmentum U پوست
barking U پوست
stripper U پوست کن
hulls U پوست
hull U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
encrustation U پوست
scalp U پوست سر
peeling U پوست
parer U پوست کن
desquamate U پوست انداختن
desquamate U پوست ریختن
sheep skin U پوست گوسفند
dermotropic U متمایل به پوست
dermoidal U پوست مانند
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
excorticate U پوست کندن
encrustations U پوست زخم
dermatozoa U انگلهای پوست
dermatosis U اماس پوست
dermatopathy U ناخوشی پوست
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com