Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
life size
U
اندازه واقعی
life-size
U
اندازه واقعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
real
U
ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
to put it on
U
پیش از اندازه واقعی نشان دادن
rug condition
U
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
Other Matches
cambridge equation
U
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
architecture proper
U
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
The real problem is not whether machines think but whether men do.
U
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
gauged
U
اندازه اندازه گیر
card-carrying
U
واقعی
veritable
U
واقعی
McCoy
U
واقعی
concrete
U
: واقعی
real
U
واقعی
right
U
واقعی
righted
U
واقعی
righting
U
واقعی
unfeigned
U
واقعی
ex post saving
U
واقعی
ex post
U
واقعی
objectives
U
واقعی
true life
U
واقعی
actuals
U
واقعی
actual
U
واقعی
essential
U
واقعی
virtual
U
واقعی
veridical
U
واقعی
essentials
U
واقعی
veracious
U
واقعی
lifelike
U
واقعی
very
U
واقعی
positive
U
واقعی
objective
U
واقعی
factually
U
واقعی
literal
U
واقعی
factual
U
واقعی
real assets
U
دارائیهای واقعی
unrealistic
U
غیر واقعی
unrealistically
U
غیر واقعی
real storage
U
انباره واقعی
real sector
U
بخش واقعی
real score
U
نمره واقعی
nominal
U
غیر واقعی
real
U
واقعی موجود
truest
U
واقعی حقیقی
genuine
U
واقعی حقیقی
real income
U
درامد واقعی
real fluid
U
سیال واقعی
real earnings
U
درامدهای واقعی
real costs
U
هزینههای واقعی
real capital
U
سرمایه واقعی
real anxiety
U
اضطراب واقعی
actual self
U
خود واقعی
real address
آدرس واقعی
real wage
U
مزد واقعی
very
U
واقعی فعلی
real value
U
ارزش واقعی
truer
U
واقعی حقیقی
matter of fact
U
بطور واقعی
out of pocket expenses
U
هزینه واقعی
actualize
واقعی کردن
actual velocity
U
سرعت واقعی
matter-of-fact
U
بطور واقعی
actual saving
U
پس انداز واقعی
actual price
U
قیمت واقعی
actual parameter
U
پارامتر واقعی
actual loss
U
زیان واقعی
actual load
U
بار واقعی
actual key
U
کلید واقعی
actual income
U
درامد واقعی
actual expenses
U
مخارج واقعی
actual damage
U
خسارت واقعی
actual cost
U
هزینه واقعی
actual address
U
نشانی واقعی
practicals
U
واقعی کارازموده
real memory
U
حافظه واقعی
objective value
U
ارزش واقعی
objective data
U
دادههای واقعی
insubstantial
U
غیر واقعی
jisen
U
مبارزه واقعی
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
historical costs
U
هزینه واقعی
down-to-earth
U
حقیقی واقعی
down to earth
U
حقیقی واقعی
unreal
U
غیر واقعی
true north
U
شمال واقعی
practical
U
واقعی کارازموده
actual argument
U
نشانوند واقعی
true
U
واقعی حقیقی
realising
U
واقعی کردن
never-never
U
غیر واقعی
put inpractice
U
واقعی کردن
airy-fairy
U
غیر واقعی
carry into effect
U
واقعی کردن
make something happen
U
واقعی کردن
realised
U
واقعی کردن
realises
U
واقعی کردن
true complement
U
متمم واقعی
true complement
U
مکمل واقعی
true form
U
فرم واقعی
true vertical
U
قائم واقعی
true power
U
توان واقعی
true slump
U
نشست واقعی
realize
U
واقعی کردن
realized
U
واقعی کردن
realizes
U
واقعی کردن
realizing
U
واقعی کردن
actualize
U
واقعی کردن
never-never land
U
غیر واقعی
accomplish
U
واقعی کردن
make a reality
U
واقعی کردن
fulfill
[American]
U
واقعی کردن
real numbers
U
اعداد واقعی
execute
U
واقعی کردن
carry out
U
واقعی کردن
bring inbeing
U
واقعی کردن
real mode
U
حالت واقعی
put into practice
U
واقعی کردن
put into effect
U
واقعی کردن
put ineffect
U
واقعی کردن
implement
U
واقعی کردن
carry ineffect
U
واقعی کردن
actualise
[British]
U
واقعی کردن
bring into being
U
واقعی کردن
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
true meridian
U
نصف النهار واقعی
false
U
ساختگی غیر واقعی
real McCoy
<idiom>
U
چیز واقعی واصیل
actual investment
U
سرمایه گذاری واقعی
in the clouds
<idiom>
U
دور از زندگی واقعی
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
inesse
U
دارای هستی واقعی
index of real wages
U
شاخص دستمزدهای واقعی
real investment
U
سرمایه گذاری واقعی
actual neurosis
U
روان رنجوری واقعی
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
real purchasing power
U
قدرت خرید واقعی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
real will
U
نظریه اراده واقعی
conductance
U
مقدار هدایت واقعی
real balance effect
U
اثر مانده واقعی
objectively
U
بطور واقعی یا خارجی
unreal
U
غیر واقعی خیالی
no par
U
بدون ارزش واقعی
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
real national income
U
درامد ملی واقعی
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
real rate of interest
U
نرخ بهره واقعی
real money supply
U
عرضه واقعی پول
pragmatize
U
واقعی نشان دادن
real interest rate
U
نرخ بهره واقعی
pepper corn rent
U
اجاره غیر واقعی
in the p sense of the word
U
بمعنی واقعی کلمه
real gross national product
U
تولید ناخالص ملی واقعی
abstracts
U
جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
sterling
U
فاهر وباطن یکی واقعی
abstracting
U
جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
substantive
U
دارای ماهیت واقعی حقیقی
to look like the real thing
U
مانند چیزی واقعی بودن
actual carrier
U
موسسه حمل و نقل واقعی
actual decimal point
U
نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
abstract
جوهرگرفتن از عاری از کیفیات واقعی
entitative
U
واقعی مربوط بوجودخارجی چیزی
incidence
U
تعلق واقعی مالیات مشمولیت
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
abstraction
U
ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
abstractions
U
ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
see things
<idiom>
U
چیزهای غیر واقعی راتصور کردن
undervalues
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
abstractionism
U
مکتبی که از کیفیات واقعی هنر دوراست
undervalue
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervaluing
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
psych out
<idiom>
U
پیی بردن به انگیزه واقعی (شخص)
underlet
U
کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
overcapitalize
U
بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
over estimate
U
بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر
undervaluation
U
تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
underrate
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
nominal value
U
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com