Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
limiting size
U
اندازه محدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
infinite
U
نا محدود بی اندازه
micro
U
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros
U
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
microcomputer
U
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
Other Matches
illmitable
U
محدود نکردنی محدود نشدنی
weapons tight
U
جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauge
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauged
U
اندازه اندازه گیر
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
limited
U
محدود
moderating
U
محدود
limiting
U
محدود
moderate
U
محدود
moderated
U
محدود
limit
U
محدود
terminates
U
محدود
terminated
U
محدود
terminate
U
محدود
finite
U
محدود
indefinite
U
نا محدود
lock step
U
محدود
ambient
U
محدود
indeterminable
U
نا محدود
moderates
U
محدود
incomprehensible
U
نا محدود
incomprehensive
U
محدود
finte
U
محدود
limitary
U
محدود
limited access
U
محدود
stints
U
محدود کردن
limit
U
محدود کردن
limited editions
U
فرآوردهی محدود
bound
U
مرز محدود
finite integral
U
انتگرال محدود
peg down
U
محدود کردن
circumscribed amnesia
U
یادزدودگی محدود
catathymic amnesia
U
یادزدودگی محدود
bottomless
U
غیر محدود
set out
U
محدود کردن
sex limited
U
محدود به جنس
narrow market
U
بازار محدود
controlled war
U
جنگ محدود
stint
U
محدود کردن
qualify
U
محدود کردن
limited edition
U
فرآوردهی محدود
containment
U
محدود نگاهداشتن
contracted
U
مختصر محدود
limited edition
U
کالای محدود
limiter
U
محدود کننده
qualificatory
U
محدود سازنده
qualified property
U
مالکیت محدود
copyrighted
U
محدود به حق کپی
finitely
U
بطور محدود
limited editions
U
کالای محدود
containment
U
محدود کردن
abound
U
محدود کردن
finite population
U
جامعه محدود
qualifies
U
محدود کردن
restriction
U
محدود کردن
trammel
U
محدود ساختن
restrictions
U
محدود کردن
limited edition
U
چاپ محدود
abounds
U
محدود کردن
abounding
U
محدود کردن
abounded
U
محدود کردن
limited editions
U
چاپ محدود
restricted
U
محدود الاستعمال
limited divorce
U
طلاق محدود
restricts
U
محدود کردن
restricting
U
محدود کردن
limited denied war
U
جنگ محدود
unbound
U
غیر محدود
straitlaced
U
محدود درفشار
restrainable
U
محدود ساختنی
limitative
U
محدود کننده
restrictive
U
محدود کننده
restrictive
U
محدود سازنده
confined
U
محدود شده
limited integrator
U
انتگرال محدود
confined equifer
U
سفره محدود
straightlaced
U
محدود درفشار
de escalation
U
محدود سازی
delimitate
U
محدود کردن
limiting speed
U
سرعت محدود
delimitation
U
محدود ساختن
restrict
U
محدود کردن
limited objective
U
هدف محدود
limited power
U
اختیارات محدود
straiten
U
محدود کردن
inter play
U
حرکت محدود
qualified
U
مقید محدود
parochial
U
ناحیهای محدود
semipermanent
U
دارای مدت محدود
controlled access road
U
راه با ورودی محدود
limited access road
U
راه با ورودی محدود
compass
U
محدود کردن فهمیدن
sinedie
U
تاتاریخ غیر محدود
current limiter
U
محدود کننده جریان
transfinite
U
ماوراء اعداد محدود
transfinite
U
خارج ازاعداد محدود
closed
U
مسابقه محدود به سن یاجنس
determinative
U
محدود کننده صفت
determinate
U
تعیین شده محدود
autonomy
U
استقلال محلی محدود
corporations
U
شرکت بامسئولیت محدود
corporation
U
شرکت بامسئولیت محدود
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
diode limiter
U
محدود کننده دیودی
stenophagous
U
غذای محدود خوار
narrow
U
محدود باریک کردن
narrowed
U
محدود باریک کردن
narrower
U
محدود باریک کردن
voltage limiter
U
محدود کننده ولتاژ
narrowest
U
محدود باریک کردن
provincialism
U
عقایدوافکار محدود محلی
restricted area
U
منطقه اتش محدود
extensive agricultuse
U
کشاورزی غیر محدود
restriction
U
یک چیز محدود شده
mans
U
شبکه با گسترده محدود
illimitable
U
نامحدود محدود نشدنی
man
U
شبکه با گسترده محدود
limited war
U
جنگ محدود وموضعی
limiting factor
U
عامل محدود کننده
airspace restricted area
U
منطقه پرواز محدود
input limiter
U
محدود کننده ورودی
partial jurisdiction
U
حق خود گردانی محدود
infintate
U
منفی و نا محدود ساختن
one idead
U
دارای فکر محدود
narrow mindedly
U
با فکر محدود متعصبانه
i/o bound
U
محدود به ورودی خروجی
incomprehensively
U
بطور غیرجامع یا محدود
limitary
U
دارای قدرت محدود
restrictions
U
یک چیز محدود شده
rectilineal
U
محدود بخطوط راست
local
U
محدود بیک محل
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
your vocabulary is limited
U
شما محدود است
finite element method
U
روش المان محدود
locals
U
محدود بیک محل
limited liability company
U
شرکت با مسئولیت محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئوولیت محدود
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
small minded
U
دارای ذوق واستعداد محدود
territorialization
U
محدود کردن بیک ناحیه
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
limited access
U
دراری محدودیت مدارک محدود
limitation clause
U
شرط محدود کردن مسئوولیت
metropolitan area network
U
شبکه گسترده در مسافت محدود.
rll
U
ثبت محدود طول اجرا
run length limited recording
U
ثبت محدود طول اجرا
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
impales
U
محدود کردن میله کشیدن
locals
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
terminate
U
محدود کردن خاتمه یافتن
terminated
U
محدود کردن خاتمه یافتن
terminates
U
محدود کردن خاتمه یافتن
narrowest
U
محدود کردن کوته فکر
narrower
U
محدود کردن کوته فکر
narrow
U
محدود کردن کوته فکر
impale
U
محدود کردن میله کشیدن
impaled
U
محدود کردن میله کشیدن
impaling
U
محدود کردن میله کشیدن
partial jurisdiction
U
حق تصمیم گیری یا قضاوت محدود
grid current limiting
U
محدود کردن جریان شبکه
narrowed
U
محدود کردن کوته فکر
restrictive trade practices
U
روشهای محدود کردن تجارت
closed interval
U
فاصله محدود
[کراندار]
[ریاضی]
open interval
U
فاصله نا محدود
[بی کران]
[ریاضی]
home range
U
جای محدود برای فعالیت حیوانات
circumscription
U
انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
gag
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gagged
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gagging
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gags
U
پوزه بند بستن محدود کردن
special
U
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
open indent
U
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
clip someone's wings
<idiom>
U
محدود کردن فعالیت یاامکانات شخصی
classing
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
class
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classed
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classes
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com