Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nominal size
U
اندازه اسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
rated
U
اسمی
nounal
U
اسمی
trinomial
U
سه اسمی
onomastic
U
اسمی
denominative
U
اسمی
substantival
U
اسمی
nominal
U
اسمی
nominal pitch
U
گام اسمی
at par
U
بقیمت اسمی
at par
U
به قیمت اسمی
nominal value
U
ارزش اسمی
nominal value
U
بهای اسمی
nominal diameter
U
قطر اسمی
nominal data
U
داده اسمی
nominal value
U
مقدار اسمی
nominal rating
U
کار اسمی
nominal partner
U
شریک اسمی
nominal load
U
بار اسمی
nominal price
U
قیمت اسمی
nominal cost
U
هزینه اسمی
nominal capital
U
سرمایه اسمی
nominal income
U
درامد اسمی
nominal price
U
بهای اسمی
nominal scale
U
مقیاس اسمی
par value
U
ارزش اسمی
rated duty
U
کار اسمی
nominal value
U
قیمت اسمی
rated quantity
U
مقدار اسمی
rated voltage
U
ولتاژ اسمی
face value
U
ارزش اسمی
nominal voltage
U
ولتاژ اسمی
rated current
U
جریان اسمی
call price
U
ارزش اسمی
rating
U
رژیم اسمی
smee battery
U
پیل اسمی
nominal wage
U
مزد اسمی
face value
U
بهای اسمی
ostensible
U
شریک اسمی
ratings
U
رژیم اسمی
rated candlepower
U
شمع اسمی
below par
U
کمتر از بهای اسمی
intermittent rating
U
کار اسمی متناوب
below par
U
کمتر از ارزش اسمی
full load
U
بار خارجی اسمی
nominal load
U
بار خارجی اسمی
at par
U
قیمت اسمی سند
voltage rating of a condenser
U
ولتاژ اسمی خازن
it answers to its name
U
اسمی است بامسمی
continuous rating
U
کار پیوسته اسمی
gerunds
U
اسمی که از اضافه کردن
gerund
U
اسمی که از اضافه کردن
n.h.p.
U
توان اسمی دستگاه
above par
U
بالاتر از بهای اسمی
nominal interest rate
U
نرخ بهره اسمی
nominal value
U
قیمت اسمی سهمی
abjectival use of a noun
U
استعمال اسمی به طور صفت
nominative indepdent
U
اسمی که درحالت نداواقع شود
asthmatics
U
دچار تنگی نفس اسمی
indicated horsepower
U
توان اسب اسمی دستگاه
nominal gross national product
U
محصول ناخالص ملی اسمی
nominal horsepower
U
توان اسب اسمی دستگاه
at par
U
بقیمت اصلی برابرقیمت اسمی
asthmatic
U
دچار تنگی نفس اسمی
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
bond discount
U
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
pentaptote
U
اسمی که دارای پنج حالت باشد
write down
U
تنزل دادن بهای اسمی سهام
His name is never mentioned anywhere .
U
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
depreciation of currency
U
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
at par
U
قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
write down
U
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
premiums
U
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium
U
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
nominative appositive
U
اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
cation
U
یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
tolerance
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
imparisyllabic
U
دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
callable bond
U
نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
gauge
U
اندازه اندازه گیر
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
nominal scale
U
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
degree
U
اندازه
bulk
U
اندازه
to what extent
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
in what way
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
tract
U
اندازه
degrees
U
اندازه
deals
U
اندازه
floor length
U
اندازه کف
what
U
چه اندازه
measurement
U
اندازه
to size up
U
اندازه
deal
U
اندازه
immeasurable
U
بی اندازه
tracts
U
اندازه
measurements
U
اندازه
attack size
U
اندازه تک
quantum
U
اندازه
equal
U
: هم اندازه
equaled
U
: هم اندازه
equaling
U
: هم اندازه
equalled
U
: هم اندازه
equalling
U
: هم اندازه
equals
U
: هم اندازه
metre
U
اندازه
screamingly
U
بی اندازه
beyond measure
U
بی اندازه
metres
U
اندازه
what is your size?
U
اندازه
dealt
U
اندازه
To some extent. Within limits.
U
تا اندازه ای
indefinite
U
بی اندازه
inordinate
U
بی اندازه
immoderately
U
بی اندازه
isometric
U
هم اندازه
isometrics
U
هم اندازه
in part
<idiom>
U
تا یک اندازه
gauge
U
اندازه
immense
U
بی اندازه
extent
U
اندازه
gauged
U
اندازه
gauges
U
اندازه
immensely
U
بی اندازه
fitted
U
اندازه
how far
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
magnitude
U
اندازه
infintesimal
U
بی اندازه
dimensions
U
اندازه
isodiametric
U
هم اندازه
meter
U
اندازه
sizes
U
اندازه
size
U
اندازه
symmetric
U
هم اندازه
inordinately
U
بی اندازه
soupcon
U
اندازه کم
so far forth
U
تا ان اندازه
measurer
U
اندازه
rather
U
تا یک اندازه
hecatompet
U
[اندازه صد پا]
gauge=gage
U
اندازه
dimension
U
اندازه
meters
U
اندازه
measure
U
اندازه
without limit
U
بی حد بی اندازه نامحدود
wire guage
U
اندازه سیم
screen size
U
اندازه صفحه
neat size
U
اندازه خالص
size effect
U
تاثیر اندازه
as well
U
بهمان اندازه
basic size
U
اندازه اولیه
area of conductor
U
اندازه سیم
atomic size
U
اندازه اتم
much as
U
بهر اندازه که
size constancy
U
ثبات اندازه
fitted
U
هم اندازه شده
middle sized
U
میان اندازه
minimum size
U
اندازه حداقل
size control
U
کنترل اندازه
basic size
U
اندازه اصلی
atomic size
U
اندازه اتمی
nominal size
U
اندازه نامی
scale factor
U
ضریب اندازه
salinity
U
اندازه شوری
gauging
U
اندازه گیری
measuring
U
اندازه گیر
modules
U
اندازه میزان
modules
U
اندازه گیری
module
U
اندازه میزان
out of proportion
U
خارج از اندازه
over size
U
بزرگتر از اندازه
remedial measure
U
اندازه کمکی
partially true
U
تا یک اندازه راست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com