English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lordosis U انحنای زیاد ستون فقرات بطرف جلو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
banked turn U انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
pott's disease U سل ستون فقرات
keel U ستون فقرات
keels U ستون فقرات
vertebral column U ستون فقرات
spinal column U ستون فقرات
backbones U ستون فقرات
spines U ستون فقرات
rachis U ستون فقرات
backbone U ستون فقرات
spine U ستون فقرات
spinal columns U ستون فقرات
vertebration U تشکیل ستون فقرات
spineless U بدون ستون فقرات
lordosis U خمیدگی ستون فقرات
invertebrate U بدون ستون فقرات
spinal canal U مجرای ستون فقرات
ridge bone U ستون فقرات پشت
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
spiculum U سیخک شبیه ستون فقرات
backlog U ستون فقرات تقویت کننده
backlogs U ستون فقرات تقویت کننده
spines U ستون فقرات مهرههای پشت
spine U ستون فقرات مهرههای پشت
swayback U قوس وفرورفتگی ستون فقرات
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
hollows U موج با انحنای زیاد
hollow U موج با انحنای زیاد
chiropractic U فن ماساژ وجابجا کردن ستون فقرات
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
skyward U بطرف اسمان بطرف بالا
image field curvature U انحنای میدان
instep U انحنای روی پا
curvature of space U انحنای فضا
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
barb U انحنای قلاب ماهیگیری
barbs U انحنای قلاب ماهیگیری
centre of crest circle U مرکز انحنای ستیغ
camber U انحنای جلوی اسکی
cambers U انحنای جلوی اسکی
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
sagging U انحنای کیل ناو از وسط
hooks U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
bend U خمش فشاری انحنای لوله زانویی
over the falls U مستقیما روی انحنای موج شکننده
hook U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
clubhouse turn U انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post U از این ستون بان ستون
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
piled U ستون ستون لنگرگاه
pile U ستون ستون لنگرگاه
catenary U شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
levo U بطرف چپ
into U بطرف
in U بطرف
in- U بطرف
at U بطرف
diffraction U تجزیه نور در اثر تداخل انحنای نور انکسار نور
upward U بطرف بالا
with U بطرف درجهت
upwards U بطرف بالا
frontwards U بطرف جلو
abaft U بطرف عقب
forwards U بطرف جلو
rearward U بطرف عقب
homeward U بطرف منزل
to win over to one's side U بطرف خوداوردن
to U بطرف روبطرف
mediad U بطرف وسط
pakkorro U بطرف بیرون
home U بطرف خانه
aport U بطرف چپ کشتی
apporro U بطرف جلو
mesal U بطرف وسط
mesail U بطرف وسط
manward U بطرف انسان
onwards U بطرف جلو
orient U بطرف خاوررفتن
orienting U بطرف خاوررفتن
orients U بطرف خاوررفتن
edgeways U بطرف جلوباشد
homes U بطرف خانه
frontward U بطرف جلو
cephalad U متمایل بطرف سر
heavenward U بطرف اسمان
atop U بطرف بالا
toward U بطرف نسبت به
to the east of U بطرف مشرق
eastwards U بطرف مشرق
earthward U بطرف زمین
downwards U بطرف پائین
on U بعلت بطرف
earthwards U بطرف زمین
dorsad U بطرف پشت
edgewise U بطرف لبه
upgrades U بطرف بالا
without U بطرف خارج
coastwards U بطرف ساحل
upgraded U بطرف بالا
riverward U بطرف رودخانه
coastward U بطرف ساحل
cityward U بطرف شهر
upgrading U بطرف بالا
upgrade U بطرف بالا
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
stern ward U بطرف عقب کشتی
nobbling U بطرف خود اوردن
northwestwards U بطرف شمال غربی
gravitated U متمایل شدن بطرف
nobbles U بطرف خود اوردن
nobbled U بطرف خود اوردن
nobble U بطرف خود اوردن
gravitate U متمایل شدن بطرف
southeastward U بطرف جنوب شرقی
gravitates U متمایل شدن بطرف
stern wards U بطرف عقب کشتی
southern U جنوبا بطرف جنوب
upstroke U خط منبسط بطرف بالا
northwardly U بطرف شمال شمالی
upthrust U حرکت بطرف بالا
uptilt U بطرف بالا کج کردن
front U بطرف جلو روکردن به
upwell U بطرف بالا رفتن
phototropism U گرایش بطرف نور
fronting U بطرف جلو روکردن به
gravitating U متمایل شدن بطرف
lean U تکیه دادن بطرف
outwards U بطرف خارج بیرونی
outward U بطرف خارج بیرونی
leans U تکیه دادن بطرف
ap chagi U ضربه پا بطرف جلو
inwards or inward U بطرف داخل بباطن
downswing U نوسان بطرف پایین
inboard U بطرف مرکز کشتی
biteuro chagi U ضربه پا بطرف اریب
astern U بطرف عقب پسین
cephalad U متمایل بطرف راس
ina northerly direction U بطرف شمال شمالا
ashore U بکنار بطرف ساحل
downstroke U ضربه بطرف پایین
norther U بیشتر بطرف شمال
athwart U از طرفی بطرف دیگر
adaxial U متمایل بطرف محور
leaned U تکیه دادن بطرف
northeastward U بطرف شمال شرقی
deasil U متمایل بطرف راست
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
evanesce U بطرف صفر میل کردن
retrorse U بطرف پایین و عقب خم شده
westwards U بسوی باختر بطرف مغرب
upthrow U بطرف بالاانداختن تحول شدید
cockshot U پرتاب تیر بطرف هدف
pull U بطرف خود کشیدن کشش
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
dextrorotation U گردش بطرف قطب راست
transposes U بطرف دیگر معادله بردن
step turn U چرخش بطرف پایین تپه
transpose U بطرف دیگر معادله بردن
pulls U بطرف خود کشیدن کشش
cockshy U پرتاب تیر بطرف هدف
starboard U بطرف راست حرکت کردن
strelli U غلت عقب بطرف بالانس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com