Perdic | انحصار دو قطبی فروش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	duopoly U	انحصار دو قطبی فروش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	oligopoly U	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
Other Matches

	duopsony U	انحصار دو قطبی خرید
	selling monopoly U	انحصار فروش
	monopoly U	انحصار فروش
	oligopoly U	انحصار فروش
	monopolies U	انحصار فروش
	duopoly U	انحصار دو جانبه فروش
	duopoly U	انحصار فروش کالا بین دونفر
	polar regions U	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
	woollen draper U	پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	dipole dipole bond U	پیوند دو قطبی- دو قطبی
	orientation forces U	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
	pearlies U	جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
	on licence U	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
	wine seller U	میفروش باده فروش شراب فروش خمار
	hard sell U	سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
	sale maximization U	به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
	sales force U	نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
	polar stereographic U	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
	circumpolar constellation U	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
	optional claiming race U	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
	foreign military sales U	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
	restriction U	انحصار
	restrictions U	انحصار
	monopolies U	انحصار
	monopolies U	انحصار حق
	monopoly U	انحصار
	monopoly U	انحصار حق
	premption U	انحصار
	monopsony U	انحصار خرید
	taxation of monopoly U	مالیات بر انحصار
	pure monopoly U	انحصار خالص
	oligopoly U	انحصار چندجانبه
	public monopoly U	انحصار دولتی
	absolute monopoly U	انحصار مطلق
	perfect monopoly U	انحصار کامل
	bilateral monopoly U	انحصار دوجانبه
	bilateral monopoly U	انحصار دو جانبه
	natural monopoly U	انحصار طبیعی
	monopolism U	اصول انحصار
	corner U	انحصار موقتی
	duopoly U	انحصار دو نفری
	monopolization U	انحصار طلبی
	monopolist U	طرفدار انحصار
	monopolist U	انحصار خرید
	legal monopoly U	انحصار قانونی
	monopolist U	صاحب انحصار
	monopolism U	انحصار گرایی
	monopolism U	انحصار طلبی
	institutional monopoly U	انحصار نهادی
	duopoly U	در انحصار دو فروشنده
	cornering U	انحصار موقتی
	monopolist U	انحصار طلب
	exclusiveness U	محدودیت انحصار
	monopolosm U	اصول انحصار
	monopolization U	انحصار کردن
	duopoly U	انحصار دو گانه
	corners U	انحصار موقتی
	exclusion principle U	اصل انحصار
	monopolizing U	بخود انحصار دادن
	monopolizes U	بخود انحصار دادن
	monopolized U	بخود انحصار دادن
	discriminating monopoly U	انحصار تبعیض امیز
	monopolist U	وابسته بصاحب انحصار
	monopolize U	بخود انحصار دادن
	monopolising U	بخود انحصار دادن
	monopolises U	بخود انحصار دادن
	monopolised U	بخود انحصار دادن
	certificate of exclusive inheritance U	گواهی انحصار وراثت
	charge and discharge statements U	حساب انحصار وراثت
	price discriminating monopoly U	انحصار تبعیض قیمت
	letter testamentary U	تصدیق انحصار وراثت
	duopsony U	انحصار دو جانبه خرید
	regulated monopoly U	انحصار نظارت شده
	collusive oligopoly U	انحصار چند جانبه سازشکارانه
	price setter U	قیمت وضع کردن در انحصار
	oligopsony U	انحصار چند جانبه خرید
	imperfect oligopoly U	انحصار چند جانبه ناقص
	complete oligopoly U	انحصار چند جانبه کامل
	price market U	وضع کردن قیمت در انحصار
	furrier U	خز فروش پوست فروش
	furriers U	خز فروش پوست فروش
	corner U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	circumscription U	انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
	guild socialism U	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
	corners U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	cornering U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	privity in contract U	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
	duopsony U	انحصار خرید کالا بطور دونفری
	sales promotion U	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
	bipolar U	دو قطبی
	homopolar U	هم قطبی
	unipolar U	یک قطبی
	double pole U	دو قطبی
	polar U	قطبی
	arctic U	قطبی
	diode U	دو قطبی
	dipole U	دو قطبی
	unipolar U	تک قطبی
	multipolar U	چند قطبی
	multi contact U	چند قطبی
	multipole U	چند قطبی
	north star U	ستاره قطبی
	polarized U	قطبی شده
	one pole switch U	کلید یک قطبی
	bipolar cells U	یاختههای دو قطبی
	polarised U	قطبی کردن
	polarises U	قطبی کردن
	polarising U	قطبی کردن
	polarity U	ویژگی قطبی
	zwitterion U	یون دو قطبی
	dipolar ion U	یون دو قطبی
	diode U	لامپ دو قطبی
	loadstar U	ستاره قطبی
	lodestar U	ستاره قطبی
	lodestaror load U	ستاره قطبی
	crystal rectifier U	دو قطبی بلورین
	magnetic doublet U	دو قطبی مغناطیسی
	moment of a dipole U	گشتاور دو قطبی
	polarities U	تمایل قطبی
	polarities U	ویژگی قطبی
	polarity U	تمایل قطبی
	polarize U	قطبی کردن
	polarizes U	قطبی کردن
	polarizing U	قطبی کردن
	polar transmission U	مخابره قطبی
	polar solvent U	حلال قطبی
	polarized relay U	رله قطبی
	polar relay U	رله قطبی
	arctic regions U	مناطق قطبی
	polar molecule U	مولکول قطبی
	arctic regions U	نواحی قطبی
	polar distance U	فاصله قطبی
	arctic basin U	حوضچه قطبی
	polar diagram U	نقشه قطبی
	polar coordinates U	مختصات قطبی
	polar variable U	متغیر قطبی
	polar vector U	بردار قطبی
	polar coordinate U	مختصات قطبی
	Pole Star U	ستاره قطبی
	aurora U	شفق قطبی
	polar angle U	زاویه قطبی
	polestar U	ستاره قطبی
	pole armature U	ارمیچر قطبی
	polarizing filter U	صافی قطبی
	polarization current U	جریان قطبی
	polaris U	ستاره قطبی
	polar bond U	پیوند قطبی
	polar winds U	بادهای قطبی
	polar vortex U	ورتکس قطبی
	polar compound U	ترکیب قطبی
	fitchet U	گربه قطبی
	two terminal network U	شبکه دو قطبی
	single contact switch U	کلید یک قطبی
	two electrode valve U	لامپ دو قطبی
	hexode U	لامپ شش قطبی
	electric doublet U	دو قطبی الکتریسیته
	triode U	لامپ سه قطبی
	polarization U	قطبی شدگی
	polarization U	قطبی سازی
	hexod U	لامپ شش قطبی
	terminal voltage U	ولتاژ قطبی
	four pole U	چهار قطبی
	electric dipole U	دو قطبی الکتریسیته
	dipole interaction U	بر هم کنش دو قطبی
	dipole moment U	گشتاور دو قطبی
	unipolar armature U	ارمیچر تک قطبی
	foumart U	گربه قطبی
	dipole antenna U	انتن دو قطبی
	unipolarity U	حالت یک قطبی
	polarises U	قطبی کردن یا شدن
	polarised U	قطبی کردن یا شدن
	tetrode U	لامپ چهار قطبی
	dipole dipole forces U	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
	homopolar bond U	پیوند جور قطبی
	heptode U	لامپ هفت قطبی
	polar coordinates U	دستگاه مختصات قطبی
	polarising U	قطبی کردن یا شدن
	unipolar psychosis U	روان پریشی یک قطبی
	polarizing U	قطبی کردن یا شدن
	heteropolar bond U	پیوند ناجور قطبی
	polarizes U	قطبی کردن یا شدن
	polarize U	قطبی کردن یا شدن
	pentode U	لامپ پنج قطبی
	arctic U	مربوطه به نواحی قطبی
	bipolar affective disorder U	اختلال عاطفی دو قطبی
	polar chart U	نمودار با مختصات قطبی
	polar diagram U	نمودار با مختصات قطبی
	circumpolar stars U	ستارگان پیرا قطبی
	polar covalent bond U	پیوند کووالانسی قطبی
	magnetic quadrupole U	چهار قطبی مغناطیسی
	semipolar molecule U	مولکول نیم قطبی
	semiconductor diode U	دو قطبی نیم رسانا
	polar duplex telegraphy U	تلگراف دو جهتی قطبی
	unipolar U	سلولهای عصبی یک قطبی
	four terminal network U	شبکه چهار قطبی
	molecular dipole moment U	گشتاور دو قطبی مولکولی
	circumpolar stars U	ستارگان دور قطبی
	magnetic dipole moment U	گشتاور دو قطبی مغناطیسی
	multi electrode valve U	لامپ چند قطبی