English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic deflection U انحراف در حوزه مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
magnetic fields U حوزه مغناطیسی
magnetic field U حوزه مغناطیسی
flashing U کاهش حوزه مغناطیسی
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
degaussing U تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
declination U انحراف مغناطیسی
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
magnetic diviation U انحراف مغناطیسی
magnetic deflection U انحراف مغناطیسی
magnetic declination U انحراف مغناطیسی
magnetic inclination U انحراف مغناطیسی
deviation table U جدول انحراف مغناطیسی
deflection of magnetic needle U انحراف عقربه مغناطیسی
magnetic bearing U زاویه انحراف مغناطیسی
compass declination U انحراف مغناطیسی قطب نما
aclinic line U خط نمودار انحراف سمت مغناطیسی
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
realm U حوزه
department U حوزه
departments U حوزه
sphere U حوزه
spheres U حوزه
scope U حوزه
ambit U حوزه
extent U حوزه
precinct U حوزه
precincts U حوزه
domain U حوزه
zero field U بی حوزه
realms U حوزه
areas U حوزه
area U حوزه
fields U حوزه
zone U حوزه
domains U حوزه
zones U حوزه
presidency U حوزه
fielded U حوزه
basin U حوزه
aquifer U حوزه
jurisdication U حوزه
ranges U حوزه
ranged U حوزه
circuity U حوزه
range U حوزه
basins U حوزه
district U حوزه
field U حوزه
districts U حوزه
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
circled U محفل حوزه
judicature U حوزه قضایی
scope of coverage U حوزه عمل
precincts U بخش حوزه
circling U محفل حوزه
circles U محفل حوزه
constituencies U حوزه انتخابیه
catchment areas U حوزه ابریز
catchment area U حوزه ابریز
induction field U حوزه القائی
domain U حوزه دایره
test bay U حوزه ازمایش
image field U حوزه تصویر
precinct U بخش حوزه
seepage area U حوزه تراوش
kingdom U حوزه اقتدار
span of control U حوزه نظارت
electorate U حوزه انتخابیه
constituency U حوزه انتخابیه
constituency U حوزه انتخاباتی
electorates U حوزه انتخابیه
prefecture U حوزه اداری
module U حوزه گنجایش
circle U محفل حوزه
modules U حوزه گنجایش
constituencies U حوزه انتخاباتی
scope U قلمرو حوزه
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
drainge area U حوزه زهکشی
department U حوزه کمیته
departments U حوزه کمیته
chapelry U حوزه کلیسا
f.of operations U حوزه عملیات
free field U حوزه ازاد
apanage U حوزه درامداتفاقی
drainage basin U حوزه زهکش
domains U حوزه دایره
circuits U جریان حوزه
circuit U حوزه قضائی
drainage area U حوزه ابخیز
circuit U جریان حوزه
circuits U حوزه قضائی
basin area U حوزه ابریز رودخانه
princedom U حوزه حکومت شاهزاده
blind drainage area U حوزه ابریز بسته
compass U حدود وثغور حوزه
basin U حوزه رودخانه ابگیر
catchment area U حوزه ابخیز ابگیر
sees U مقر یا حوزه اسقفی
see U مقر یا حوزه اسقفی
active zone of well U حوزه فعال چاه
flooding area U حوزه سیل گیر
catchment areas U حوزه ابخیز ابگیر
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
bolson U حوزه ابریز بسته
polled U حوزه رای گیری
free trade area U حوزه تجارت ازاد
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
venue U حوزه صلاحیت دادگاه
venues U حوزه صلاحیت دادگاه
basins U حوزه رودخانه ابگیر
intersplere U در حوزه یکدیگر امدن
constituency U هیات موکلان یک حوزه
polls U حوزه رای گیری
coil field U حوزه سیم پیچ
poll U حوزه رای گیری
circuits U حوزه صلاحیت دادگاه
constituencies U هیات موکلان یک حوزه
catchment U حوزه ابریز مرزی
plural vote U رای یک تن در چند حوزه انتخابی
to come within the scope of the law U در حوزه عمل قانون بودن
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
circuits U حوزه قضایی یک قاضی دور
circuit U حوزه قضایی یک قاضی دور
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
runoff U جریان اب حاصل ازبارندگی در حوزه ابریز
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
vicarate U قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
vicariate U قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
distortions U انحراف
digression U انحراف
agonic U بی انحراف
lapse U انحراف
convergence U انحراف
declination U انحراف
perversity U انحراف
aberrance U انحراف
perversions U انحراف
diversions U انحراف
diversion U انحراف
detours U انحراف
variance U انحراف
detour U انحراف
falloff U انحراف
lapses U انحراف
deviancy U انحراف
aberration U انحراف
deflect U انحراف
deflected U انحراف
deflecting U انحراف
deflects U انحراف
inclination U انحراف
deviance U انحراف
lapsing U انحراف
perversion U انحراف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com