Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
quaker's meeting
U
انجمن خاموش
conventicle
U
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
atheneum
U
انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum
U
انجمن ادبی انجمن دانش
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
shutdown
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdowns
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
inside
U
تو اعضای داخلی
burgomaster
U
اعضای شهرداری
insides
U
تو اعضای داخلی
in consequence of
U
درنتیجه
they fought with courage
U
درنتیجه
thereupon
U
درنتیجه
as a consequence
<adv.>
U
درنتیجه
along of
U
درنتیجه
thereupon
<adv.>
U
درنتیجه
thereat
<adv.>
U
درنتیجه
subsequently
<adv.>
U
درنتیجه
consequently
<adv.>
U
درنتیجه
as a result
<adv.>
U
درنتیجه
from
U
درنتیجه
at that
[at that provocation]
<adv.>
U
درنتیجه
hence
<adv.>
U
درنتیجه
in this way
<adv.>
U
درنتیجه
in this wise
<adv.>
U
درنتیجه
in this vein
<adv.>
U
درنتیجه
as a result of this
<adv.>
درنتیجه
whereby
<adv.>
U
درنتیجه
therefore
<adv.>
U
درنتیجه
thus
[therefore]
<adv.>
U
درنتیجه
by implication
<adv.>
U
درنتیجه
in consequence
<adv.>
U
درنتیجه
for this reason
<adv.>
U
درنتیجه
in this manner
<adv.>
U
درنتیجه
by impl
<adv.>
U
درنتیجه
in this respect
<adv.>
U
درنتیجه
insofar
<adv.>
U
درنتیجه
in so far
<adv.>
U
درنتیجه
in this sense
<adv.>
U
درنتیجه
for that reason
<adv.>
U
درنتیجه
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
even tual
U
درنتیجه اینده
tabitude
U
ضعف درنتیجه تب دق
therewith
U
فورا درنتیجه ان
hereupon
U
درنتیجه این
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
in the wake of
<idiom>
U
درنتیجه ،شرح ذیل
tabescence
U
ضعف درنتیجه تب دق یا سل نخاع
what with
<idiom>
U
برای اینکه ،درنتیجه
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
homogeny
U
همانندی درنتیجه داشتن یک اصل
double or quits
U
بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
senile keratosis
U
کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
it will wear to your shape
U
بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
engram
U
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engramme
U
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
issue of fact
U
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
center fire
U
اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
hear footsteps
U
عدم توجه به وفیفه درنتیجه نزدیک شدن حریف
haplosis
U
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
lion heart
U
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
avulsion
U
جدا شدن زمینی از یک ملک و پیوستن بملک دیگر درنتیجه سیل یا تغییرمسیررودخانه
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartels
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
income elasticity of demand
U
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
aliasing
U
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
sense probe
U
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
councils
U
انجمن
societies
U
انجمن
coteries
U
انجمن
companies
U
انجمن
community
U
انجمن
council
U
انجمن
gathering
U
انجمن
convocation
U
انجمن
convocations
U
انجمن
company
U
انجمن
guild
U
انجمن
communities
U
انجمن
coterie
U
انجمن
institutes
U
انجمن
instituted
U
انجمن
instituting
U
انجمن
institute
U
انجمن
guilds
U
انجمن
meeting
U
انجمن
meetings
U
انجمن
society
U
انجمن
committee
U
انجمن
fellowsh
U
انجمن
association
U
انجمن
groups
U
انجمن
associations
U
انجمن
borough council
U
انجمن ده
comitia
U
انجمن
confranternity
U
انجمن
group
U
انجمن
committees
U
انجمن
agora
U
انجمن
clubs
U
انجمن
clubbing
U
انجمن
clubbed
U
انجمن
gatherings
U
انجمن
reunions
U
انجمن
club
U
انجمن
reunion
U
انجمن
benefits society
U
انجمن خیریه
confraternity
U
انجمن اخوت
consistory
U
انجمن کاتوزیان
meeting
U
انجمن جلسه
academies
U
انجمن دانش
assembly
U
اجتماع انجمن
municipal council
U
انجمن شهرداری
meetings
U
انجمن جلسه
prayer meeting
U
انجمن دعا
academy
U
انجمن دانش
associate computer professionals
U
انجمن کامپیوترکاران
folkmot
U
انجمن شهر
factions
U
انجمن فرقه
faction
U
انجمن فرقه
foregather
U
انجمن کردن
local authority
U
انجمن محلی
council chamber
U
انجمن گاه
secret society
U
انجمن سری
folkmoot
U
انجمن شهر
municipal council
U
انجمن شهر
town meeting
U
انجمن شهری
conference
U
انجمن باشگاهها
congresses
U
انجمن مجلس
congress
U
انجمن مجلس
trade association
U
انجمن صنفی
town council
U
انجمن شهرداری
town council
U
انجمن شهر
conferences
U
انجمن باشگاهها
to hold a meeting
U
انجمن کردن
hunts
U
انجمن شکارچیان
caucuses
U
انجمن حزبی
conclave
U
انجمن محرمانه
conclaves
U
انجمن محرمانه
hunt
U
انجمن شکارچیان
caucus
U
انجمن حزبی
hunted
U
انجمن شکارچیان
on/off light
U
خاموش
on/off
U
خاموش
hist
U
خاموش
soundless
U
خاموش
h!
U
خاموش
on-off button
U
خاموش
extinguished
U
خاموش
whist
U
خاموش
off
U
خاموش
uncommunicative
U
خاموش
mumchance
U
خاموش
quiescent
U
خاموش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com