Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cessionary
U
انتقال گیرنده
grantee
U
انتقال گیرنده
transferee
U
انتقال گیرنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
feoffee
U
زعیم انتقال گیرنده
grantee
U
انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
nak
U
کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
Other Matches
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
acceptor
U
گیرنده
receiver
U
گیرنده
addressees
U
گیرنده
consignee
U
گیرنده
addressee
U
گیرنده
prehensory
U
گیرنده
prehensorial
U
گیرنده
grantee
U
گیرنده
getter
U
گیرنده
sensor
U
گیرنده
receivers
U
گیرنده
recipient
U
گیرنده
recipients
U
گیرنده
reciever
U
گیرنده
catchier
U
گیرنده
assignee
U
گیرنده
catchiest
U
گیرنده
catchy
U
گیرنده
adopter
U
گیرنده
accipient
U
گیرنده
reciptacle
U
گیرنده
payee
U
گیرنده
receptors
U
گیرنده
touching
U
گیرنده
prehensile
U
گیرنده
receptor
U
گیرنده
payees
U
گیرنده
catcher
U
گیرنده
fetching
U
گیرنده
barrage reception
U
سد گیرنده
itching palm
U
دست گیرنده
iterant
U
ازسر گیرنده
receivers
U
فرف گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده
payee
U
گیرنده وجه
borrower
U
قرض گیرنده
inductance
U
گیرنده انرژی
borrowers
U
قرض گیرنده
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
receiver
U
گیرنده رادیویی
trainees
U
تعلیم گیرنده
trainee
U
تعلیم گیرنده
tube receiver
U
گیرنده لامپی
loanee
U
وام گیرنده
payees
U
گیرنده وجه
borrower
U
وام گیرنده
receiver
U
فرف گیرنده
strikingly
U
موثر گیرنده
striking
U
موثر گیرنده
receivers
U
دستگاه گیرنده
receivers
U
گیرنده رادیویی
comprehensive
U
فرا گیرنده
decision maker
U
تصمیم گیرنده
two valve receiver
U
گیرنده دو لامپی
baroreceptor
U
گیرنده فشار
volumetric receptor
U
گیرنده حجمی
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
bailee
U
تحویل گیرنده
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
transferee
U
تحویل گیرنده
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
clocker
U
گیرنده وقت
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
concluder
U
نتیجه گیرنده
consignee
U
گیرنده امانت
catch of guage
U
گیرنده بارانسنج
bribee
U
رشوه گیرنده
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
beat receiver
U
گیرنده تداخلی
donee
U
گیرنده هدیه
donee
U
هبه گیرنده
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
determiner
U
تصمیم گیرنده
donee
U
گیرنده هبه
grabber hand
U
دست گیرنده
decreasing
U
نقصان گیرنده
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
jams
U
سد گیرنده پاس
jammed
U
سد گیرنده پاس
fondler
U
اغوش گیرنده
determiners
U
تصمیم گیرنده
feoffee
U
گیرنده تیول
acceptor level
U
تراز گیرنده
borrowers
U
وام گیرنده
enteroceptor
U
گیرنده احشایی
enteroceptor
U
گیرنده درونی
interoceptor
U
گیرنده احشایی
interoceptor
U
گیرنده درونی
exempted , adressee
U
گیرنده استثنایی
exteroceptor
U
گیرنده برونی
jam
U
سد گیرنده پاس
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
prepossessing
U
گیرنده جالب
receiving set
U
دستگاه گیرنده
single circuit receiver
U
گیرنده یک مداره
sound probe
U
گیرنده صوتی
receiving set
U
گیرنده رادیویی
pledgee
U
وثیقه گیرنده
revenger
U
انتقام گیرنده
acquisitive
فرا گیرنده
nociceptor
U
گیرنده درد
pledgee
U
رهن گیرنده
tither
U
عشر گیرنده
offtake canal
U
کانال گیرنده
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
opiate receptor
U
گیرنده افیونی
receiving antenna
U
انتن گیرنده
mortgagee
U
رهن گیرنده
pawnee
U
رهن گیرنده
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
passcatcher
U
گیرنده پاس
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
photoreceptor
U
گیرنده نور
cell receptor
U
گیرنده سلولی
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
receiver output volume
U
شدت صوت گیرنده
directional reciever
U
گیرنده جهت دار
annuitant
U
گیرنده مستمری سالیانه
donee country
U
کشور کمک گیرنده
platforms
U
رسانگر حامل گیرنده
addressed
U
نشانی گیرنده پیام
pressure points
U
نقطههای گیرنده فشار
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
addresses
U
نشانی گیرنده پیام
periclinal
U
ازهمه سو شیب گیرنده
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
zero beat
U
تنظیم موج گیرنده
determinants
U
تصمیم گیرنده عاجز
alienee
U
گیرنده مال موردانتقال
receiver gating
U
ولت افزایی گیرنده
catcher
U
فرفرههای گیرنده محصول
determinant
U
تصمیم گیرنده عاجز
printing receiving apparatus
U
دستگاه گیرنده ثبات
decision making unit
U
واحد تصمیم گیرنده
holders
U
گیرنده اشغال کننده
d.c. reciever
U
گیرنده جریان دائم
consignee
U
گیرنده کالای ارسالی
superheterodyne receiver
U
گیرنده سوپر هترودین
holder
U
گیرنده اشغال کننده
long wave receiver
U
گیرنده موج بلند
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
mains receiving set
U
دستگاه گیرنده شبکه
receiver
U
دستگاه گیرنده بی سیم
iterative
U
ازسر گیرنده تکراری
address
U
نشانی گیرنده پیام
borrower
U
عاریه گیرنده مقترض
overtaking vessel
U
شناوه سبقت گیرنده
borrowers
U
عاریه گیرنده مقترض
receivers
U
دستگاه گیرنده بی سیم
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
platform
U
رسانگر حامل گیرنده
color zones
U
مناطق گیرنده رنگ
exempted , adressee
U
گیرنده معاف از اجرای دستور
pyrophorous
U
اتش گیرنده مجاورت هوا
carrige forward
U
کرایه به عهده گیرنده کالا
remittee
U
گیرنده وجه فرستاده شده
donatory
U
گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
split end
U
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
receptors
U
دستگاه گیرنده وان حمام
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
prehensive
U
گیرنده دارای قوه قبض
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
receptor
U
دستگاه گیرنده وان حمام
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
responsor
U
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
auriga
U
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
to address
U
نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
aurigae
U
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
high fidelity
U
دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
blind transportation
U
ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com