English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transfer of training U انتقال اموزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armory training U اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
tutorial U اموزش
lore U اموزش
tutorials U اموزش
training U اموزش
instructions U اموزش
education U اموزش
instruction U اموزش
voluntary training U اموزش داوطلبانه
primary education U اموزش ابتدایی
unit training U اموزش یکان
religious instruction U اموزش دینی
concurrent training U اموزش همزمان
remedial instruction U اموزش ترمیمی
educable U اموزش پذیر
education center U مرکز اموزش
personnel training U اموزش کارکنان
reeducation U باز اموزش
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
professional education U اموزش تخصصی
unit training U اموزش یکانی
coeducation U اموزش مختلط
program of instruction U برنامه اموزش
programmed instruction U اموزش برنامهای
trained U اموزش دادن
trains U اموزش دادن
compulsory education U اموزش اجباری
elementary education U اموزش ابتدایی
bowel training U اموزش دفع
vocational education U اموزش حرفهای
formal education U اموزش رسمی
general education U اموزش عمومی
educability U اموزش پذیری
reward training U اموزش با پاداش
sex education U اموزش جنسی
individualized instruction U اموزش انفرادی
informal education U اموزش غیررسمی
technical teaching U اموزش فنی
integrated training U اموزش توام
technical education U اموزش فنی
curriculum U اموزش برنامه
mass education U اموزش جمعی
mass education U اموزش همگانی
curriculums U اموزش برنامه
job training U اموزش شغلی
learning curve U منحنی اموزش
education U اموزش و پرورش
life long education U اموزش مداوم
higher education U اموزش عالی
tutoring U اموزش تک شاگردی
training circular U نشریه اموزش
military training U اموزش نظامی
training cycle U مرحله اموزش
teaching machine U ماشین اموزش
school center U مرکز اموزش
basic training U اموزش مقدماتی
train U اموزش دادن
training center U مرکز اموزش
hypnopedia U اموزش با هیپنوتیسم
secondary education U اموزش متوسطه
moral education U اموزش اخلاقی
annual training U اموزش سالیانه
training program U برنامه اموزش
training U اموزش دادن
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
educationists U متخصص اموزش و پرورش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
pedagogic U وابسته به اموزش وپرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
pedagogically U مطابق علم اموزش
discovery teaching method U روش اموزش اکتشافی
special education U اموزش و پرورش استثنایی
army training program U برنامه اموزش نظامی
educational U مربوط به اموزش و پرورش
school U مرکز اموزش نظامی
active duty for training U اموزش زیر پرچم
pamphlets U نشریه اموزش و فنی
pamphlet U نشریه اموزش و فنی
in serving training U اموزش ضمن خدمت
schools U مرکز اموزش نظامی
audio visual U اموزش سمعی وبصری
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
refresher course U دوره اموزش یک ماهه
refresher courses U دوره اموزش یک ماهه
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
code training set U دستگاه اموزش مرس
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
cbt U اموزش بر پایه کامپیوتر
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
on the job training U اموزش ضمن کار
project method U روش اموزش طرحی
graduate education U اموزش بعد از لیسانس
formal discipline U اموزش صورت گرا
nonformal education U اموزش غیر رسمی
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
beatification U اموزش عمل تبرک کردن
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
pedagogy U فن اموزش وپرورش کودک للگی
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
course U مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed U مسیر مسابقه دوره اموزش
courses U مسیر مسابقه دوره اموزش
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
cai U Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
rehabilitation training center U مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instructions U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
transfer line U خط انتقال
conveyances U انتقال
shift U انتقال
negotiation U انتقال
negotiations U انتقال
shifts U انتقال
displacement U انتقال
shifted U انتقال
transference U انتقال
abaloenation U انتقال
conduction U انتقال
devolution U انتقال
marque U انتقال
transmission U انتقال
transmissions U انتقال
transfer U انتقال
shift U انتقال
move U انتقال
transfers U انتقال
transfer check U انتقال
assignment U انتقال
assignments U انتقال
mittimus U انتقال
transferring U انتقال
metabasis U انتقال
line shaft U انتقال
transter U انتقال
intuitions U انتقال
conductance U انتقال
turn over U انتقال
transitions U انتقال
transformation U انتقال
transmission line U خط انتقال
convey U انتقال
downloading U انتقال
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com