Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
dissemination
U
انتشار اخبار انتشار اطلاعات
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
dissemination
U
انتشار
issue
U
انتشار
issued
U
انتشار
propagation
U
انتشار
report
U
انتشار
emission
U
انتشار
emissions
U
انتشار
promulgation
U
انتشار
publicity
U
انتشار
spreading
U
انتشار
publishment
U
انتشار
reported
U
انتشار
reports
U
انتشار
effluence
U
انتشار
publication
U
انتشار
publications
U
انتشار
proclamations
U
انتشار
effluxion
U
انتشار
proclamation
U
انتشار
issuance
U
انتشار
currencies
U
انتشار
currency
U
انتشار
omission
U
انتشار
omissions
U
انتشار
dispersion
U
انتشار
progation
U
انتشار
pervasion
U
انتشار
irradiation
U
انتشار
broadcasts
U
انتشار
incidence
U
انتشار
diffusion
U
انتشار
broadcast
U
انتشار
newsreader
U
انتشار
issues
U
انتشار
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
advertise
U
انتشار دادن
diffusible
U
قابل انتشار
propagandize
U
انتشار دادن
load spread
U
انتشار نیرو
issues
U
انتشار دادن
issued
U
انتشار دادن
immission
U
انتشار خارجی
emissivity
U
قابلیت انتشار
electronic emission
U
انتشار الکترونها
diffusion
U
انتشار پخش
electron emmission
U
انتشار الکترون
newsworthy
U
قابل انتشار
money creation
U
انتشار پول
diffusion
U
انتشار نور
image speard
U
انتشار تصویر
light emission
U
انتشار نور
circulations
U
انتشار جریان
issue
U
انتشار دادن
thought broadcasting
U
انتشار فکر
publish
U
انتشار دادن
emissions
U
انتشار امواج
republication
U
انتشار مجدد
emission
U
انتشار امواج
diffusion coefficient
U
ضریب انتشار
sound propagation
U
انتشار صوت
antenna pattern
U
انتشار انتن
publishes
U
انتشار دادن
published
U
انتشار دادن
noise
U
انتشار دادن
noises
U
انتشار دادن
to bruit abroad
انتشار دادن
wave propagation
U
انتشار موج
wave motion
U
انتشار موج
velocity of propagation
U
سرعت انتشار
propagation constant
U
ثابت انتشار
propagation delay
U
تاخیر انتشار
propagation sequence
U
مرحله انتشار
circulation
U
انتشار جریان
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
error propagation
U
انتشار خطا
[ریاضی]
circulative
U
انتشار دهنده یا یابنده
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
conductivity
U
ضریب هدایت یا انتشار
efflux
U
انتشار بخارج جریان
rate of flame propagation
U
سرعت انتشار شعله
spreads
U
منتشر شدن انتشار
issue
U
انتشار دادن صدور
issues
U
انتشار دادن صدور
issued
U
انتشار دادن صدور
spread
U
منتشر شدن انتشار
sounding board
U
عامل انتشار عقاید
sounding boards
U
عامل انتشار عقاید
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
doctorine
U
قوانین اصلی
written laws
U
قوانین مدون
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
rules committee
U
کمیته قوانین
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules of engagement
U
قوانین درگیری
codification
U
وضع قوانین
statue law
U
قانون یا قوانین
codification
U
تدوین قوانین
codex
U
مجموعه قوانین
company law
U
قوانین شرکت
competition rules
U
قوانین رقابت
labor laws
U
قوانین کار
conflict of laws
U
تعارض قوانین
conflict of lows
U
تعارض قوانین
rules of the roads
U
قوانین راه
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
inland rules
U
قوانین داخلی
radiation laws
U
قوانین تابش
korte's laws
U
قوانین کرت
kepler's laws
U
قوانین کپلر
kepler laws
U
قوانین کپلر
joule's laws
U
قوانین ژول
mendelian laws
U
قوانین مندل
murphy's laws
U
قوانین مورفی
infraction of rules
U
نقض قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
permissive legislation
U
قوانین مخیره
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
hague rules
U
قوانین لاهه
gas laws
U
قوانین گازها
forest laws
U
قوانین جنگل
explanation of laws
U
شرح قوانین
zipf's laws
U
قوانین زیف
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
succession law
U
قوانین وراثت
maritime law
U
قوانین دریایی
administrative law
U
قوانین اداری
gunnery
U
قوانین تیراندازی
admiralty law
U
قوانین دریایی
statute book
U
قوانین موضوعه
code
U
مجموعه قوانین
issue
[of something]
[ID card or check]
U
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
propagating
U
انتشار دادن پخش کردن
issuable
U
قابل صدور انتشار دادنی
diasy chain
U
انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
promulgating
U
انتشار دادن ترویج کردن
promulgates
U
انتشار دادن ترویج کردن
propagate
U
انتشار دادن پخش کردن
promulgate
U
انتشار دادن ترویج کردن
propagated
U
انتشار دادن پخش کردن
advertises
U
اعلان کردن انتشار دادن
propagates
U
انتشار دادن پخش کردن
advertised
U
اعلان کردن انتشار دادن
promulgated
U
انتشار دادن ترویج کردن
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
under these rules
U
بموجب این قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
physical
U
که قوانین نرخ بیت
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
codification
U
جمع وتدوین قوانین
codification
U
گرد اوری قوانین
capital stock
U
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
electroluminescent
U
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
electroluminescing
U
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
emission
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
whispering campaign
U
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
emissions
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com