English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
dissemination U انتشار اخبار انتشار اطلاعات
babbles U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babbled U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babble U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
media U مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
feeder U کانالی که سیگنالها را از یک نقط ه به نقط ه دیگر می برد
feeders U کانالی که سیگنالها را از یک نقط ه به نقط ه دیگر می برد
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
bused U گذرگاه
crossing U گذرگاه
path U گذرگاه
paths U گذرگاه
pass U گذرگاه
passed U گذرگاه
passes U گذرگاه
pathways U گذرگاه
pathway U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
roads U گذرگاه
defiled U گذرگاه
defiles U گذرگاه
defiling U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
ferried U گذرگاه
ferries U گذرگاه
ferry U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
bypass U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
causeways U گذرگاه
causeway U گذرگاه
defile U گذرگاه
passageways U گذرگاه
passageway U گذرگاه
road U گذرگاه
ailure U گذرگاه
buses U گذرگاه
busing U گذرگاه
gang way U گذرگاه
bussed U گذرگاه
busses U گذرگاه
bussing U گذرگاه
gateway U گذرگاه
bus U گذرگاه
passage way U گذرگاه
alure U گذرگاه
alura U گذرگاه
allure U گذرگاه
passages U گذرگاه
run way U گذرگاه
gateways U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
passage U گذرگاه
shaft tunnel U گذرگاه محور
narrows U گذرگاه تنگ
storm lane U گذرگاه طوفان
traject U عبور گذرگاه
beach exit U گذرگاه ساحلی
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
aisle U گذرگاه طولی
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
archway U گذرگاه طاقدار
archways U گذرگاه طاقدار
association pathway U گذرگاه ارتباطی
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
control bus U گذرگاه کنترل
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
exhaust passage U گذرگاه خروجی
cart crossing U گذرگاه ارابه
fishway U گذرگاه ماهی
by pass U گذرگاه فرعی
data bus U گذرگاه داده
internal bus U گذرگاه داخلی
bus system U سیستم گذرگاه
motor path U گذرگاه حرکتی
system bus U گذرگاه سیستم
nerve path U گذرگاه عصبی
bus driver U محرک گذرگاه
shaft tunnel U گذرگاه شفت
gangway U راهرو گذرگاه
gangways U راهرو گذرگاه
channel U گذرگاه ابی
channelled U گذرگاه ابی
channeling U گذرگاه ابی
channeled U گذرگاه ابی
arcade U گذرگاه طاقدار
level crossings U گذرگاه همکف
level crossing U گذرگاه همکف
channels U گذرگاه ابی
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
publicity U انتشار
promulgation U انتشار
emissions U انتشار
irradiation U انتشار
emission U انتشار
newsreader U انتشار
spreading U انتشار
diffusion U انتشار
broadcast U انتشار
effluxion U انتشار
pervasion U انتشار
effluence U انتشار
progation U انتشار
propagation U انتشار
incidence U انتشار
broadcasts U انتشار
publishment U انتشار
issuance U انتشار
proclamations U انتشار
publication U انتشار
reports U انتشار
reported U انتشار
report U انتشار
issues U انتشار
issued U انتشار
publications U انتشار
currencies U انتشار
currency U انتشار
omission U انتشار
omissions U انتشار
dispersion U انتشار
dissemination U انتشار
proclamation U انتشار
issue U انتشار
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
propagation sequence U مرحله انتشار
wave propagation U انتشار موج
wave motion U انتشار موج
light emission U انتشار نور
load spread U انتشار نیرو
velocity of propagation U سرعت انتشار
money creation U انتشار پول
noise U انتشار دادن
to bruit abroad انتشار دادن
thought broadcasting U انتشار فکر
promulgation of the laws U انتشار قوانین
diffusion U انتشار نور
republication U انتشار مجدد
diffusion U انتشار پخش
advertise U انتشار دادن
propagation sequence U تسلسل انتشار
propagation delay U تاخیر انتشار
propagation constant U ثابت انتشار
circulation U انتشار جریان
sound propagation U انتشار صوت
propagandize U انتشار دادن
circulations U انتشار جریان
immission U انتشار خارجی
issue U انتشار دادن
diffusion coefficient U ضریب انتشار
diffusible U قابل انتشار
antenna pattern U انتشار انتن
issues U انتشار دادن
publishes U انتشار دادن
published U انتشار دادن
publish U انتشار دادن
issued U انتشار دادن
emission U انتشار امواج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com