English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pick out U انتخاب کردن دریافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
understand U دریافتن درک کردن
understands U دریافتن درک کردن
to pick out U باگوش پیدا کردن دریافتن
to feel any one's pulse U حس کردن احساس کردن دریافتن
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
screen U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
elects U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
screens U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
mischoose U بد انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
choosing U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
single U انتخاب کردن
to have one's pick U انتخاب کردن
selected U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
pick out <idiom> U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
pitch upon U انتخاب کردن
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
preselect U قبلا انتخاب کردن
destine U قبلا انتخاب کردن
reelect U تجدید انتخاب کردن
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
to pitch upon something U چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
wale U تیر افقی انتخاب کردن
disfranchise U از حق رای یا انتخاب محروم کردن
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
coopt U انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
to find out U دریافتن
discovers U دریافتن
discovering U دریافتن
discovered U دریافتن
discover U دریافتن
comprehend U دریافتن
comprehended U دریافتن
comprehending U دریافتن
suss U دریافتن
to catch on U دریافتن
comprehends U دریافتن
apprehend U دریافتن
perceive U دریافتن
perceived U دریافتن
perceives U دریافتن
perceiving U دریافتن
realised U دریافتن
realises U دریافتن
apperceive U دریافتن
realize U دریافتن
realized U دریافتن
apprehended U دریافتن
apprehending U دریافتن
apprehends U دریافتن
realizing U دریافتن
realizes U دریافتن
find out U دریافتن
deducing U دریافتن
deduced U دریافتن
deduce U دریافتن
realising U دریافتن
sense U دریافتن
deduces U دریافتن
sensed U دریافتن
senses U دریافتن
to take in U دریافتن
to lay a wager U ربودن دریافتن
look for <idiom> U سعی دریافتن
sensed U دریافتن جهت
intue U مستقیما دریافتن
to make out U سر دراوردن دریافتن
to pierce a mystery U وازی را دریافتن
sense U دریافتن جهت
senses U دریافتن جهت
intue U با فراست دریافتن
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
to obtain legal advice U مشاوره حقوقی دریافتن
selected U جدا کردن انتخاب کردن
select U جدا کردن انتخاب کردن
selects U جدا کردن انتخاب کردن
to run in U گرفتار کردن انتخاب کردن
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
to read between the lines U معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
audio U ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
to thrash out the truth U حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
selecting U انتخاب
franchises U حق انتخاب
excerption U انتخاب
selections U انتخاب
choicest U انتخاب
choice U انتخاب
drafts U انتخاب
options U انتخاب
drafted U انتخاب
draft U انتخاب
options U حق انتخاب
choicer U انتخاب
option U انتخاب
election U انتخاب
choices U انتخاب
option U حق انتخاب
franchise U حق انتخاب
delegacy U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
franc U حق انتخاب
selection U انتخاب
francs U حق انتخاب
selection of position U انتخاب موضع
hit U انتخاب یک کلید
pickup U انتخاب رشد
route selection U انتخاب مسیر
outvoter U انتخاب کننده
hits U انتخاب یک کلید
selectivity U حسن انتخاب
selection switch U گزینه انتخاب
preselection U انتخاب مقدماتی
seller's option U انتخاب فروشنده
natural selection U انتخاب طبیعی
eligible U شایسته انتخاب
mischoice U انتخاب غلط
re election U تجدید انتخاب
picked U انتخاب شده
chose U انتخاب کرده
eligible U قابل انتخاب
project selection U انتخاب پروژه
choosy U انتخاب کننده
selector U انتخاب کننده
electors U انتخاب کننده
menu U فهرست انتخاب
impluse selection U انتخاب ایمپولز
re-election U تجدید انتخاب
election U انتخاب نماینده
re-election U انتخاب مجدد
hitting U انتخاب یک کلید
impluse action U انتخاب شماره
elector U انتخاب کننده
selective U انتخاب کننده
reelection U تجدید انتخاب
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
selectors U انتخاب کننده
ikons U راهنمای انتخاب
re election U انتخاب مجدد
menus U فهرست انتخاب
impluse stepping U انتخاب شماره
icon U راهنمای انتخاب
selectively U قابل انتخاب
direct selection U انتخاب مستقیم
elected U انتخاب شده
icons U راهنمای انتخاب
chip select U انتخاب تراشه
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
get in U انتخاب شدن
self service U با انتخاب ازاد
self-service U با انتخاب ازاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com