English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
default option U انتخاب قرار دادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
negotiatory U قرار دادی
default value U ارزش قرار دادی
default condition U وضعیت قرار دادی
formal U لباس رسمی شب قرار دادی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
Touché! U خوب جواب دادی!
You have given me too much. U زیاد ( زیادی ) به من دادی
You gave me the wrong key . U کلیدی که به من دادی عوضی بود
Why did you give away your business patern ? U چرا شریک خودت را لو دادی ؟
Did you deliver my letter to your father ? U نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
Are you out of your mind? U مگر عقلت کم است ( از دست دادی ) ؟
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
source U در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
election U انتخاب
choicest U انتخاب
selecting U انتخاب
selections U انتخاب
drafts U انتخاب
drafted U انتخاب
draft U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
selection U انتخاب
choice U انتخاب
choicer U انتخاب
choices U انتخاب
delegacy U انتخاب
options U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
franchise U حق انتخاب
option U حق انتخاب
option U انتخاب
options U انتخاب
franc U حق انتخاب
excerption U انتخاب
franchises U حق انتخاب
selected U انتخاب کردن
selective U قابل انتخاب
selects U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
selectively U مبنی بر انتخاب
selectively U انتخاب کننده
the polls U انتخاب گاه
social selection U انتخاب اجتماعی
to make a choice of U انتخاب کردن
selectivity U حسن انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
selective U انتخاب کننده
hitting U انتخاب یک کلید
hits U انتخاب یک کلید
hit U انتخاب یک کلید
chooser U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
circuit switching U انتخاب مدار
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
route selection U انتخاب مسیر
choiceless U محروم از حق انتخاب
impluse selection U انتخاب ایمپولز
switched line U خط انتخاب شده
select U انتخاب کردن
ikons U راهنمای انتخاب
impluse stepping U انتخاب شماره
impluse action U انتخاب شماره
pitch upon U انتخاب کردن
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
chip select U انتخاب تراشه
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
election U انتخاب نماینده
choosing U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
to have one's pick U انتخاب کردن
choosy U انتخاب کننده
icons U راهنمای انتخاب
screened U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
icon U راهنمای انتخاب
screens U انتخاب کردن
self service U با انتخاب ازاد
self-service U با انتخاب ازاد
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
seller's option U انتخاب فروشنده
chose U انتخاب کرده
picked U انتخاب شده
options U شق انتخاب شده
mischoose U بد انتخاب کردن
preselection U انتخاب مقدماتی
mischoice U انتخاب غلط
break U انتخاب شود
selectors U انتخاب کننده
breaks U انتخاب شود
pick out <idiom> U انتخاب کردن
natural selection U انتخاب طبیعی
selector U انتخاب کننده
elective U دارای حق انتخاب
selection switch U گزینه انتخاب
selection of position U انتخاب موضع
pickup U انتخاب رشد
single U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
project selection U انتخاب پروژه
outvoter U انتخاب کننده
opted U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
option U شق انتخاب شده
electives U دارای حق انتخاب
screen U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
selectively U قابل انتخاب
elects U انتخاب کردن
freedom of choice U ازادی انتخاب
cooptation U انتخاب درونی
reelection U تجدید انتخاب
re-election U تجدید انتخاب
re-election U انتخاب مجدد
direct selection U انتخاب مستقیم
menus U فهرست انتخاب
freedom to choose U ازادی در انتخاب
elect U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
elector U انتخاب کننده
electors U انتخاب کننده
cs U انتخاب تراشه
faulty selection U انتخاب غلط
electing U انتخاب کردن
get in U انتخاب شدن
re election U تجدید انتخاب
chooses U انتخاب کردن
eligible U شایسته انتخاب
elected U انتخاب شده
re election U انتخاب مجدد
menu U فهرست انتخاب
economic choice U انتخاب اقتصادی
eligible U قابل انتخاب
destine U قبلا انتخاب کردن
electress U خانم انتخاب کننده
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
keystroke U عمل انتخاب کلید
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
compilation U جمع اوری و انتخاب
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
eligibility U شایستگی برای انتخاب
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
selector channel U کانال انتخاب کننده
selector switch U گزینه انتخاب کننده
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
hit the nail on the head <idiom> U یافتن انتخاب صحیح
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
constituents U انتخاب کننده موکل
presidential U انتخاب رئیس جمهور
constituent U انتخاب کننده موکل
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
pick out U انتخاب کردن دریافتن
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
configure U انتخاب سخت افزار
option U عملی که انتخاب میشود
target designation U روش انتخاب هدف
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
compilations U جمع اوری و انتخاب
preselect U قبلا انتخاب کردن
target designation U سیستن انتخاب هدف
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
reelect U تجدید انتخاب کردن
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
main menu U فهرست انتخاب اصلی
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com