Perdic | انتخاب تراشه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	chip select U	انتخاب تراشه
	cs U	انتخاب تراشه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	splint U	تراشه کردن تراشه
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	parings U	تراشه
	chips U	تراشه
	paring U	تراشه
	sliver U	تراشه
	foils U	تراشه
	swarf U	تراشه
	shaving U	تراشه
	foiling U	تراشه
	foiled U	تراشه
	foil U	تراشه
	ramentum U	تراشه
	turnings U	تراشه
	chipping U	تراشه
	flinders U	تراشه
	abrasive grit U	تراشه
	excelsior U	تراشه
	shavings U	تراشه
	chip U	تراشه
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	splintery U	تراشه وار
	ribbons U	تسمه تراشه
	ce U	تراشه تواناکننده
	thirty two bit chip U	تراشه 23 بیتی
	chip enable U	تواناکننده تراشه
	slither U	سنگریزه تراشه
	sixteen bit chip U	تراشه 61 بیتی
	ribbon U	تسمه تراشه
	microminiature chip U	تراشه ریزمقیاس
	microcomputer ship U	تراشه ریزکامپیوتر
	splinter U	تراشه چوب
	splintered U	تراشه چوب
	scobs U	تراشه چوب
	splintering U	تراشه چوب
	splinters U	تراشه چوب
	slithered U	سنگریزه تراشه
	slithering U	سنگریزه تراشه
	slithers U	سنگریزه تراشه
	silicon chips U	تراشه سیلیکن
	silicon chip U	تراشه سیلیکن
	silicon chip U	تراشه سیلیکان
	silicon chips U	تراشه سیلیکان
	memory chip U	تراشه حافظه
	silicon chips U	تراشه سیلیسی
	gallet U	تراشه سنگ
	silicon chip U	تراشه سیلیسی
	splinter U	تراشه خرده شیشه
	splinters U	تراشه خرده شیشه
	swarf U	تراشه سنگ زنی
	splintering U	تراشه خرده شیشه
	computer on a chip U	کامپیوتر روی یک تراشه
	chip family U	چند تراشه مربوط به هم
	splintered U	تراشه خرده شیشه
	ce U	تراشه فعال کننده
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	splintered U	تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
	splinter U	تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
	splinters U	تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
	splintering U	تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
	pin compatible U	تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
	slsi U	Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
	z 0 U	یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
	biochip U	تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
	splint U	نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
	wafer U	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
	dual in line package U	بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
	wafers U	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
	field alterable control element U	یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	expansion card U	کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
	sliver U	قاش کردن تراشه کردن
	drafts U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	excerption U	انتخاب
	option U	انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	option U	حق انتخاب
	options U	انتخاب
	choicer U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	choice U	انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	election U	انتخاب
	selection U	انتخاب
	choose U	انتخاب کردن
	selective U	قابل انتخاب
	chose U	انتخاب کرده
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	selective U	مبنی بر انتخاب
	picked U	انتخاب شده
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	dial U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	dialled U	انتخاب کردن
	dials U	انتخاب کردن
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	selective U	انتخاب کننده
	choosing U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	sifts U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	electives U	دارای حق انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	choosy U	انتخاب کننده
	ikons U	راهنمای انتخاب
	elective U	دارای حق انتخاب
	icons U	راهنمای انتخاب
	screen U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	breaks U	انتخاب شود
	option U	شق انتخاب شده
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	قابل انتخاب
	opts U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	opt U	انتخاب کردن
	break U	انتخاب شود
	screens U	انتخاب کردن
	chooser U	انتخاب کننده
	outvoter U	انتخاب کننده
	selects U	انتخاب کردن
	route selection U	انتخاب مسیر
	reelection U	تجدید انتخاب
	project selection U	انتخاب پروژه
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	elects U	انتخاب کردن
	pickup U	انتخاب رشد
	pitch upon U	انتخاب کردن
	elected U	انتخاب شده
	elector U	انتخاب کننده
	electors U	انتخاب کننده
	selected U	انتخاب کردن
	hits U	انتخاب یک کلید
	hit U	انتخاب یک کلید
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	switched line U	خط انتخاب شده
	menu U	فهرست انتخاب
	menus U	فهرست انتخاب
	the polls U	انتخاب گاه
	hitting U	انتخاب یک کلید
	election U	انتخاب نماینده
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	select U	انتخاب کردن
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	selection switch U	گزینه انتخاب
	selectivity U	حسن انتخاب
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	selectors U	انتخاب کننده
	faulty selection U	انتخاب غلط
	selector U	انتخاب کننده
	options U	شق انتخاب شده
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	choosey U	انتخاب کننده
	circuit switching U	انتخاب مدار
	self-service U	با انتخاب ازاد
	self service U	با انتخاب ازاد
	cooptation U	انتخاب درونی
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	elect U	انتخاب کردن
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	mischoice U	انتخاب غلط
	re-election U	تجدید انتخاب
	re-election U	انتخاب مجدد
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	re election U	انتخاب مجدد
	impluse action U	انتخاب شماره
	get in U	انتخاب شدن
	re election U	تجدید انتخاب