English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Hobson's choice U انتخاب از روی ناچاری ناگزیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
avoidless U ناگزیر
indispensable U ناگزیر
incumbent U ناگزیر
ineludible U ناگزیر
perforce U ناگزیر
incumbents U ناگزیر
needful U نیازمند ناگزیر
necessitates U ناگزیر ساختن
sine qua non U امر ناگزیر
needs U ناگزیر نیازها
he was put to flight U ناگزیر شد که بگریزد
necessitating U ناگزیر ساختن
necessitated U ناگزیر ساختن
helpless U فرومانده ناگزیر
necessitate U ناگزیر ساختن
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
he must needs go U از رفتن ناگزیر است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
interpleader U محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
having U مالک بودن ناگزیر بودن
have U مالک بودن ناگزیر بودن
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
option U حق انتخاب
suffrage U حق انتخاب
selection U انتخاب
options U حق انتخاب
options U انتخاب
election U انتخاب
option U انتخاب
delegacy U انتخاب
draft U انتخاب
excerption U انتخاب
selections U انتخاب
choice U انتخاب
drafted U انتخاب
choices U انتخاب
drafts U انتخاب
choicest U انتخاب
selecting U انتخاب
choicer U انتخاب
franchises U حق انتخاب
franc U حق انتخاب
franchise U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
option U شق انتخاب شده
freedom of choice U ازادی انتخاب
mischoose U بد انتخاب کردن
outvoter U انتخاب کننده
mischoice U انتخاب غلط
selector U انتخاب کننده
selectors U انتخاب کننده
freedom to choose U ازادی در انتخاب
self service U با انتخاب ازاد
self-service U با انتخاب ازاد
impluse action U انتخاب شماره
impluse stepping U انتخاب شماره
dials U انتخاب کردن
faulty selection U انتخاب غلط
economic choice U انتخاب اقتصادی
dial U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
impluse selection U انتخاب ایمپولز
direct selection U انتخاب مستقیم
cs U انتخاب تراشه
get in U انتخاب شدن
electives U دارای حق انتخاب
selectively U انتخاب کننده
screens U انتخاب کردن
selective U قابل انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
selective U انتخاب کننده
choosing U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
eligible U شایسته انتخاب
selectively U مبنی بر انتخاب
selectively U قابل انتخاب
natural selection U انتخاب طبیعی
picked U انتخاب شده
chose U انتخاب کرده
choosy U انتخاب کننده
single U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
eligible U قابل انتخاب
sifts U انتخاب کردن
chip select U انتخاب تراشه
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
choiceless U محروم از حق انتخاب
chooser U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
circuit switching U انتخاب مدار
breaks U انتخاب شود
cooptation U انتخاب درونی
break U انتخاب شود
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
sift U انتخاب کردن
elective U دارای حق انتخاب
sifted U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
ikons U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
icon U راهنمای انتخاب
options U شق انتخاب شده
pickup U انتخاب رشد
to have one's pick U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
menu U فهرست انتخاب
seller's option U انتخاب فروشنده
electors U انتخاب کننده
selected U انتخاب کردن
hit U انتخاب یک کلید
hits U انتخاب یک کلید
hitting U انتخاب یک کلید
election U انتخاب نماینده
the polls U انتخاب گاه
switched line U خط انتخاب شده
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
pick out <idiom> U انتخاب کردن
social selection U انتخاب اجتماعی
select U انتخاب کردن
menus U فهرست انتخاب
selectivity U حسن انتخاب
preselection U انتخاب مقدماتی
re-election U تجدید انتخاب
re-election U انتخاب مجدد
re election U تجدید انتخاب
re election U انتخاب مجدد
pitch upon U انتخاب کردن
reelection U تجدید انتخاب
elects U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
route selection U انتخاب مسیر
elector U انتخاب کننده
selection of position U انتخاب موضع
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
project selection U انتخاب پروژه
elected U انتخاب شده
selection switch U گزینه انتخاب
electing U انتخاب کردن
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
compilations U جمع اوری و انتخاب
compilation U جمع اوری و انتخاب
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
constituents U انتخاب کننده موکل
constituent U انتخاب کننده موکل
hit the nail on the head <idiom> U یافتن انتخاب صحیح
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
electress U خانم انتخاب کننده
options U عملی که انتخاب میشود
keystroke U عمل انتخاب کلید
eligibility U شایستگی برای انتخاب
option U عملی که انتخاب میشود
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
default option U انتخاب قرار دادی
destine U قبلا انتخاب کردن
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
pick out U انتخاب کردن دریافتن
reelect U تجدید انتخاب کردن
selector switch U گزینه انتخاب کننده
selector channel U کانال انتخاب کننده
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
main menu U فهرست انتخاب اصلی
presidential U انتخاب رئیس جمهور
target designation U روش انتخاب هدف
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
configure U انتخاب سخت افزار
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
target designation U سیستن انتخاب هدف
preselect U قبلا انتخاب کردن
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
filters U انتخاب کلمه چند بیتی
port U به آن وصل است را انتخاب کند
qualifiers U انتخاب شده برای دوربرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com