English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
genral election U انتخابات عمومی برای مجلس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general elections U انتخابات عمومی
general election U انتخابات عمومی
closed-door meeting U مجلس جدا از مردم عمومی [سیاست]
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
put up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put-up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
peers of scotland U بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
drinking fountains U محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
casinos U تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
drinking fountain U محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
casino U تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
X series U تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
private U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
privates U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
religiosity U مجلس عبادت مجلس مذهبی
bunkcombe U نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
three-day retreat U گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
elections U انتخابات
election U انتخابات
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
bye election U انتخابات فرعی
ballot rigging U تقلبدر انتخابات
Rigged elections ? U انتخابات فرمایشی
law of election U قانون انتخابات
proportional representation U انتخابات نسبی
by election U انتخابات فرعی
Rigged elections . U انتخابات قلابی
pollster U نافر انتخابات
pollsters U نافر انتخابات
enfranchize U حق رای در انتخابات
election supervisory council U انجمن نظارت بر انتخابات
by-election U انتخابات میان دورهای
election supervisor council U انجمن نظارت بر انتخابات
returning officer U سرپرست انتخابات برزن
returning officers U سرپرست انتخابات برزن
election of the committee U انتخابات هیات رئیسه
by-elections U انتخابات میان دورهای
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
campaigner U سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
campaigners U سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
disfranchisement U محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
canvasser U پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
sheriffs U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
sheriff U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
occupation franchise U حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
comitia U مجلس
house U مجلس
legislatures U مجلس
houses U مجلس
legislature U مجلس
convocation U مجلس
housed U مجلس
convocations U مجلس
assembly U مجلس
mandating U مجلس
to hold a meeting U مجلس
mandates U مجلس
mandated U مجلس
mandate U مجلس
parliament U مجلس
parliaments U مجلس
session U مجلس
sessions U مجلس
suffrage U حق رای وشرکت در انتخابات رای
the parliament is sitting U مجلس منعقداست
candidate U کاندیدای مجلس
candidates U کاندیدای مجلس
Upper House U مجلس لردها
Upper House U مجلس سنا
chamber of deputies U مجلس نمایندگان
House of Lords U مجلس اعیان
option of meeting place U خیار مجلس
Members of Parliament U وکیل مجلس
obit U مجلس ترحیم
the fifteenth parliament U مجلس پانزدهم
Senate U مجلس سنا
Upper Houses U مجلس سنا
Upper Houses U مجلس لردها
european essembly U مجلس اروپا
House of Commons U مجلس عوام
songfest U مجلس اواز
House of Commons U مجلس مبعوثان
scenography U مجلس سازی
formal dance U مجلس رقص
ball U مجلس رقص
ecclesia U مجلس سیاسی
assemblyman U عضو مجلس
prorogation of parliament U تعطیل مجلس
commemorations U مجلس تذکر
speaker of parliament U رئیس مجلس
orgies U مجلس عیش
national assembly U مجلس ملی
Members of Parliament U نماینده مجلس
Member of Parliament U وکیل مجلس
Member of Parliament U نماینده مجلس
assemblymen U عضو مجلس
federal council U مجلس متحده
House of Representatives U مجلس مبعوثان
wassail U مجلس میخواری
congresses U انجمن مجلس
consmtituent assembly U مجلس موسسان
constituent assembly U مجلس موسسان
legislative assembly U مجلس قانونگذاری
general assembly U مجلس عوام
commemoration U مجلس تذکر
responsions U مجلس منافره
congress U انجمن مجلس
councils U شورا مجلس
council U شورا مجلس
to open parliament U مجلس را گشودن
House of Representatives U مجلس نمایندگان
processionize U صورت مجلس
commemorate U مجلس یاداوری
commemorated U مجلس یاداوری
parliamentary U هواخواه مجلس
an act of parliament U قانون مجلس
Eucharist U مجلس سپاسگزاری
Eucharists U مجلس سپاسگزاری
commemorating U مجلس یاداوری
proces verbal U صورت مجلس
statehouse U مجلس ایالتی
commemorates U مجلس یاداوری
house of assembly U مجلس ایالتی
statehouses U مجلس ایالتی
consultative assembly U مجلس شورا
levee U مجلس پذیرایی
proceedings of the parliament U مذاکرات مجلس
membership of the parliament U وکالت مجلس
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
funerals U مجلس ترحیم وتذکر
synod U مجلس منافره مذهبی
constituents U عضو مجلس موسسان
constituent U عضو مجلس موسسان
funeral U مجلس ترحیم وتذکر
assemblyman U عضو مجلس قانونگذاری
parliamentary session U دوره اجلاسیه مجلس
House of Commons U مجلس عوام انگلیس
To jazz up the party . U مجلس را گرم کردن
federal council U مجلس دولت متحده
legislative assembly U مجلس شورای ملی
powwow U مجلس انس پر سر وصدا
peering U عضو مجلس اعیان
executive council [of a political party] U مجلس اجرائی [سیاست]
executive [of a political party] U مجلس اجرائی [سیاست]
cross bench U نیمکت بیطرفان در مجلس
shindy U مجلس انس ورقص
shindig U مجلس انس ورقص
hen parties U مجلس رقص زنانه
parliaments U مجلس شورا پارلمان
parliament U مجلس شورا پارلمان
To pass a bI'll through parliament . U لایحه یی را از مجلس گذراندن
to open parliament U مجلس راافتتاح کردن
peer U عضو مجلس اعیان
curia U مجلس سنای روم
the bill got throught the majlis U لایحه از مجلس گذشت
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
councilor U عضو مجلس شورا
peered U عضو مجلس اعیان
shindigs U مجلس انس ورقص
the parliament is up U مجلس تعطیل است
symposium U مجلس مذاکره دوستانه
rigsdag U مجلس قانونی دانمارک
symposiums U مجلس مذاکره دوستانه
riksdag U مجلس قانونی سوئد
committee U کمیسیون مجلس مشاوره
committees U کمیسیون مجلس مشاوره
House of Lords U مجلس لردهای انگلیس
the upper house U مجلس اعیان یا لردها
commemorations U مجلس یاجشن یادبود
commemoration U مجلس یاجشن یادبود
symposia U مجلس مذاکره دوستانه
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
the house went into secret session U مجلس جلسه سری
bicameral U دارای دو مجلس مقننه
statehouses U مجلس مقننه ایالتی
senator U عضو مجلس سنا
senator U نماینده مجلس سنا
senators U عضو مجلس سنا
senators U نماینده مجلس سنا
statehouse U مجلس مقننه ایالتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com