Perdic | انباره واقعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	real storage U	انباره واقعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	storage location U	مکان انباره محل انباره
	cambridge equation U	نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	architecture proper U	معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
	The real problem is not whether machines think but whether men do. U	مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
	accumulator U	انباره
	storage device U	انباره
	storage U	انباره
	storage battery U	انباره
	store U	انباره
	storing U	انباره
	mass storage U	تل انباره
	capacitor U	انباره
	nesting storage U	انباره پشتهای
	heat sink U	انباره حرارتی
	parallel storage U	انباره موازی
	store U	انباره کردن
	storing U	انباره کردن
	protected storage U	انباره محفوظ
	program storage U	انباره برنامه
	primary storage U	انباره اولیه
	permanent store U	انباره دائمی
	permanent storage U	انباره دائمی
	regenerative storage U	انباره باززا
	nesting storage U	انباره تودرتو
	matrix storage U	انباره ماتریسی
	backing storage U	انباره پشتیبان
	backing store U	انباره پشتیبان
	buffer storage U	انباره میانگیر
	bulk storage U	انباره پر گنجایش
	bulk storage U	انباره پرگنجایش
	capacitor store U	انباره خازنی
	circulating storage U	انباره گردشی
	energy storage U	انباره ی انرژی
	control store U	انباره کنترل
	core storage U	انباره چنبرهای
	core storage U	انباره هستهای
	electrostatic storage U	انباره الکترواستاتیکی
	auxiliary storage U	انباره کمکی
	associative storage U	انباره انجمنی
	associative stopage U	انباره انجمنی
	cesspool U	انباره فاضلاب
	main storage U	انباره اصلی
	disk storage U	انباره گردهای
	magnetic storage U	انباره مغناطیسی
	local storage U	انباره محلی
	intermediate storage U	انباره واسط
	high storage U	انباره بالا
	fixed storage U	انباره ثابت
	file storage U	انباره فایل
	external store U	انباره خارجی
	external storage U	انباره خارجی
	dynamic storage U	انباره پویا
	storage cell U	یاخته انباره
	stock U	انباشته انباره
	stocked U	انباشته انباره
	storage location U	موقعیت انباره
	static storage U	انباره ایستا
	storage protection U	حفافت انباره
	storage register U	ثبات انباره
	storage compaction U	فشردگی انباره
	storage allocation U	تخصیص انباره
	storage location U	مکان انباره
	storage capacity U	فرفیت انباره
	storage capacity U	گنجایش انباره
	storage buffer U	میانگیر انباره
	storage cycle U	چرخه انباره
	storage cycle U	سیکل انباره
	internal storage U	انباره داخلی
	storage array U	ارایه انباره
	storage device U	دستگاه انباره
	storage unit U	واحد انباره
	working storage U	انباره کاری
	serial storage U	انباره نوبتی
	ws U	انباره دایر
	storage cell U	سلول انباره
	secondary storage U	انباره ثانوی
	secondary storage U	انباره ثانویه
	reserve accumulator U	انباره کمکی
	sequential storage U	انباره ترکیبی
	volatile storage U	انباره فرار
	temporary storage U	انباره موقت
	tape storage U	انباره نواری
	temporary storage U	انباره موقتی
	two level store U	انباره دو سطحی
	serial storage U	انباره سری
	virtual storage U	انباره مجازی
	switch storage U	انباره گزینهای
	double accumulator switch U	کلید انباره دوبل
	erasable storage U	انباره پاک شدنی
	magnetic tape storage U	انباره نوار مغناطیسی
	nondestructive storage U	انباره غیر مخرب
	central mass storage U	انباره انبوه مرکزی
	common storage area U	ناحیه اشتراکی انباره
	nonerasable storage U	انباره پاک نشدنی
	read only storage U	انباره فقط خواندنی
	pushdown store U	انباره پایین فشردنی
	secondary storage medium U	رسانه انباره ثانوی
	parallel search storage U	انباره جستجوی موازی
	sequential storage device U	دستگاه انباره ترتیبی
	protected storage U	انباره محافظت شده
	online storage U	انباره درون خطی
	offline storage U	انباره برون خطی
	static storage allocation U	تخصیص انباره ایستا
	pushup storage U	انباره بالا فشردنی
	virtual storage access method U	روش دستیابی انباره مجازی
	storage interleaving U	درمیان انباره جای دادن
	removable mass storage U	انباره انبوه قابل انتقال
	reloadable control storage U	انباره با کنترل بارگیری مجدد
	mailboxes U	انباره پیغام های پستی صندوق پست
	mailbox U	انباره پیغام های پستی صندوق پست
	veridical U	واقعی
	literal U	واقعی
	objective U	واقعی
	objectives U	واقعی
	right U	واقعی
	very U	واقعی
	righted U	واقعی
	actual U	واقعی
	card-carrying U	واقعی
	concrete U	: واقعی
	McCoy U	واقعی
	righting U	واقعی
	positive U	واقعی
	unfeigned U	واقعی
	essentials U	واقعی
	true life U	واقعی
	veritable U	واقعی
	ex post saving U	واقعی
	actuals U	واقعی
	ex post U	واقعی
	veracious U	واقعی
	real U	واقعی
	lifelike U	واقعی
	factually U	واقعی
	essential U	واقعی
	factual U	واقعی
	virtual U	واقعی
	vsam U	Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
	accomplish U	واقعی کردن
	life size U	اندازه واقعی
	realizing U	واقعی کردن
	insubstantial U	غیر واقعی
	realizes U	واقعی کردن
	realized U	واقعی کردن
	realize U	واقعی کردن
	realising U	واقعی کردن
	unreal U	غیر واقعی
	life-size U	اندازه واقعی
	down-to-earth U	حقیقی واقعی
	actual argument U	نشانوند واقعی
	actual address U	نشانی واقعی
	objective data U	دادههای واقعی
	objective value U	ارزش واقعی
	practicals U	واقعی کارازموده
	practical U	واقعی کارازموده
	out of pocket expenses U	هزینه واقعی
	down to earth U	حقیقی واقعی
	true north U	شمال واقعی
	realises U	واقعی کردن
	unrealistically U	غیر واقعی
	unrealistic U	غیر واقعی
	real memory U	حافظه واقعی
	real address	آدرس واقعی
	real anxiety U	اضطراب واقعی
	real assets U	دارائیهای واقعی
	real capital U	سرمایه واقعی
	real costs U	هزینههای واقعی
	real earnings U	درامدهای واقعی
	real fluid U	سیال واقعی
	real income U	درامد واقعی
	real mode U	حالت واقعی
	real wage U	مزد واقعی
	nominal U	غیر واقعی
	realised U	واقعی کردن
	airy-fairy U	غیر واقعی
	never-never U	غیر واقعی
	never-never land U	غیر واقعی
	very U	واقعی فعلی
	real numbers U	اعداد واقعی
	real score U	نمره واقعی
	real sector U	بخش واقعی
	real value U	ارزش واقعی
	actual parameter U	پارامتر واقعی
	actual velocity U	سرعت واقعی
	actual self U	خود واقعی
	actual saving U	پس انداز واقعی
	actual price U	قیمت واقعی
	bring into being U	واقعی کردن
	put into effect U	واقعی کردن
	truer U	واقعی حقیقی
	historical costs U	هزینه واقعی
	true U	واقعی حقیقی
	truest U	واقعی حقیقی
	actualize	واقعی کردن
	make something happen U	واقعی کردن
	carry into effect U	واقعی کردن
	put inpractice U	واقعی کردن
	put ineffect U	واقعی کردن