Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the same shall succeed
U
انانی که شکیبایی دارندهمان ها کامیاب خواهند شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outs
U
انانی که مقام یامنصبی ندارند
outs and ins
U
انانی که سر کار دارای مقامی هستند
sufferance
U
شکیبایی
patience
U
شکیبایی
forbearance
U
شکیبایی
to have patience
U
شکیبایی داشتن
the only remedy is patience
U
چاره ان شکیبایی است
impatient hours
U
ساعات نا شکیبایی یا بی صبری
fortitude
U
شهامت اخلاقی شکیبایی
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
they will go
U
خواهند رفت
You are wanted at the door.
U
دم در شما را می خواهند
when will women have the vote?
U
خواهند داشت
they shall go
U
خواهند رفت
violation will be prosecuted
U
متخلفین تعقیب خواهند شد
offenders will be punished
U
متخلفین بکیفر خواهند رسید
All of the workers want to go.
U
تمام کارگران می خواهند بروند
prosperous
U
کامیاب
throve
U
کامیاب شد
successful
U
کامیاب
succeeder
U
کامیاب
When wI'll the matter come up for discussion ?
U
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
You take the lead and others wI'll follow.
U
تو جلو برو بقیه بدنبالت خواهند آمد
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
to come through
U
کامیاب شدن
to pull through
U
کامیاب شدن
towardly
U
کامیاب نرم
to miss fire
U
کامیاب نشدن
succeed
U
کامیاب شدن
speeding
U
کامیاب بودن
speeds
U
کامیاب بودن
speed
U
کامیاب بودن
palmy
U
برجسته کامیاب
succeeded
U
کامیاب شدن
succeeds
U
کامیاب شدن
As the debate unfolds citizens will make up their own minds.
U
در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
to get away with
U
درهرکوششی کامیاب شدن
to make a hand of anything
U
درکاری کامیاب شدن
he had no success
U
کامیاب یاموفق نشد
prospered
U
کامیاب شدن پیشرفت کردن
prosper
U
کامیاب شدن پیشرفت کردن
prospers
U
کامیاب شدن پیشرفت کردن
thrive
U
رونق یافتن کامیاب شدن
god speed you
U
کامیاب شوید موفق باشید
to make one's
U
در کار خود کامیاب شدن
thriving
U
رونق یافتن کامیاب شدن
thrives
U
رونق یافتن کامیاب شدن
thrived
U
رونق یافتن کامیاب شدن
prospering
U
کامیاب شدن پیشرفت کردن
Internet
U
- بیت یکتا که کامپیوترهایی که می خواهند به شبکه TCP/IP وصل شوند را مشخص میکند
he is sanguine of success
U
خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
he prospered in his business
U
در کار خود کامیاب شد کارش رونق گرفت
Thank you for your understanding and your patience.
U
از شما برای درک و شکیبایی شما بسیار سپاسگزارم.
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
to strike oil
U
کامیاب شدن موفق شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com