English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amine terminus U امین انتهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amino U حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
terminative U انتهایی
terminable U انتهایی
extreme U انتهایی
terminals U انتهایی
terminal U انتهایی
distal U انتهایی
amine U امین
single hearted U امین
selah U "امین "
thirtieth U سی امین
bailee U امین
person in a position of trust U امین
amen U امین
fiduciary U امین
single-minded U امین
single minded U امین
verily U امین
depositary U امین
trusty U امین
trustworthy U امین
trustee U امین
trustees U امین
acrospore U هاگ انتهایی
end office U دفتر انتهایی
end link U حلقه انتهایی
end group U گروه انتهایی
end distortion U اعوجاج انتهایی
end bulb U جسمک انتهایی
end brush U تارهای انتهایی
end plate U صفحه انتهایی
carboxyl terminus U کربوکسیل انتهایی
butt rib U تیغه انتهایی
end value U ارزش انتهایی
extreme values U مقادیر انتهایی
finish U تماس انتهایی
tail end U قسمت انتهایی
end organ U اندام انتهایی
sagging U تنش انتهایی
preterminal U پیش انتهایی
foot score line خط امتیاز انتهایی
half-figure U پیکره انتهایی
finishes U تماس انتهایی
tertiary amine U امین 3 درجه
transmination U انتقال امین
Justice of the Peace U امین صلح
officers U امین صلح
Justices of the Peace U امین صلح
deamination U امین زدایی
arylamine U اریل امین
peace officer U امین صلح
personal representative U امین ترکه
alkylamine U الکیل امین
faithworthy U امین معتبر
primery amine U امین 1 درجه
officer U امین صلح
secondary amine U امین 2 درجه
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
tailpipe U لوله انتهایی اگزوز
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
acrocyanosis U کبودی اندامهای انتهایی
acroan U بی حسی اندامهای انتهایی
acromegaly U درشتی اندامهای انتهایی
acromegalia U درشتی اندامهای انتهایی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
tertiary amine U امین نوع سوم
JPs U مخفف امین صلح
JP U مخفف امین صلح
to put U بدست امین دادن
honest U درست کار امین
bailiff U امین صلح یاقاضی
primery amine U امین نوع اول
honeysuckle U پیچ امین الدوله
bailiffs U امین صلح یاقاضی
amination U امین دار کردن
monoamine oxidase inhibitor U بازدارنده اکسیداز تک امین
amino sugar U قند امین دار
mao U بازدارنده اکسیداز تک امین
amination U امین دار شدن
secondary amine U امین نوع دوم
fiducial U وابسته به امین ترکه
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroparesthesia U نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
manus U دست حیوان قسمت انتهایی
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
twinflower U پیچ امین الدوله معطرامریکایی
pendent lite U حکم معلق امین ترکه
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
field cornet U کلانتریا امین صلح درشهرستانهای colonyepac
Justices of the Peace U امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justice of the Peace U امین صلح دادرس دادگاه بخش
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
pingpong U جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
managers U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com