Perdic | اموزش سالیانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	annual training U	اموزش سالیانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	national educational computing conferenc U	جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
Other Matches

	armory training U	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
	reconditioning training U	اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
	advanced unit training U	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
	basic unit training U	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
	computer assisted instruction U	اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
	annum U	سالیانه
	annually U	سالیانه
	annual U	سالیانه
	annuals U	سالیانه
	yearly U	سالیانه
	year to year fluctuation U	نوسانات سالیانه
	anniversary U	سوگواری سالیانه
	annual payment U	قسط سالیانه
	annuallyy U	هر ساله سالیانه
	yearly instalmernts U	اقساط سالیانه
	p.a U	مخفف سالیانه
	annuity U	مستمری سالیانه
	yearly allowance U	مقرری سالیانه
	growth ring U	دایره سالیانه
	per annum U	هر سالی سالیانه
	annual payment U	پرداخت سالیانه
	annual precipitation U	بارندگی سالیانه
	annual report U	گزارش سالیانه
	anniversaries U	سوگواری سالیانه
	octingentenary or octocen U	هشتصدمین جشن سالیانه
	annual payment factor U	ضریب بازپرداخت سالیانه
	anniversaries U	جشن سالیانه عروسی
	annual general meeting U	مجمع عمومی سالیانه
	annual general inspection U	بازدید عمومی سالیانه
	annual food plan U	برنامه غذایی سالیانه
	annuality factor U	ضریب مستمر سالیانه
	annals U	وقایع سالیانه سالنامه
	annuitant U	گیرنده مستمری سالیانه
	anniversary U	جشن سالیانه عروسی
	miaasl U	کتاب نماز سالیانه
	quinquagenary U	پنجاهمین جشن سالیانه
	mass book U	کتاب نماز سالیانه
	annuity U	حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
	rentlen U	دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
	quater cent nary U	جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
	peter pence U	زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
	parentalia U	جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
	annual average score U	میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
	to take inventory U	صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
	peter penny U	زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
	to settle an a U	برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
	wet year U	سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
	encaenia U	جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
	isothermal line U	خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
	withholding taxes U	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
	withholding tax U	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
	isotherm U	خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
	special degration U	نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
	lore U	اموزش
	tutorial U	اموزش
	education U	اموزش
	instructions U	اموزش
	training U	اموزش
	tutorials U	اموزش
	instruction U	اموزش
	elementary education U	اموزش ابتدایی
	individualized instruction U	اموزش انفرادی
	mass education U	اموزش جمعی
	hypnopedia U	اموزش با هیپنوتیسم
	general education U	اموزش عمومی
	primary education U	اموزش ابتدایی
	education center U	مرکز اموزش
	informal education U	اموزش غیررسمی
	moral education U	اموزش اخلاقی
	military training U	اموزش نظامی
	coeducation U	اموزش مختلط
	mass education U	اموزش همگانی
	life long education U	اموزش مداوم
	learning curve U	منحنی اموزش
	compulsory education U	اموزش اجباری
	bowel training U	اموزش دفع
	concurrent training U	اموزش همزمان
	integrated training U	اموزش توام
	educability U	اموزش پذیری
	basic training U	اموزش مقدماتی
	job training U	اموزش شغلی
	educable U	اموزش پذیر
	computerized instruction U	اموزش کامپیوتری
	train U	اموزش دادن
	training circular U	نشریه اموزش
	technical education U	اموزش فنی
	teaching machine U	ماشین اموزش
	training U	اموزش دادن
	voluntary training U	اموزش داوطلبانه
	training center U	مرکز اموزش
	training cycle U	مرحله اموزش
	training program U	برنامه اموزش
	trained U	اموزش دادن
	trains U	اموزش دادن
	vocational education U	اموزش حرفهای
	unit training U	اموزش یکان
	unit training U	اموزش یکانی
	transfer of training U	انتقال اموزش
	secondary education U	اموزش متوسطه
	education U	اموزش و پرورش
	school center U	مرکز اموزش
	reward training U	اموزش با پاداش
	tutoring U	اموزش تک شاگردی
	programmed instruction U	اموزش برنامهای
	program of instruction U	برنامه اموزش
	sex education U	اموزش جنسی
	curriculums U	اموزش برنامه
	curriculum U	اموزش برنامه
	professional education U	اموزش تخصصی
	technical teaching U	اموزش فنی
	formal education U	اموزش رسمی
	personnel training U	اموزش کارکنان
	reeducation U	باز اموزش
	religious instruction U	اموزش دینی
	remedial instruction U	اموزش ترمیمی
	higher education U	اموزش عالی
	in serving training U	اموزش ضمن خدمت
	educationalists U	کارشناس اموزش و پرورش
	pedagogically U	مطابق علم اموزش
	pedagogical teaching U	اموزش مطابق فن تعلیم
	pedagogical U	وابسته بعلم اموزش
	reserve center U	مرکز اموزش احتیاط
	project method U	روش اموزش طرحی
	on the job training U	اموزش ضمن کار
	special education U	اموزش و پرورش استثنایی
	nonformal education U	اموزش غیر رسمی
	graduate education U	اموزش بعد از لیسانس
	coeducation U	اموزش وپرورش مختلط
	pedagogic U	وابسته به اموزش وپرورش
	code training set U	دستگاه اموزش مرس
	audio visual U	اموزش سمعی وبصری
	cbt U	اموزش بر پایه کامپیوتر
	audio-visual U	اموزش سمعی وبصری
	refresher course U	دوره اموزش یک ماهه
	pamphlets U	نشریه اموزش و فنی
	refresher courses U	دوره اموزش یک ماهه
	basic combat training U	اموزش رزم مقدماتی
	army training program U	برنامه اموزش نظامی
	educational U	مربوط به اموزش و پرورش
	advanced individual training U	اموزش تکمیلی انفرادی
	active duty for training U	اموزش زیر پرچم
	combat development U	پیشرفت اموزش رزمی
	educationists U	متخصص اموزش و پرورش
	pamphlet U	نشریه اموزش و فنی
	schools U	مرکز اموزش نظامی
	formal discipline U	اموزش صورت گرا
	educationalist U	کارشناس اموزش و پرورش
	discovery teaching method U	روش اموزش اکتشافی
	educationist U	کارشناس اموزش و پرورش
	school U	مرکز اموزش نظامی
	educationist U	متخصص اموزش و پرورش
	comparative education U	اموزش و پرورش تطبیقی
	educationists U	کارشناس اموزش و پرورش
	courses U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	assault courses U	میدان اموزش عملیات هجومی
	assault course U	میدان اموزش عملیات هجومی
	upbringing U	روش اموزش و پرورش بچه
	course U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	disciplinary training center U	مرکز اموزش زندانیان نظامی
	coursed U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	toilet training U	اموزش اداب توالت رفتن
	pedagogy U	فن اموزش وپرورش کودک للگی
	manual training U	دوره اموزش هنرهای دستی
	computer augmented learning U	بسط اموزش به کمک کامپیوتر
	beatification U	اموزش عمل تبرک کردن
	branch material curriculum U	برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
	army training program U	برنامه اموزش نیروی زمینی
	educable mentally retarded U	عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
	international council U	شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
	cai U	Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
	world conference of computer in educatio U	کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
	instructions U	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
	instruction U	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
	planit U	زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
	army training and evaluation program U	برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
	rehabilitation training center U	مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
	anniversary U	مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
	quingentenary U	پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
	anniversaries U	مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
	catechetics U	فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
	in house training U	برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
	wedding day U	روز عروسی جشن سالیانه عروسی
	authors U	CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
	hands-on U	تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
	hands on U	تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
	probation U	کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
	technical escort U	پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
	almanacs U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	almanacks U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	almanac U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	farmgate type operations U	رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
	liberal education U	اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
	general grant U	کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
	reeducate U	دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
	unbundled U	اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
	trainer U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	attack teacher U	وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
	trainers U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	grenade court U	میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
	combat developer U	وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی