Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
community property
U
اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
chattels
U
اموال
cattles
U
اموال
things
U
اموال
personalty
U
اموال شخصی
fungible
U
اموال مثلی
personal property
U
اموال شخصی
financial property
U
اموال پولی
paraphernalia
U
اموال شخصی زن
chattel
U
اموال منقول
things in possession
U
اموال عینی
users
U
انتفاع از اموال
user
U
انتفاع از اموال
tangible property
U
اموال عینی
tangible property
U
اموال ملموس
assets
U
مال و اموال
installation property
U
اموال قسمت
class i property
U
اموال طبقه 1
property officer
U
افسر اموال
class ii property
U
اموال طبقه 2
real property
U
اموال غیرمنقول
property voucher
U
سند اموال
capital assets
U
اموال سرمایهای
property book
U
دفتر اموال
separate estate
U
اموال شخصی زن
distrain
U
ضبط اموال
distraint
U
توقیف اموال
things in action
U
اموال دینی
post property
U
اموال پادگانی
post property
U
اموال پادگان
inventory
U
صورت اموال
state property
U
اموال عمومی
stolen goods
U
اموال مسروقه
real estate broker
U
دلال اموال غیرمنقول
priceable things
U
اموال یا اشیا قیمتی
inventory
U
فهرست اموال سیاهه
property officer
U
افسر ذیحساب اموال
replaceable thing
U
اموال یا اشیا مثلی
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
sequestration
U
حکم توقیف اموال
offences against property
U
جرائم بر علیه اموال
article of roup
U
اموال مورد حراج
fisc
U
اموال ضبط شده
goods and chattels
U
اموال و دارائیهای منقول
goods of perishable nature
U
اموال سریع الفساد
jus disponendi
U
حق واگذار کردن اموال
appropriation bill
U
صورت ضبط اموال
grand larceny
U
سرقت اموال پرقیمت
contrabanded goods
U
اموال و اشیا قاچاق
fixed property
U
اموال غیر منقول
safeguarded
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
conclearer of stolen goods
U
مخفی کننده اموال مسروقه
safeguards
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
jus postliminii
U
حق وی نسبت به ان اموال محفوظ است
safeguarding
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
accountable property officer's bond
U
دفتر افسر ذیحساب اموال
foreign
U
توقیف اموال مدیون خارجی
foreign
U
توقیف اموال مدیون غایب
letters of marque
U
حکم ضبط اموال بیگانگان
wear and tear
U
از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
misappropriation of public property
U
تصرف غیر قانونی در اموال عمومی
waveson
U
اموال اب اورده بعد از غرق کشتی
occupancy
U
تملک اموال بلا صاحب متصرف
proponents
U
مقام مسئول اموال یا اجرای کار
real action
U
دعوی راجع به اموال غیر منقول
proponent
U
مقام مسئول اموال یا اجرای کار
angary
U
حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف
property disposition
U
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
hotchpot
U
سرجمع کردن دارایی رویهم ریختن اموال
conscription of wealth
U
مصادره اموال در زمان جنگ به وسیله دولت
praemunire
U
حکم توقیف وضبط اموال یاغیان ومتمردین
receiver
U
خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
ransom
U
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
garnishment
U
اخطاری که به شخصی که اموال دیگری در ید او توقیف شده است
receivers
U
خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
ransoms
U
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
findings
U
یافته
finding
U
یافته
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
elegit
U
حکم توقیف اموال مدیون تا زمان واریز بدهی خود
due out
U
خاتمه یافته
full fledged
U
تکامل یافته
endrgized
U
انرژی یافته
instinct with life
U
روح یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
allocated
U
اختصاص یافته
done
U
وقوع یافته
extended
U
تمدید یافته
mature economy
U
تکامل یافته
linked
U
پیوند یافته
abroad
U
گسترش یافته
past
U
پایان یافته
generalized
U
تعمیم یافته
deployed
U
گسترش یافته
nee
U
تولد یافته
organized
U
سازمان یافته
expanded
U
بسط یافته
tuned
U
وفق یافته
porrect
U
بسط یافته
transferred
U
انتقال یافته
downfallen
U
زوال یافته
awakened
U
اگاهی یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
wany
U
کاهش یافته
matched
U
تطبیق یافته
glorified
U
تجلیل یافته
structured
U
ساخت یافته
transmissive
U
انتقال یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
waney
U
کاهش یافته
nascent
U
پیدایش یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
escape line
U
خط نجات
rescue
U
نجات
livery
U
نجات
liberation
U
نجات
rescued
U
نجات
salvation
U
نجات
rescuing
U
نجات
life vest
U
کت نجات
rescues
U
نجات
life jacket
U
کت نجات
safety
U
نجات
liveries
U
نجات
pound
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounding
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
inning
U
زمین باز یافته
contd
U
مخفف ادامه یافته
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
formatted display
U
نمایش شکل یافته
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
development system
U
سیستم توسعه یافته
elaborated code
U
رمز بسط یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
organize
U
بازار سازمان یافته
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
reborn
U
تولد تازه یافته
finds
U
چیز یافته مکشوف
organises
U
بازار سازمان یافته
find
U
چیز یافته مکشوف
organising
U
بازار سازمان یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
organizes
U
بازار سازمان یافته
mature soil
U
خاک تکامل یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
redivivus
U
تولد تازه یافته
reduced form
U
فرم تقلیل یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
parachut
U
چتر نجات
life boat
U
کرجی نجات
salvable
U
نجات یافتنی
survival pack
U
بسته نجات
life buoy
U
بویه نجات
savior
U
نجات دهنده
parachute
U
چتر نجات
refugee relief
U
نجات پناهندگان
rescue basket
U
زنبیل نجات
safety boat
U
قایق نجات
plane guard
U
ناو نجات
life float
U
قایق نجات
plane guard
U
ناوگارد نجات
rescue operation
U
عملیات نجات
deep submergence
U
زیردریایی نجات
crash boat
U
قایق نجات
salvageable
U
قابل نجات
life raft
U
قایق نجات
life net
U
تور نجات
life line
U
بند نجات
life boad
U
قایق نجات
life buoy
U
حلقه نجات
life line
U
طناب نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com