Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
lawn bowling point
U
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
magic number
U
امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point
U
تلاش برای کسب امتیاز
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
hand
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
handing
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point
U
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
steals
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
steal
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
nursed
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
nurse
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup
U
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
try
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
collar
U
کسب اسان امتیاز ضربه
collars
U
کسب اسان امتیاز ضربه
par in
U
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
bogies
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
split the uprights
U
امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
off break
U
کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
bye
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
slot
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
inverter
U
دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slotting
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
ttl
U
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
francs
U
امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
priviege
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
advantage
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
charters
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
act of grace
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
distinction
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
chartered
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
score
U
امتیاز
scored
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
franchise
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
point
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
run
U
یک امتیاز
rectum
U
امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
plus
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
lease
U
امتیاز
credit
U
امتیاز
putted
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putts
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable
U
اسان برای ضربه زدن با پا
putt
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
concessionary
U
صاحب امتیاز
differentia
U
وجه امتیاز
grantee
U
صاحب امتیاز
game point
U
امتیاز پایانی
decision
U
برنده با امتیاز
go-ahead
U
امتیاز برتر
decisions
U
برنده با امتیاز
concessionaire
U
صاحب امتیاز
privileged
U
امتیاز دار
headstart
U
امتیاز در شروع
concessioner
U
صاحب امتیاز
double figures
U
امتیاز دو رقمی
match points
U
اخرین امتیاز
preferential
U
امتیاز دهنده
loss on points
U
باخت با امتیاز
maritime lien
U
امتیاز دریایی
oddest
U
امتیاز دادن
odder
U
امتیاز دادن
match point
U
اخرین امتیاز
magna cum laude
U
با امتیاز زیاد
chalk up
U
کسب امتیاز
licence owner
U
صاحب امتیاز
privileged
U
دارای امتیاز
converts
U
امتیاز گرفتن
converting
U
امتیاز گرفتن
converted
U
امتیاز گرفتن
convert
U
امتیاز گرفتن
outpoint
U
برنده با امتیاز
precedence
U
امتیاز سابقه
perfect score
U
امتیاز کامل
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
awarding of points
U
امتیاز دادن
precedency
U
امتیاز سابقه
odd
U
امتیاز دادن
win on points
U
پیروزی با امتیاز
concession deed
U
امتیاز نامه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
aces
U
امتیاز سرویس
set point
U
اخرین امتیاز
insurance
U
امتیاز مطمئن
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
patent
U
امتیاز نامه
patented
U
امتیاز نامه
field privilege
U
امتیاز فیلد
patenting
U
امتیاز نامه
score sheet
U
برگ امتیاز
scoreless
U
بدون امتیاز
patents
U
امتیاز نامه
foot score line
خط امتیاز انتهایی
ace
U
امتیاز سرویس
law of advantage
U
قانون امتیاز
worst-
U
امتیاز اوردن
worst
U
امتیاز اوردن
loved
U
امتیاز صفر
loves
U
امتیاز صفر
love
U
امتیاز صفر
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addresses
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addressed
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
glossarist
U
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
assists
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
software license
U
امتیاز نرم افزار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com