English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perfect score U امتیاز کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
turkey U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
turkeys U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
full annealing U بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case U جعبه کامل خشاب کامل
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough U بطور کامل کامل
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
game bird U یک امتیاز
run U یک امتیاز
licence U امتیاز
prominency U امتیاز
runs U یک امتیاز
prerogative U امتیاز
point U امتیاز
credits U امتیاز
rectums U امتیاز
rectum U امتیاز
concessions U امتیاز
credit U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
royalty U حق امتیاز
leases U امتیاز
lease U امتیاز
upper hand U امتیاز
privilege U امتیاز
charters U امتیاز
chartering U امتیاز
chartered U امتیاز
charter U امتیاز
concession U امتیاز
licences U امتیاز
licenses U امتیاز
pas U امتیاز
plus U امتیاز
act of grace U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
scored U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
scoreline U خط امتیاز
pre-eminence U امتیاز
advantage U امتیاز
scores U امتیاز
priviege U امتیاز
pre eminence U امتیاز
royalties U حق امتیاز
francs U امتیاز
franc U امتیاز
ads U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
distinction U امتیاز
prominence U امتیاز
distinctions U امتیاز
prerogatives U امتیاز
franchise U امتیاز
ad U امتیاز
franchises U امتیاز
score U امتیاز
go-ahead U امتیاز برتر
precedency U امتیاز سابقه
win on points U پیروزی با امتیاز
converting U امتیاز گرفتن
decision U برنده با امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
maritime lien U امتیاز دریایی
decisions U برنده با امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
set point U اخرین امتیاز
aces U امتیاز سرویس
scoreless U بدون امتیاز
precedence U امتیاز سابقه
love U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
loves U امتیاز صفر
match point U اخرین امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
match points U اخرین امتیاز
preferential U امتیاز دهنده
oddest U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
odd U امتیاز دادن
outpoint U برنده با امتیاز
ace U امتیاز سرویس
field privilege U امتیاز فیلد
worst U امتیاز اوردن
grantee U صاحب امتیاز
headstart U امتیاز در شروع
differentia U وجه امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
patents U امتیاز نامه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
insurance U امتیاز مطمئن
patent U امتیاز نامه
double figures U امتیاز دو رقمی
patented U امتیاز نامه
patenting U امتیاز نامه
concessioner U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
loss on points U باخت با امتیاز
law of advantage U قانون امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
chalk up U کسب امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
privileged U دارای امتیاز
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
licence owner U صاحب امتیاز
privileged U امتیاز دار
awarding of points U امتیاز دادن
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
equaliser U امتیاز مساوی کننده
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
double bogey U دوبار کسب امتیاز
ice U امتیاز سرنوشت ساز
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
decisions U برنده کشتی با امتیاز
burns U امتیاز گرفتن از حریف
indult U اجازه نامه امتیاز
thirties U دومین امتیاز گیم
burn U امتیاز گرفتن از حریف
thirty U دومین امتیاز گیم
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
point spread U امتیاز قابل انتظار
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
counts U تعداد امتیاز توپزن
counting U تعداد امتیاز توپزن
counted U تعداد امتیاز توپزن
count U تعداد امتیاز توپزن
ahead U دارای امتیاز بیشتر
fifteen U نخستین امتیاز گیم
point U درجه امتیاز بازی
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
decision U برنده کشتی با امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
handicap U امتیاز دادن اشکال
service ace U امتیاز سرویس تنیس
set point U اخرین امتیاز بازی
software license U امتیاز نرم افزار
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
handicaps U امتیاز دادن اشکال
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
down U عقب افتادن در امتیاز
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
blank U ممانعت از امتیاز گیری حریف
composite average U معدل امتیاز بازیگر بولینگ
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
lincense U اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
handicap U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicaps U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
blankest U ممانعت از امتیاز گیری حریف
To win on points. U با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
patenting U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com