Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
point spread
U
امتیاز قابل انتظار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
attending
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attends
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
anticipation
U
انتظار
prospects
U
انتظار
prospected
U
انتظار
expectancy
U
انتظار
prospect
U
انتظار
prospecting
U
انتظار
expectance
U
انتظار
ready line
U
خط انتظار
expectation
U
انتظار
expectations
U
انتظار
expectantly
U
با انتظار
standby
U
حالت انتظار
ante-rooms
U
اطاق انتظار
anterooms
U
اطاق انتظار
probable
<adj.>
U
انتظار می رود
to my great surprise
U
برخلاف انتظار من
expectancy table
U
جدول انتظار
standbys
U
حالت انتظار
cooling period
U
زمان انتظار
presumable
<adj.>
U
انتظار می رود
expected
<adj.>
U
انتظار می رود
estimated
<adj.>
U
انتظار می رود
anticipated
<adj.>
U
انتظار می رود
to look forward to
U
انتظار داشتن
anteroom
U
اطاق انتظار
bide
U
در انتظار ماندن
error of expectation
U
خطای انتظار
waiting room
U
اطاق انتظار
in prospective
U
انتظار داشته
inopinate
U
انتظار نداشته
ante-chamber
U
اتاق انتظار
reception room
U
اتاق انتظار
reception rooms
U
اتاق انتظار
waiting-room
U
اتاق انتظار
in the cards
<idiom>
U
انتظار داشتن
in prospect
U
انتظار داشته
rendezvous area
U
موضع انتظار
waiting time
U
زمان انتظار
waiting list
U
لیست انتظار
waiting lists
U
لیست انتظار
anticipatory
U
در حال انتظار
waiting-room
U
اطاق انتظار
waiting-rooms
U
اطاق انتظار
expectancy chart
U
نمودار انتظار
expectative
U
مورد انتظار
wait state
U
حالت انتظار
wait state
U
وضعیت انتظار
wait time
U
زمان انتظار
half pay
U
حق انتظار خدمت
beyond the pale
<idiom>
U
دوراز انتظار
redezvous
U
محل انتظار
lobbies
U
سالن انتظار
lobbied
U
سالن انتظار
aspiration level
U
سطح انتظار
lobby
U
سالن انتظار
anticipative
U
درحالت انتظار
tempo stroll variation
U
واریاسیون صبر و انتظار
anticipated inflation
U
تورم مورد انتظار
intended saving
U
پس انداز مورد انتظار
means end expectation
U
انتظار وسیله- هدف
expected frequency
U
فراوانی مورد انتظار
suit up
U
ذخیره در انتظار بازی
likly
U
انتظار داشتنی مناسب
in prospect
U
مورد انتظار
[در برنامه ]
one anxious week of waiting
U
یک هفته انتظار با نگرانی
expected value
U
ارزش مورد انتظار
anticipated price
U
قیمت مورد انتظار
anticipated profit
U
سود مورد انتظار
look forward
U
انتظار چیزی را داشتن
on deck
U
در انتظار نوبت شنا
to look forward to something
U
انتظار چیزی را داشتن
sales expectations
U
فروش مورد انتظار
expected price
U
قیمت مورد انتظار
nonpay status
U
حالت انتظار خدمتی
beyond one's expectation
U
مافوق انتظار کسی
wait
U
انتظار کشیدن معطل شدن
expecting
U
انتظار داشتن منتظر بودن
speculates
U
انتظار سودو زیاد داشتن
speculating
U
انتظار سودو زیاد داشتن
hold forth
U
پیشنهاد کردن انتظار داشتن
expected
U
انتظار داشتن منتظر بودن
speculated
U
انتظار سودو زیاد داشتن
profiteer
U
فردیکه انتظار سودزیاد دارد
await
U
منتظر شدن انتظار داشتن
to have arrived
[expected moment]
U
رسیدن
[به زمان انتظار رفته]
awaiting
U
منتظر شدن انتظار داشتن
awaited
U
منتظر شدن انتظار داشتن
profiteers
U
فردیکه انتظار سودزیاد دارد
expects
U
انتظار داشتن منتظر بودن
speculate
U
انتظار سودو زیاد داشتن
awaits
U
منتظر شدن انتظار داشتن
waited
U
انتظار کشیدن معطل شدن
waits
U
انتظار کشیدن معطل شدن
par for the course
<idiom>
U
تنها چیزیکه انتظار داشته
product life expectancy
U
عمر مورد انتظار محصول
intended investment
U
سرمایه گذاری مورد انتظار
expect
U
انتظار داشتن منتظر بودن
promises
U
نوید انتظار وعده دادن
promise
U
نوید انتظار وعده دادن
awaiting aircraft availability
U
زمان انتظار درخط تعمیر
to look forward expectantly to the future
U
با انتظار به آینده نگاه کردن
fractional antedating goal response
U
خرده پاسخ انتظار هدف
central tendency
U
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
I look forward to receiving your reply.
U
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
taxi rank
[British E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
taxi stand
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
cabstand
[American E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
envisaged
U
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisages
U
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
queuing theory
U
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
envisaging
U
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
a further 50 are in prospect
U
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
envisage
U
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
deliver the goods
<idiom>
U
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
ready cap
U
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.
U
لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
get away with murder
<idiom>
U
انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
immediate
U
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
franchise
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
score
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
act of grace
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
credit
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
plus
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
scored
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
advantage
U
امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
priviege
U
امتیاز
lease
U
امتیاز
point
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
run
U
یک امتیاز
charter
U
امتیاز
charters
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
distinction
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
chartered
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
hang
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
licence owner
U
صاحب امتیاز
converts
U
امتیاز گرفتن
patenting
U
امتیاز نامه
loss on points
U
باخت با امتیاز
odd
U
امتیاز دادن
aces
U
امتیاز سرویس
law of advantage
U
قانون امتیاز
patented
U
امتیاز نامه
patent
U
امتیاز نامه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com