English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
morning line U امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
tech inspection U بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
cooler U پتوی سبک اسب برای بعد ازمسابقه
paddock U منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
paddocks U منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staking U شرطبندی
book making U شرطبندی
price U مبلغ شرطبندی
backing U مبلغ شرطبندی
prices U مبلغ شرطبندی
turf accountants U متصدی شرطبندی
shave down U کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
tout U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touted U فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting U فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipsters U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
entry U شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
white flag U پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
one thousand guineas U مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
supplemented U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplements U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplementing U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplement U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
two thousands guineas U مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
weigh in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh-in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
paddocks U منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
weigh-ins U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
paddock U منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
chalking U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
lease U امتیاز
rectum U امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
ads U امتیاز
ad U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
rectums U امتیاز
licence U امتیاز
privilege U امتیاز
pas U امتیاز
royalties U حق امتیاز
royalty U حق امتیاز
licenses U امتیاز
licences U امتیاز
leases U امتیاز
charter U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
game bird U یک امتیاز
pre eminence U امتیاز
priviege U امتیاز
prominency U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
score U امتیاز
upper hand U امتیاز
act of grace U امتیاز
chartered U امتیاز
chartering U امتیاز
charters U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
point U امتیاز
prerogative U امتیاز
prerogatives U امتیاز
prominence U امتیاز
franc U امتیاز
francs U امتیاز
franchise U امتیاز
franchises U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
pre-eminence U امتیاز
credits U امتیاز
crediting U امتیاز
credited U امتیاز
concessions U امتیاز
credit U امتیاز
advantage U امتیاز
plus U امتیاز
scored U امتیاز
concession U امتیاز
scores U امتیاز
law of advantage U قانون امتیاز
decision U برنده با امتیاز
decisions U برنده با امتیاز
headstart U امتیاز در شروع
game point U امتیاز پایانی
grantee U صاحب امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
loss on points U باخت با امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
maritime lien U امتیاز دریایی
patenting U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
perfect score U امتیاز کامل
outpoint U برنده با امتیاز
patents U امتیاز نامه
field privilege U امتیاز فیلد
double figures U امتیاز دو رقمی
insurance U امتیاز مطمئن
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
worst- U امتیاز اوردن
worst U امتیاز اوردن
privileged U امتیاز دار
privileged U دارای امتیاز
awarding of points U امتیاز دادن
chalk up U کسب امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
differentia U وجه امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
precedency U امتیاز سابقه
win on points U پیروزی با امتیاز
loves U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
love U امتیاز صفر
odd U امتیاز دادن
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
preferential U امتیاز دهنده
set point U اخرین امتیاز
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
ace U امتیاز سرویس
aces U امتیاز سرویس
foot score line خط امتیاز انتهایی
match point U اخرین امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
match points U اخرین امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
patent U امتیاز نامه
score sheet U برگ امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
down U عقب افتادن در امتیاز
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
service ace U امتیاز سرویس تنیس
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
indult U اجازه نامه امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
set point U اخرین امتیاز بازی
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
equaliser U امتیاز مساوی کننده
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage U حق امتیاز سکه زدن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
software license U امتیاز نرم افزار
double bogey U دوبار کسب امتیاز
point spread U امتیاز قابل انتظار
ahead U دارای امتیاز بیشتر
decisions U برنده کشتی با امتیاز
burn U امتیاز گرفتن از حریف
handicaps U امتیاز دادن اشکال
burns U امتیاز گرفتن از حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com