English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
antineuritic U برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
appendicitis U اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
brutish U حیوانی
creaturely U حیوانی
bestial U حیوانی
animal black U ذغال حیوانی
animal strach U نشاسته حیوانی
organic U بنیانی حیوانی
animalism U عالم حیوانی
animality U طبیعت حیوانی
glycogen U نشاسته حیوانی
animalize U حیوانی کردن
animal soap U صابون حیوانی
animal psychology U روانشناسی حیوانی
animal oil U روغن حیوانی
instinct U شعور حیوانی
animal U حیوانی جانوری
instincts U شعور حیوانی
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
animal fat U چربی حیوانی
animal content U محتوای حیوانی
animals U حیوانی جانوری
animally U بطور حیوانی
zooparasite U انگل حیوانی
zoogeography U جغرافیای حیوانی
cataplexy U هیپنوتیزم حیوانی
zoophysics U فیزیک حیوانی
zoochemistry U شیمی حیوانی
cataplexy U خواب حیوانی
boneblack U کلس حیوانی
glycogenic U تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
herd book U نسب نامه حیوانی
sarcode U سفیده یاخته حیوانی
zoogeographical U وابسته به جغرافیای حیوانی
adipose tissue U چربی حیوانی پیه
zoogeographic U وابسته به جغرافیای حیوانی
zoogeographer U کارشناس جغرافیای حیوانی
animalization U واجد صفات حیوانی
animalization U وجود مواد حیوانی
echinoderm U حیوانی ازدسته خارپوستان
dapple U حیوانی که بدنش خالخال باشد
stud U حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
biology U زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
cynocephalus U [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
glomerule U خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
guinea pigs U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
herbescent U گیاهی
herbaceous U گیاهی
vegetative U گیاهی
vegetable U گیاهی
vegetal U گیاهی
jassid U افت گیاهی
loose smut U زنگ گیاهی
saps U شیره گیاهی
honeydew U شهد گیاهی
latex U شیره گیاهی
pectin U ژلاتین گیاهی
pectin U دلمه گیاهی
galenical U داروی گیاهی
aphis U شپشک گیاهی
auxin U هورمون گیاهی
geobotany U جغرافیای گیاهی
geographical botany U جغرافیای گیاهی
floral zone U منطقه گیاهی
blights U زنگ گیاهی
blighting U زنگ گیاهی
blight U زنگ گیاهی
botanical pesticide U افت کش گیاهی
phytochorology U جغرافیای گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
phytogeopraphy U جغرافیای گیاهی
plant geography U جغرافیای گیاهی
bolster layer U بالش گیاهی
bacterium U میکروبهای گیاهی
vegetation U پوشش گیاهی
sap wood U شیره گیاهی
plant food U غذای گیاهی
floral ornament U تزیینات گیاهی
mildew U زنگ گیاهی
vegtable fat U چربی گیاهی
vegetive U گیاهی روینده
vegetality U حالت گیاهی
milk U شیره گیاهی
milked U شیره گیاهی
milking U شیره گیاهی
milks U شیره گیاهی
herbal dye U رنگینه گیاهی
sapped U شیره گیاهی
vegetable fiber U الیاف گیاهی
sap U شیره گیاهی
phytogeography U جغرافیای گیاهی
phyton U واحد گیاهی
trichome U کرک گیاهی مویک
lenticel U خلل وفرج گیاهی
underwood U گیاهی که در زیردرختی روییده
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
plant ecology U بوم شناسی گیاهی
psylla U شپشههای جهنده گیاهی
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
to pull up a plant U گیاهی را ازریشه دراوردن
humus U خاک گیاهی هرموس
phytobiology U علم الحیات گیاهی
trichomic U کرک گیاهی مویک
psyllidae U شپشههای جهنده گیاهی
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
phytoecology U بوم شناسی گیاهی
fire blast U یرقان سوزنده گیاهی
pollinose U شبیه گرده گیاهی
plant-dyes U رنگینه های گیاهی
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
vitta U لوله یا منفذ گیاهی
mungo U گیاهی از تیره روناسیان
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
dragon head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
dragon's head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
deciduous U گیاهی که در زمستان برگ میریزد
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
turgor U ورم سلولهای زنده گیاهی
trailers U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailer U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
irid U گیاهی از جنس سوسن یازنبق
ecesis U قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
eelgrass U علف مارماهی که گیاهی است دریایی
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
neuritis U پی اماس
tumescence U اماس
inturgescence U اماس
tuberosity U اماس
swelling U اماس
frost hoil U اماس
myelitis U اماس
poke U اماس
turgidity U اماس
pokes U اماس
encephalitis U اماس مخ
double pneumonia U اماس هر دو شش
tumidity U اماس
edema U اماس
poking U اماس
poked U اماس
swellings U اماس
single pneumonia U اماس یک شش
phrenitis U اماس مخ
lymphdenomia U اماس
phlegmasia U اماس
vulvitis U اماس کس
tumefaction U اماس
lymphangitis U اماس
intumescence U اماس
inflammation U اماس
dilation U اماس
pulmonitis U اماس شش
globeflower U گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
enteritis U اماس روده
myositis U اماس ماهیچه
nasitis U اماس بینی
fibroma U اماس لیفی
enchondroma U اماس غضروفی
phlogosis U اماس برونی
cutitis U اماس زیرپوست
dactylitis U اماس انگشت
otitis U اماس گوش
dermatosis U اماس پوست
nephritis U اماس گرده
osteitis U اماس استخوان
orchitis U اماس خایه
crystallitis U اماس جلیدیه
odontitis U اماس دندان
colpitis U اماس مهبل
metritis U اماس زهدان
ileitis U اماس ایلئون
hysteritis U اماس زهدان
garget U اماس پستان
gastritis U اماس معده
hydrocile U اماس خایه
tracheitis U اماس نای
splenitis U اماس اسپرز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com