English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
records available U امار دردست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vital statistics U امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
in the course of U دردست
hat in hand U کلاه دردست
take up U دردست گرفتن
to enter U دردست گرفتن
to take in hand U دردست گرفتن
to take up U دردست گرفتن
holds U دردست داشتن
It is in the hands of God . U دردست خدا ست
under way U دردست اقدام
under repairing U دردست تعمیر
under development U دردست توسعه
under construction U دردست ساختمان
hold U دردست داشتن
situated to the right U واقع دردست راست
new fashioned U بطرزنوین دردست شده
It is in progress. It is under way. U دردست اقدام است
hand in hand U دست دردست یکدیگر
it is the p of construction U دردست ساختمان است
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
censuses U امار
census U امار
statistics U امار
For the moment he is in the saddle. U فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
statistically U از روی امار
statisticians U امار شناس
necrology U امار متوفیات
inferential statistics U امار استنباطی
quantum statistics U امار کوانتومی
statistician U امار شناس
descriptive statistics U امار تشریحی
descriptive statistics U امار توصیفی
statistics U شاخص امار
vital statistics U امار حیاتی
demography U امار نگاری
mathematical statistics U امار ریاضی
bureaus of census U اداره امار
census of production U امار سرشماری
empires U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
multivariate statistics U امار چند متغیری
time series data U امار سریهای زمانی
utilization statistics U امار بهره وری
general information data U اطلاعات و امار عمومی
plant records U امار تجهیزات کارگاه
vital statistics U امار مربوط به زندگی
vital statistics U امار ثبت احوال
bose einstein statistics U امار بوز- اینشتین
einstein bose statistics U امار بوز- اینشتین
fermi dirac statictics U امار فرمی- دیراک
ag nus dei U صورت برهای که پرچم فچلیپایی دردست داردوکنایه ازعیسی است
census office U اداره امار و ثبت احوال
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
demographer U متخصص امار گیری مردم
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
randomize U بصورت امار تصادفی نشان دادن
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
chart of attributes U جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
census of production U امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
econometrics U کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
fosdic U دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
cipher U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com