Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reading readiness
U
امادگی خواندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
lilts
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
read head
U
هد خواندن راس خواندن
head crash
U
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
qualification
U
امادگی
readiness
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
covers
U
امادگی
coverings
U
امادگی
disposition
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
preparation
U
امادگی
preparations
U
امادگی
tautness
U
امادگی
cover
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
form
U
امادگی
formed
U
امادگی
forms
U
امادگی
penchant
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
proneness
U
امادگی
kelter
U
امادگی
hot
U
امادگی کامل
physical fitness
U
امادگی جسمانی
vigilance
U
امادگی چالاکی
insusceptibility
U
عدم امادگی
indisposedness
U
عدم امادگی
hotter
U
امادگی کامل
half way houses
U
خانههای امادگی
hottest
U
امادگی کامل
law of readiness
U
قانون امادگی
preparatory interval
U
دوره امادگی
combat readiness
U
امادگی رزمی
peak up
U
در اوج امادگی
peripheral
U
دوره امادگی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
erg
U
2- امادگی ذاتی
medical fitness
U
امادگی پزشکی
liability to disease
U
تعهد امادگی
condition of readiness
U
شرایط امادگی
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
work out
U
تمرین امادگی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
state of alert
U
وضعیت امادگی
indisposition
U
عدم امادگی
availability
U
زمان امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
reconditioning
U
تجدید امادگی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
readiness
U
امادگی رزمی
training camp
U
اردوی امادگی
indispositions
U
عدم امادگی
extends
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
preparation
U
امادگی اماده سازی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
lurching
U
امادگی شکست فاحش
lurch
U
امادگی شکست فاحش
readiness
U
اماده باش امادگی
preparations
U
امادگی اماده سازی
lurched
U
امادگی شکست فاحش
lurches
U
امادگی شکست فاحش
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
intone
U
خواندن
recitation
U
از بر خواندن
intones
U
خواندن
readings
U
خواندن
intoned
U
خواندن
misreads
U
بد خواندن
reading
U
خواندن
intoning
U
خواندن
misread
U
بد خواندن
recitations
U
از بر خواندن
misreading
U
بد خواندن
lip-reads
U
لب خواندن
reads
U
خواندن
reading age
U
سن خواندن
read
U
خواندن
lip-read
U
لب خواندن
to take lessons
U
یا خواندن
rhapsodiz
U
خواندن
lip read
U
لب خواندن
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
scan
U
با وزن خواندن
lullabies
U
لالایی خواندن
misreads
U
غلط خواندن
misreading
U
غلط خواندن
trill
U
با تحریر خواندن
misread
U
غلط خواندن
To misread the facts . To infer wrongly .
U
کور خواندن
beatified
U
مبارک خواندن
lulling
U
لالایی خواندن
lullaby
U
لالایی خواندن
spells
U
پی بردن به خواندن
scanned
U
با وزن خواندن
chortling
U
سرودوتسبیح خواندن
chortles
U
سرودوتسبیح خواندن
scans
U
با وزن خواندن
chortled
U
سرودوتسبیح خواندن
chortle
U
سرودوتسبیح خواندن
trilled
U
با تحریر خواندن
trills
U
با تحریر خواندن
to read wrong
U
اشتباه
[ی]
خواندن
spell
U
پی بردن به خواندن
spelled
U
پی بردن به خواندن
unreadable
U
نامستحق خواندن
unreadable
U
غیرقابل خواندن
read pulse
U
تپش خواندن
read strobe
U
بارقه خواندن
chitter
U
اواز خواندن
cantillate
U
با اواز خواندن
bastardize
U
حرامزاده خواندن
read/write
U
خواندن- نوشتن
readability
U
قابلیت خواندن
read head
U
نوک خواندن
raw head
U
نوک خواندن
parallel reading
U
خواندن موازی
destructive read
U
خواندن مخرب
quirister
U
باجمع خواندن
criminiate
U
مرجم خواندن
criminate
U
مجرم خواندن
r/w
U
خواندن- نوشتن
reading disability
U
ناتوانی در خواندن
reading habit
U
عادت خواندن
rhapsodiz
U
از بر خواندن سرودن
to bid d. to
U
بمبارزه خواندن
to call to witness
U
بگواهی خواندن
to fling down the gauntlet
U
بمبارزه خواندن
to glance
U
بشتاب خواندن
to go to school
U
درس خواندن
to song a song
U
سرود خواندن
to throw down the glove
U
بمبارزه خواندن
readout
U
خواندن بازخواندن
reading station
U
ایستگاه خواندن
reading quotient
U
بهر خواندن
reading rate
U
سرعت خواندن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com