English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chromel U الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicalloy U الیاژی از نیکل و اهن
nickel silver U الیاژی مرکب از مس و روی و نیکل
kovar U الیاژی از اهن نیکل کبالت
alumel U الیاژی از نیکل و کرم جهت ترموکوپلها
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
invar U الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
white gold U الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
keypad U مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
seized U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seize U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
anneal U حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
diapositive U تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
deep cycling U روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
brake lining U مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
burn in U حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
eighty track disk U دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
home U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
zeugma U اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
homes U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
qwerty U صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
high lift configuration U شکل برای زیاد
high lift system U سیستم برای زیاد
high lift device U وسایل برای زیاد
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
caculated risk <idiom> U شانس زیاد برای موفقیت
overtask U زیاد سنگین بودن برای
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
constantan U الیاژی از مس
stand (someone) in good stead <idiom> U سود زیاد برای شخص داشتن
up to one's ears in work <idiom> U کارهای زیاد برای انجام داشتن
to stand the test of time U برای مدت زیاد دوام آوردن
to stand the test U برای مدت زیاد دوام آوردن
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
to set a poem to music U اهنگ برای شعری ساختن
communication U پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
alloying element U عنصر الیاژی
alloy steel U فولاد الیاژی
alloying agent U عنصر الیاژی
invar U الیاژی از اهن
to have stood the test of time U برای مدت زیاد دوام آورده باشد
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
barrier material U مواد لازم برای ساختن موانع
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
report program generator U زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
platinoid U الیاژی از مس ونیکل و تنگستن
wood's metal U الیاژی با نقطه ذوب پایین
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). U این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
buckhorn U استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
plantable lanceolata U استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
abler U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
able U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
shook U : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
wetting U مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
ablest U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
alnico U الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی
perfect participle U وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
nickle U نیکل
nickels U نیکل
nickle silver U نیکل
nickel U نیکل
invar U نیکل
billon U الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
nickel recovery U بازیابی نیکل
nickel ore U کانه نیکل
garnierite U سنگ نیکل
nickle U اب نیکل دادن
nickeliferous U نیکل دار
nickel powder U گرد نیکل
nickel plating U ابکاری نیکل
garnierite U معدن نیکل
nickel alloy U الیاژ نیکل
nichrome U نیکل کروم
ferro nickel U فرو نیکل
nickeliferous U حاوی نیکل
pig nickel U نیکل شمش
nickel steel U فولاد نیکل دار
nickel plate U اب نیکل دادن گالوانیکی
nickel iron battery U باتری نیکل-اهن
chrome nickl steel U فولاد کروم - نیکل
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
nickel cadmium battery U باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
nickels U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
nickel U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
sennit U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennet U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
wattle U ترکه برای ساختن سبد ترکه
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
bridges U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
nickel clad sheet U ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
verve U حرارت
hotness U حرارت
temperature U حرارت
ardor U حرارت
warms U با حرارت
warmest U با حرارت
fires U حرارت
warmed U با حرارت
enthrusiasm U حرارت
fire U حرارت
warm U با حرارت
fired U حرارت
temperatures U حرارت
heat U حرارت
adust U با حرارت
clammy U بی حرارت
mettlesome U با حرارت
heats U حرارت
fervidity U حرارت
ardour U حرارت
fervidness U حرارت
vehemence U حرارت
pyogenic U حرارت زا
warmth U حرارت
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
in- U شامل
covering U شامل
sweeping U شامل
in U شامل
comprising U شامل
including U شامل
self inclusive U شامل
far-reaching U شامل
containing U شامل
inclusive U شامل
Inc U شامل
initiatives U شوق و حرارت
heat exchange U تبادل حرارت
heat transfer U انتقال حرارت
heat economy U اقتصاد حرارت
heat expansion U انبساط حرارت
heat unit U واحد حرارت
strenuousness U حرارت و اصرار
heat of hydration U حرارت ئیدراسیون
thermophysics U فیزیک حرارت
thermoregulation U تنظیم حرارت
thermotherapy U حرارت درمانی
zeal U ذوق حرارت
transformation of heat U تبادل حرارت
initiative U شوق و حرارت
interchange of heat U تبادل حرارت
fervently U از روی حرارت
thermometer U حرارت سنج
low heat cement U سیمان کم حرارت
steamy U پر حرارت پر بخار
steamiest U پر حرارت پر بخار
actinometre U حرارت سنج
steamier U پر حرارت پر بخار
impetuosity U تندی حرارت
ardency U شور و حرارت
impressment U جدیت حرارت
thermometers U حرارت سنج
actinometer U حرارت سنج
energetically U از روی حرارت
heat drop U افت حرارت
central heating U حرارت مرکزی
ginger U تندی حرارت
expansion heat U حرارت انبساط
heat conductor U هادی حرارت
temperature U درجه حرارت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com