English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ramie U الیاف گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
henequen U الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
jute fiber U [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
Other Matches
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
over dyeing U [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament U الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
synthetic fibers U الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
isomorph U جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
rhubarb U گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte U گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
fibers U الیاف
undyed <adj.> U الیاف خام
ravel U از هم جداکردن الیاف
fibrillation U تشکیل الیاف
glass fibers U الیاف شیشه
vegetable fiber U الیاف گیاهی
vulcanized fiber U الیاف وولکانیده
raffia U الیاف رافیا
to unravel woven [knitted] fabric U از هم جداکردن [الیاف]
man-made fiber U الیاف مصنوعی
fiber optics U الیاف نوری
man-made fiber U الیاف شیمیایی
acetate fibers U الیاف استاتی
bleaching U رنگ زدایی الیاف
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
dyeability U قابلیت رنگرزی الیاف
crepe paper U کاغذ الیاف درشت
shrinkage U جمع شدن الیاف
manila rope U الیاف یا طناب مانیلا
cotton-carder U جدا کننده الیاف
stripping of dye U رنگبری کردن از الیاف
piassava U الیاف نخل پیاساوا
hydrophobic U [الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
viscose rayon U الیاف سلولزی مصنوعی
coir U الیاف سخت وزبر
orientation of fibers U نظم و یکنواختی الیاف در نخ
bath dye U حمام رنگرزی الیاف
decorticate U بصورت الیاف در اوردن از
fascicle U دسته یامجموعه کوچک الیاف
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
tows U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
fascicule U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
flaxy filaments U رشته هایا الیاف کتان
fasciculus U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
density U تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
polyester U الیاف یاپارچه پولی استر
tow U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
acetate rayon process U فرایند تهیه الیاف استاتی
spun glass U شیشه مذاب الیاف مانند
plucker U ماشین الیاف بازکن پشم
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
vegetable fiber U الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
protein fiber U الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
carding U موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
oakum U الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
curing time U مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
oakum U پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
ingrain U نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
tip fading U [رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
natural fiber U الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
blade U کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
flock U [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
acrylic fibers U الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
ferrous sulfate U دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
staple U [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
denier U دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
hank U طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
bleeding [running] U رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
moult U [پودنما شدن فرش در اثر از دست دادن پرزها، ریزش الیاف از سطح فرش]
mohair U کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
carpet beetle U نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
bungee U ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
carpet moth U بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
greenstuff U گیاه
herbage U گیاه
plants U گیاه
lungwort U شش گیاه
plant U گیاه
herbs U گیاه
vegetable U گیاه
herb U گیاه
herbivora U گیاه خواران
herbescent U گیاه مانند
herborist U گیاه شناس
castor oil plant U گیاه کرچک
herbiferous U گیاه دار
herbiferous U گیاه اور
herbist U گیاه فروش
herborist U گیاه فروش
plantlike U گیاه مانند
herblike U گیاه مانند
herbary U باغ گیاه
houseplant U گیاه خانگی
podophyllum U مهر گیاه
plant food U غذای گیاه
phytosphere U گیاه- کره
phytosphere U گیاه- سپهر
phytophagous U گیاه خوار
phytology U گیاه شناسی
phytogenic U گیاه زاد
phanerogam U گیاه گلدار
phanerogam U گیاه تخمدار
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
polycotylledon U گیاه چندلپه
ratoon U جوانه گیاه
saxifrage U گیاه سنگروی
houseplants U گیاه خانگی
yearling U گیاه یک ساله
xerophyte U گیاه خشک زی
waterweed U گیاه ابزی
vegetive U گیاه پرور
turnsole U گیاه تورنسل
the stem of a plant U ساقه گیاه
sensitive plant U گیاه حساس
seed plant U بذر گیاه
overgrown with plants U گیاه پوش
orchis U گیاه ثعلب
mandragora U مهر گیاه
sweet rush U گور گیاه
lithophyte U گیاه سنگ زی
lemon grass U گور گیاه
legumen U گیاه خوردنی
hydrophyte U گیاه ابزی
honey dew U شهد گیاه
mandrake U مردم گیاه
mandrake U مهر گیاه
manragora U مهر گیاه
oceanophyte U گیاه دریایی
nicotiana U گیاه توتون
musk root U گیاه مشکین
mucilage U لزوجت گیاه
monocotyledon U گیاه تک لپه
mimosa U گیاه حساس
milk weed U گیاه پادزهر
milk weed U شیر گیاه
microphyte U گیاه خرد
manragora U مردم گیاه
herby U گیاه دار
herbivorous U گیاه خواری
grafted U پیوند گیاه
graft U گیاه پیوندی
exogen U گیاه برون رو
botany U گیاه شناسی
botanist U گیاه شناس
botanists U گیاه شناس
husband U گیاه پرطاقت
vegetative U گیاه پرور
ornamental U گیاه ارایشی
graft U پیوند گیاه
Aborigine گیاه بومی
fungus U گیاه قارچی
herbaceous U گیاه مانند
undergrowth U زیر گیاه
facet U سطح گیاه
sheaf U دسته گل یا گیاه
grafts U پیوند گیاه
herbivore U گیاه خوار
aromatic U گیاه خوشبو
herbicides U موادسمی ضد گیاه
herbicide U موادسمی ضد گیاه
grafted U گیاه پیوندی
plant U گیاه نهال
plants U گیاه نهال
to water something U آب دادن [گیاه]
cutting U قلمه گیاه
herbalists U گیاه شناس
herbalist U گیاه شناس
hybrid U گیاه پیوندی
grafts U گیاه پیوندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com