Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pattern
U
الگو صفات فردی
patterns
U
الگو صفات فردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
makings
U
صفات یا
secondary qualities
U
صفات ثانوی
paternity
U
صفات پدری
sportmanlike
U
صفات ورزشکارانه
womanliness
U
صفات زنانه
interosculate
U
صفات مشترک داشتن
osculate
U
صفات مشترک داشتن
admirable qualitics
U
صفات پسندیده یاستوده
qualities inhering in a person
U
صفات جبلی شخص
osculation
U
تماس اشتراک صفات
homozygote
U
واجد صفات پدرومادر
ethos
U
صفات وشخصیت انسان
animalization
U
واجد صفات حیوانی
attributes of god
U
صفات یا اسامی خدا
characterization
U
توصیف صفات اختصاصی
germanity
U
صفات ویژه المانی
epithetical
U
دارای صفات یا القال
racy
U
دارای صفات اصلی و نژادی
quantitatively
U
بیان شده بر حسب صفات
lineament
U
خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments
U
خطوط چهره صفات مشخصه
quantitative
U
بیان شده بر حسب صفات
dehumanization
U
از دست دادن صفات انسانی
to p any one's good qualities
U
صفات نیک کسی راستودن
whorish
U
دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
well conditioned
U
نیکو خصال دارای صفات حسنه
disfeature
U
صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic
U
مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
recapitulating
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
character
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
cacogenesis
U
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
echinoid
U
دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
autosexing
U
دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
These qualities are esteemed by managers.
U
مدیران این
[نوع]
صفات را ارجمند می شمارند.
characters
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulate
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recombinant
U
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
individual
U
فردی
individuals
U
فردی
subjective
U
فردی
genes
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross
U
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
libertarians
U
طرفدارازادی فردی
pattern
U
خصوصیات فردی
interindividual
U
میان فردی
interpersonal
U
میان فردی
patterns
U
خصوصیات فردی
libertarian
U
طرفدارازادی فردی
idiosyncrasies
U
خصیصه فردی
idiosyncrasy
U
خصیصه فردی
personal right
U
حقوق فردی
personal pace
U
اهنگ فردی
ontogeny
U
پدیدایی فردی
ontogenesis
U
پدیدایی فردی
ontogency
U
تکوین فردی
personalism
U
فلسفه فردی
single entry
U
حسابداری فردی
Every individual in the society should . . .
U
هر فردی درجامعه با ید ...
interpersonal coherence
U
انسجام بین فردی
intrapersonal
U
درون فردی
individuality
U
وجود فردی
hexastich
U
قطعه شش فردی
individual differences
U
تفاوتهای فردی
individual ownership
U
مالکیت فردی
individual responsibility
U
مسئوولیت فردی
individualization
U
فردی ساختن
intraindividual
U
درون فردی
personal tempo
U
اهنگ فردی
paradigms
U
الگو
paradigm
U
الگو
alignment chart
U
الگو
mold
U
الگو
standard
U
الگو
standards
U
الگو
nomogram
U
الگو
template
U
الگو
modelled
U
الگو
models
U
الگو
schema
U
الگو
schemata
U
الگو
texture
U
الگو
textures
U
الگو
modeled
U
الگو
templates
U
الگو
molded
U
الگو
molds
U
الگو
mould
U
الگو
moulded
U
الگو
moulds
U
الگو
model
U
الگو
patterns
U
الگو
pattern
U
الگو
unit
U
نفر عدد فردی
units
U
نفر عدد فردی
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
personal data sheet
U
برگه اطلاعات فردی
autecology
U
بوم شناسی فردی
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
pinning
U
عدد شناسایی فردی
aptitude tests
U
ازمون قابلیت فردی
aptitude test
U
ازمون قابلیت فردی
individual demand schedule
U
جدول تقاضای فردی
pinned
U
عدد شناسایی فردی
pin
U
عدد شناسایی فردی
interpersonal conflict
U
تعارض میان فردی
individualism
U
اصول استقلال فردی
telegony
U
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
stenciller
U
الگو ساز
stenciler
U
الگو ساز
sample
U
الگو ازمون
types
U
گونه الگو
typed
U
گونه الگو
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگو شناسی
pattern recognition
U
تشخیص الگو
sampled
U
الگو ازمون
validation of a model
U
اعتبار یک الگو
type
U
گونه الگو
masks
U
الگو سامان
mask
U
الگو سامان
archetype
U
کهن الگو
archetypes
U
کهن الگو
individual
U
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streaky
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakier
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization
U
توجه نکردن به هویت فردی
individuals
U
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
pattern recognition
U
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern
U
بعنوان الگو بکاربردن
palette
U
جدول رنگ و الگو
strickle
U
الگو صاف کردن
patterns
U
بعنوان الگو بکاربردن
palettes
U
جدول رنگ و الگو
validation of a model
U
تحقق پذیری یک الگو
IRA
U
مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
chandler
U
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualism
U
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
resemblance
U
[تداعی کردن طرح یا الگو]
schematic
U
الگو وار طرح کلی
individualised
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation
U
ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualises
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk
U
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
stencilling
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencils
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paints
U
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
stencilled
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciling
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciled
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paint
U
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
stencil
U
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
libertarian
U
طرفدارآزادی
[جدا از حکم دولت]
فردی
[فلسفه]
[سیاست]
to walk on eggshells
<idiom>
U
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
recognition
U
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
per
U
همان طور که در الگو نشان داده شده
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauls
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer
U
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
maul
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
scripts
U
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
areas
U
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
U
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
wallpaper
U
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
wallpapers
U
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
desktop
U
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
individualism
U
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hackers
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
odder
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
bills
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
humanized
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism
U
صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
parol arrest
U
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com