Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s r s model
U
الگوی محرک- پاسخ- محرک
Other Matches
stimulus stimulus model
U
الگوی محرک- محرک
s s model
U
الگوی محرک- محرک
stimulus response psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
responses
U
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response
U
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
reply
[answer]
U
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
drive shafts
U
میله محرک محور محرک
drive shaft
U
میله محرک محور محرک
answers
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
attack pattern
U
الگوی تک
vintage model
U
الگوی زمانی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
dynamic model
U
الگوی پویا
radiation pattern
U
الگوی تابش
random model
U
الگوی تصادفی
mathematical model
U
الگوی ریاضی
movement pattern
U
الگوی حرکتی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
neoclassical model
U
الگوی نئوکلاسیک
molecular model
U
الگوی مولکولی
bit pattern
U
الگوی بیتی
mathematicl model
U
الگوی ریاضی
stochastic model
U
الگوی تصادفی
stenograph
U
الگوی حروف
micro model
U
الگوی خرد
conjunctive model
U
الگوی عطفی
energy pattern
U
الگوی انرژی
normative model
U
الگوی هنجاری
pattern of development
U
الگوی توسعه
field template
U
الگوی فیلد
haavelmo model
U
الگوی هاولمو
demand pattern
U
الگوی تقاضا
bit pattern
U
الگوی ذرهای
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
economic model
U
الگوی اقتصادی
program schema
U
الگوی برنامه
purchasing patterns
U
الگوی خرید
two sector model
U
الگوی دو بخشی
macro model
U
الگوی کلان
keyboard template
U
الگوی صفحه کلید
decision model
U
الگوی تصمیم گیری
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
street gauge
U
الگوی سطح راه
stick and ball model
U
الگوی گلوله و میله
drill jig
U
الگوی مته کاری
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
archetype
U
طرح یا الگوی اصلی
noncompetitive model
U
الگوی غیر رقابتی
scheme
U
الگوی پیش فرض
drilling jig
U
الگوی مته کاری
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
archetypes
U
طرح یا الگوی اصلی
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
space filling molecular model
U
الگوی مولکولی فضا پر کن
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group
U
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
encoding
U
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
audio
U
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dense binary code
U
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
masks
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
provocative
U
محرک
stimulating
U
محرک
motorial
U
محرک
motory
U
محرک
exciting
U
محرک
irritant
U
محرک
excitative
U
محرک
stimulant
U
محرک
stimulative
U
محرک
stimulus
U
محرک
stimulants
U
محرک
stimuli
U
محرک
instigator
U
محرک
irritating
U
محرک
irritants
U
محرک
motivation
U
محرک
line driver
U
محرک خط
anabiotic
U
محرک
irritative
U
محرک
incitation
U
محرک
trigger
U
محرک
triggered
U
محرک
triggers
U
محرک
agitators
U
محرک
affective
U
محرک
instigators
U
محرک
motive
U
محرک
driving
U
محرک
actuator
U
محرک
drivers
U
محرک
driver
U
محرک
agitator
U
محرک
incentive
U
محرک
fomenter
U
محرک
motor-
U
محرک
motor
U
محرک
stimulus trace
U
رد محرک
incentives
U
محرک
motored
U
محرک
motives
U
محرک
appetizing
U
محرک
exciter
U
محرک
motors
U
محرک
excitant
U
محرک
sprays
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
driveshaft
U
میله محرک
negative tropism
U
محرک گریزی
psychic energizer
U
داروهای محرک
main exciter
U
محرک اصلی
driving force
U
نیروی محرک
driving member
U
عضو محرک
dymanic
U
قوه محرک
driving spindle
U
هرزگرد محرک
driving wheel
U
چرخ محرک
stimulus discrimination
U
تمیز محرک
driver unit
U
واحد محرک
positive tropism
U
محرک گرایی
adience
U
محرک گرایی
drive belt
U
تسمه محرک
propellant
U
انگیزه محرک
propellants
U
انگیزه محرک
adequate stimulus
U
محرک بسنده
locomotiveorgans
U
اندامهای محرک
pep pills
U
قرص محرک
drive motor
U
موتور محرک
driving motor
U
موتور محرک
drive stimulus
U
محرک سائق
affecting
U
محرک احساسات
proximal stimulus
U
محرک مجاور
prime movers
U
محرک اصلی
eliciting stimulus
U
محرک فراخوان
energetics
U
داروهای محرک
peripheral driver
U
محرک جنبی
neutral stimulus
U
محرک بی اثر
maintaining stimulus
U
محرک نگهدارنده
exteroceptive
U
محرک خارجی
prime movers
U
دستگاه محرک
prime movers
U
عامل محرک کل
propellent
U
انگیزه محرک
abience
U
محرک گریزی
effective stimulus
U
محرک موثر
motives
U
محرک باعث
electromotor
U
محرک الکتریکی
primum mobile
U
محرک اصلی
motive
U
محرک باعث
prime mover
U
عامل محرک کل
prime mover
U
دستگاه محرک
prime mover
U
محرک اصلی
stimulant drug
U
داروی محرک
tachistoscope
U
محرک نما
conditioned stimulus
U
محرک شرطی
stimulus novelty
U
تازگی محرک
stimulus control
U
کنترل محرک
comparison stimulus
U
محرک مقایسهای
incentive price
U
قیمت محرک
stressor
U
محرک تنش زا
bus driver
U
محرک گذرگاه
stimulus discrimination
U
افتراق محرک
stimulus equivalence
U
هم ارزی محرک
impelent
U
عامل محرک
subliminal stimulus
U
محرک زیراستانهای
standard stimulus
U
محرک معیار
consummatory stimulus
U
محرک پایانی
stimulus object
U
شیئی محرک
terminal stimulus
U
محرک پایانی
stimulus ambiguity
U
ابهام محرک
stimulus word
U
واژه محرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com