English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
encryption algorithm U الگوریتم پنهانی کردن
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
ternary U سه مبنایی در مبنای سه
radix complement U متمم مبنایی
true complement U متمم مبنایی
radix notation U نشان گذاری مبنایی
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
setl U زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
cryptographic U تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
algorithms U الگوریتم
algorithm U الگوریتم
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sequential algorithm U الگوریتم ترتیبی
interative algorithm U الگوریتم تکراری
recursive algorithm U الگوریتم بازگشتی
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
algorithm U الگوریتم [ریاضی] [کامپیوتر]
scheduling algorithm U الگوریتم زمان بندی
tidying U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
order U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
algorithmic U بیان شده با استفاده از الگوریتم ها
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
internal sort U مرتب کردن درونی
squared U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
data processing U مرتب کردن داده ها
collating sort U مرتب کردن داده
setting up U نهادن مرتب کردن
sets U نهادن مرتب کردن
set U نهادن مرتب کردن
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
bubble sort U مرتب کردن حبابی
shipshape U مرتب کردن منظم
selection sort U مرتب کردن گزینشی
ripple sort U مرتب کردن موجی
to fix up U مرتب کردن جادادن
square U مرتب کردن کلاه
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
reorder U دوباره مرتب کردن
tree sort U مرتب کردن درختی
quicksort U مرتب کردن سریع
block sort U مرتب کردن بلاکی
redd U مرتب کردن رهاساختن
squaring U مرتب کردن کلاه
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
true complement U متمم واقعی متمم مبنایی
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
jobs U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
organisations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organizations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
dispose U مرتب کردن مستعد کردن
straightens U درست کردن مرتب کردن
range U مرتب کردن میزان کردن
serializing U مرتب کردن سریال کردن
ranged U مرتب کردن میزان کردن
straighten U درست کردن مرتب کردن
straightened U درست کردن مرتب کردن
serialized U مرتب کردن سریال کردن
serialize U مرتب کردن سریال کردن
serialising U مرتب کردن سریال کردن
straightening U درست کردن مرتب کردن
ranges U مرتب کردن میزان کردن
serializes U مرتب کردن سریال کردن
serialises U مرتب کردن سریال کردن
serialised U مرتب کردن سریال کردن
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pic U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
picturing U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
picture U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
sort U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
internal sort U مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
sorted U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorts U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com