Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
positive electricity
U
الکتریسیته مثبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
polar
U
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
positive
U
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
Other Matches
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
creepage
U
مد الکتریسیته
electricity
U
الکتریسیته
electric dipole
U
دو قطبی الکتریسیته
electric doublet
U
دو قطبی الکتریسیته
electric generator
U
مولد الکتریسیته
electrical quantity
U
مقدار الکتریسیته
electric current
U
جریان الکتریسیته
electric conductor
U
هادی الکتریسیته
electric conduction
U
هدایت الکتریسیته
electrostatics
U
الکتریسیته ساکن
brain potential
U
الکتریسیته مغز
animal electricity
U
الکتریسیته بدن
electrical
U
مر بوط به الکتریسیته
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
static electricity
U
الکتریسیته ساکن
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
negative electricity
U
الکتریسیته منفی
voltage source
U
منبع الکتریسیته
inductive capacity
U
ثابت دی الکتریسیته
induced electricity
U
الکتریسیته القائی
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired
U
سیم حاوی الکتریسیته
electrometer tule
U
لامپ الکتریسیته سنج
hot-wiring
U
سیم حاوی الکتریسیته
generator
U
وسیله تولید الکتریسیته
generators
U
وسیله تولید الکتریسیته
piezo electric effect
U
اثر پیزو- الکتریسیته
coulomb
U
واحد اندازه الکتریسیته
electrometer valve
U
لامپ الکتریسیته سنج
magnetoelectric
U
مربوط به الکتریسیته القایی
mains electricity
U
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
static
U
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
galvanism
U
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
nonsparking
U
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity
U
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
conductor
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
assertive
U
مثبت
affirmative
U
مثبت
positive
U
مثبت
justificatory
U
مثبت
declaratory
U
مثبت
affirmatory
U
مثبت
poss
U
مثبت
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge
U
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
positive charge
U
بار مثبت
positive economics
U
اقتصاد مثبت
positive correlation
U
همبستگی مثبت
false positive
U
مثبت کاذب
if so
U
در صورت مثبت
affirmative
U
عبارت مثبت
positive conductor
U
سیم مثبت
positive acceleration
U
شتاب مثبت
affirmative
اظهار مثبت
nonposetive
U
غیر مثبت
positive lead
U
سیم مثبت
positive balance
U
مانده مثبت
positive brush
U
زغال مثبت
positive column
U
ستون مثبت
positive wire
U
سیم مثبت
positive electricity
U
برق مثبت
positive side
U
بخش مثبت
positive sign
U
علامت مثبت
positive skewness
U
چولگی مثبت
positive slope
U
شیب مثبت
positive transfer
U
انتقال مثبت
positive transference
U
انتقال مثبت
positive transmission
U
پخش مثبت
positively skewed
U
چوله مثبت
positivity
U
مثبت بودن
posivite ray
U
پرتو مثبت
assertion
U
افهار مثبت
zincoid
U
قطب مثبت
positive relation
U
رابطه مثبت
positive reinforcement
U
تقویت مثبت
positive potential
U
پتانسیل مثبت
positive electrode
U
الکترد مثبت
positive glow
U
شعله مثبت
positive element
U
سازه مثبت
positive feedback
U
بازخورد مثبت
positive feedback
U
واخوراند مثبت
positive film
U
فیلم مثبت
positive logic
U
منطق مثبت
positive modulation
U
پخش مثبت
positive modulation
U
تحمیل مثبت
positive plate
U
صفحه مثبت
positive pole
U
قطب مثبت
anodes
U
الکترود مثبت
yea
U
رای مثبت
positivism
U
مثبت گرایی
hot wire
U
سیم مثبت
active balance
U
موازنه مثبت
active balance
U
مانده مثبت
affirmatively
U
بطور مثبت
pro
U
جنبه مثبت
an a answer
U
پاسخ مثبت
pro-
U
جنبه مثبت
anode
U
قطب مثبت
anode
U
الکترود مثبت
cation
U
یون مثبت
anodes
U
قطب مثبت
plus
U
افزودن به مثبت
hot-wired
U
سیم مثبت
hot-wiring
U
سیم مثبت
hot-wire
U
سیم مثبت
aye
U
رای مثبت
hot-wires
U
سیم مثبت
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
positive integer
U
عدد صحیح مثبت
yea
U
بلکه رای مثبت
averment
U
افهار قطعی یا مثبت
positive feeder
U
سیم تغذیه مثبت
factorial
U
حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
positive definite matrix
U
ماتریس همیشه مثبت
positive cotton effect
U
پدیده مثبت کاتن
positive terminal
U
قطب مدار مثبت
positive skewness
U
عدم تقارن مثبت
cardinals
U
عدد صحیح مثبت
look at the world through rose-colored glasses
<idiom>
U
خیلی مثبت بودن
take down
<idiom>
U
مثبت وضبط صحبتها
positively
U
محققا" بطور مثبت
yea-sayer
U
گوینده
[رای]
مثبت
cardinal
U
عدد صحیح مثبت
crater in positive carbon
U
گودی کربن مثبت
positive post
U
قطب مدار مثبت
to answer in the a
U
پاسخ مثبت دادن
anodes
U
قطب مثبت باطری
positron
U
ذره کوچک مثبت
anode
U
قطب مثبت باطری
anodize
U
بصورت قطب مثبت در اوردن
anode
U
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
positive integer
U
عدد صحیح مثبت
[ریاضی]
hydrogen ion
U
یون +H با بار الکتریکی مثبت
amphoteric
U
دارای برق مثبت و منفی
to yet had it
U
طرف مثبت اکثریت را دارند
anodes
U
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
three pin plug
U
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
IEC connector
U
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
anode glow
U
شعله مثبت فضای روشن اند
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic
U
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
favorable balance of trade
U
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
polarities
U
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarity
U
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
unipolar
U
سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
The pros and cons ( of something ) .
U
جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
charge neutrality
U
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
plus
U
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign
U
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarities
U
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
plus signs
U
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarity
U
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
isolation
U
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
cation
U
یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
bipolar
U
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
favourble balance of trade
U
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
reversed
U
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverses
U
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversing
U
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse
U
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
contact electricity
U
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
polarities
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com