Perdic | الکترود فشار قوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	high potential electrode U	الکترود فشار قوی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cabin pressure U	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
	pressurized cabin U	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
	electrodes U	الکترود
	adherent electrode U	الکترود
	electrode U	الکترود
	compensating relief valve U	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
	anode U	الکترود مثبت
	main electrode U	الکترود اصلی
	gate electrode U	الکترود دریچهای
	internal electrode U	الکترود داخلی
	focusing electrode U	الکترود تمرکزده
	metallic electrode U	الکترود فلزی
	membrance electrode U	الکترود غشایی
	anodes U	الکترود مثبت
	accelerating electrode U	الکترود شتابده
	accelerating electrode U	الکترود شتاب ده
	zinc electrode U	الکترود روی
	instenifier electrode U	الکترود تشدیدکننده
	input electrode U	الکترود اولیه
	image plate U	الکترود تصویر
	indicator electrode U	الکترود شاخص
	inert electrode U	الکترود بی اثر
	input electrode U	الکترود ورودی
	auxiliary electrode U	الکترود کمکی
	battery electrode U	الکترود باتری
	dipped electrode U	الکترود شناور
	control electrode U	الکترود فرمان
	contour electrode U	الکترود پروفیلی
	welding electrode U	الکترود جوشکاری
	contact bar U	الکترود جوشکاری
	glass electrode U	الکترود شیشهای
	collector electrode U	الکترود کلکتور
	precipitate electrode U	الکترود رسوبی
	fluxed electrode U	الکترود شناور
	reference electrode U	الکترود مبنا
	reference electrode U	الکترود مرجع
	electron collector U	الکترود گرداور
	pitot static system U	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
	pore pressure U	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
	collective electrode U	الکترود جمع کننده
	specific ion electrode U	الکترود یون ویژه
	spot welding electrode U	الکترود جوشکاری نقطهای
	standard electrode potential U	پتانسیل استاندارد الکترود
	standard electrode potential U	پتانسیل الکترود استاندارد
	liquid membrance electrode U	الکترود مایع غشایی
	gas sensing membrance electrode U	الکترود غشایی گاز حس کن
	precipitate electrode U	الکترود حالت جامد
	drilling electrode U	الکترود مته کاری
	soild state electrode U	الکترود حالت جامد
	ignition electrode U	الکترود اتش زنه
	selective ion electrode U	الکترود یون گزین
	covered electrode U	الکترود پوشش دار
	glass membrance electrode U	الکترود شیشه غشایی
	sheathed electrode U	الکترود روکش دار
	crater U	زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
	craters U	زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
	cold plug U	شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
	pentode U	لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
	cabin pressurization safety valve U	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
	compressor pressure ratio U	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
	isopiestic U	دارای فشار یکسان خط هم فشار
	triode U	شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
	low head plant U	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	energy absorber U	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	high voltage transformer U	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
	thermionic tube U	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
	pitot pressure U	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	hypobaric U	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
	low voltage distribution system U	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
	pressures U	فشار
	bunt U	فشار با سر
	pressured U	فشار
	pressure curve U	خم فشار
	pressuring U	فشار
	barometric pressure U	فشار جو
	hydraulic pressure U	فشار اب
	weight U	فشار
	isopiestic U	هم فشار
	low pressure U	فشار کم
	ice push U	فشار یخ
	isobare U	هم فشار
	thrusts U	فشار
	thrusting U	فشار
	line of thrust U	خط فشار
	thrust U	فشار
	distraint U	فشار
	fantod U	فشار
	atmospheric pressure U	فشار جو
	back pressure U	پی فشار
	pressor U	فشار زا
	back iron U	بن فشار
	isobars U	تک فشار
	pressing U	فشار
	stress U	فشار
	zipping U	فشار
	zipped U	فشار
	stroking U	فشار با پا
	presses U	فشار
	zip U	فشار
	impact U	فشار
	impacts U	فشار
	atmosphere U	فشار جو
	atmospheres U	فشار جو
	compression U	فشار
	tension U	فشار
	strokes U	فشار با پا
	stroked U	فشار با پا
	stresses U	فشار
	strains U	فشار
	strain U	فشار
	stressing U	فشار
	total pressure U	فشار کل
	constraint U	فشار
	violence U	فشار
	stroke U	فشار با پا
	zips U	فشار
	tensions U	فشار
	pushes U	فشار
	isobar U	تک فشار
	press U	فشار
	pressure U	فشار
	water pressure U	فشار اب
	isobar U	هم فشار
	pressure vessel U	فشار
	growing pains U	فشار
	brunt U	فشار
	exertion U	فشار
	exertions U	فشار
	pressure sense U	حس فشار
	sense of pressure U	حس فشار
	push U	فشار
	isobars U	هم فشار
	pushed U	فشار
	external pressure U	فشار برونی
	high pressure line U	خط فشار قوی
	high tension magneto U	مگنت پر فشار
	eyestrain U	فشار باصره
	high tension U	فشار قوی
	high voltage line U	خط فشار قوی
	high tension line U	خط فشار قوی
	tension adjustment	میزان فشار
	group pressure U	فشار گروهی
	gossypium U	داروی فشار
	high potential U	فشار قوی
	gage pressure U	فشار مانومتری
	gage pressure U	فشار گیج
	forced draft U	هوای با فشار
	The pressure of the atmosphere U	فشار جو ؟( اتمسفر )
	high pressure U	فشار زیاد
	high pressure area U	منطقه پر فشار
	flux density U	تراکم فشار
	head loss U	افت فشار
	external pressure U	فشار خارجی
	center of pressure U	مرکز فشار
	compressive stress U	فشار تراکمی
	confined water U	سفره اب با فشار
	constant pressure U	فشار ثابت
	contact pressure U	فشار تماسی
	contact pressure U	فشار تماس
	cost push U	فشار قیمت
	cost push U	فشار هزینه
	hydraulic pressure test U	ازمایش فشار اب
	central head U	فشار مرکزی
	centre of pressure U	مرکز فشار
	ciderpress U	سیب فشار
	ciderpress U	میوه فشار
	pressure of time U	فشار زمانی
	time pressure U	فشار زمانی
	cold water test pressure U	ازمایش فشار اب
	critical pressure U	فشار بحرانی
	dynamic pressure U	فشار پویا
	earth pressure U	فشار خاک
	economic pressure U	فشار اقتصادی
	edge pressure U	فشار لبه
	effective pressure U	فشار موثر
	electric tension U	فشار الکتریکی
	end thrust U	فشار محوری
	equilibrium pressure U	فشار تعادلی
	equilibrium vapor pressure U	فشار به حد تعادل
	dynamic pressure U	فشار دینامیکی
	deflationary pressure U	فشار انقباضی
	deflationary pressure U	فشار ضدتورمی
	diastolic pressure U	فشار دیاستولی
	diffraction loading U	منتجه فشار
	direct pressure U	فشار مستقیم
	discharge pressure U	فشار تخلیه
	drag loading U	فشار کششی
	drag mark U	محل فشار
	excess pressure U	فشار اضافی
	yerk U	فشار دادن
	static pressure U	فشار ایستایی
	partial pressure U	فشار جزئی
	partial pressure U	فشار جزیی
	starting pressure U	فشار استارت
	standard atmospheric pressure U	فشار متعارفی جو
	piezometry U	فشار سنجی
	piston pressure U	فشار پیستون