Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flyblown
U
الوده بتخم حشرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seedy
U
بتخم افتاده مندرس
insecta
U
حشرات
moth
U
حشرات موذی
moths
U
حشرات موذی
disinfestation
U
دفع حشرات
entomotomy
U
تشریح حشرات
insect vectors
U
حشرات بیماری زا
dipteron
U
حشرات دوبال
insectifuge
U
دفع حشرات
exterminators
U
دافع حشرات
exterminator
U
دافع حشرات
stinger
U
نیش حشرات
flyblow
U
نوزاد حشرات ومگس
insect vectors
U
حشرات ناقل بیماری
disinfestant
U
ماده کشنده حشرات
gressorial
U
وابسته به حشرات دونده
chrysalises
U
شفیره حشرات جوانه
chrysalis
U
شفیره حشرات جوانه
holometabolism
U
دگردیسی کامل حشرات
homopteran
U
حشرات نیم بال
insectile
U
در معرض هجوم حشرات
neuroptera
U
حشرات عصبی الجناح
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
elytron
U
قاب یا بال حشرات
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
elytrum
U
قاب یا بال حشرات
biocid
U
قاطع حیات کشنده حشرات
disinfest
U
حشرات موذی را دفع نمودن
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
lygus bug
U
انواع حشرات کوچک مکنده
haustellum
U
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
smudging
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudges
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
flies blow meat
U
حشرات روی گوشت تخم میگذارند
smudge
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
dactylus
U
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
leafhopper
U
انواع حشرات ازراسته نیم بالان
smudged
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
acetabulum
U
محل اتصال پای حشرات ببدن لولهء
forewing
U
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
paedogenesis
U
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
unclean
U
الوده
spotty
U
الوده
bedraggled
U
الوده
smeary
U
الوده
miry
U
الوده
contaminated
U
الوده
in for
U
الوده
contaminates
U
الوده
contaminating
U
الوده
contaminate
U
الوده
imshi
U
فروارده نفتی که برای راندن مگس و حشرات دیگربکارمیبرند
bitten with
U
الوده دچار
imbrue
U
الوده کردن
contaminative
U
الوده کننده
unchaste
U
الوده دامن
soilure
U
الوده سازی
smutchy
U
الوده وکثیف
smutch
U
الوده کردن
envenom
U
الوده کردن
contaminants
U
جسم الوده
sullying
U
الوده شدن
sullies
U
الوده شدن
defile
U
الوده کردن
sullied
U
الوده شدن
defiled
U
الوده کردن
defiles
U
الوده کردن
contamination
U
الوده کردن
infect
U
الوده کردن
defiling
U
الوده کردن
infecting
U
الوده کردن
infects
U
الوده کردن
contaminate
U
الوده کردن
contaminating
U
الوده کردن
contaminates
U
الوده کردن
sully
U
الوده شدن
contaminated
U
الوده کردن
septic
U
گندیده الوده
contaminant
U
جسم الوده
red-handed
U
بخون الوده
slimy
U
لجن الوده
pollutants
U
الوده کننده
pollutant
U
الوده کننده
polluters
U
الوده کننده
polluter
U
الوده کننده
muck
U
الوده کردن
sludgy
U
لجن الوده
to imbrue with blood
U
الوده بخون کردن
to imbrue in blood
U
الوده بخون کردن
contaminate
U
الوده یا کثیف کردن
contaminated
U
الوده یا کثیف کردن
red handed
U
دست بخون الوده
smuttiest
U
با سیاهک الوده شده
contaminant
U
ملوث الوده کننده
erythroid
U
الوده یامایل بخونریزی
smuttier
U
با سیاهک الوده شده
smutty
U
با سیاهک الوده شده
contaminates
U
الوده یا کثیف کردن
bacterize
U
بامیکرب الوده شدن
contaminants
U
ملوث الوده کننده
contaminating
U
الوده یا کثیف کردن
taint
U
رنگ کردن الوده شدن
smog
U
هوای الوده به دود وبخار
tainting
U
رنگ کردن الوده شدن
taints
U
رنگ کردن الوده شدن
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
fly blow
U
الوده به تخم مگس کردن
trichinize
U
با کرم گوشت خوک الوده شدن
wallow course
U
خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
hot spot
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
mess
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
flybelt
U
منطقه الوده به حشره تسه تسه
messes
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
befoul
U
کثیف کردن الوده کردن
quarantine
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com