English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
square wood U بریدن الوار
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
divide U قسمت کردن
divides U قسمت کردن
pouf U قسمت پف کردن
sects U قسمت کردن
sect U قسمت کردن
whack up U قسمت کردن
partitions U قسمت کردن
partition U قسمت کردن
partitioning U قسمت بندی کردن
subdevice U قسمت کردن مجدد
tierce U به سه قسمت تقسیم کردن
departmentalize U بچند قسمت کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
quarter U به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
trims U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
trimmest U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
fraction U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
outsides U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
dole U قسمت
rashers U قسمت
detachments U قسمت
component U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
in part U در یک قسمت
snick U قسمت
party U قسمت
installments U قسمت
segment U قسمت
instalment U قسمت
detachment U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
compartment U قسمت
sects U قسمت
Corp U قسمت
partition U قسمت
departments U قسمت
in sections U قسمت قسمت
batches U قسمت
data division U قسمت
piece U قسمت
sect U قسمت
compartments U قسمت
grist U قسمت
plank U قسمت
pieces U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
department U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
feck U قسمت
partitions U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
components U قسمت
batch U قسمت
rasher U قسمت
head stall U قسمت سر
divisions U قسمت
canto U قسمت
sections U قسمت
part U قسمت
units U قسمت
unit U قسمت
arm U قسمت
kismet U قسمت
caboodle U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
division U قسمت
portion U قسمت
section U قسمت
segments U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
cantos U قسمت
portions U قسمت
instalments U قسمت
internode U قسمت
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
quotients U خارج قسمت
foot U قسمت پایینی
sale department U قسمت فروش
initial U اولین قسمت
hilted U قسمت عقبی
mass U قسمت عمده
beginning U قسمت اول
branch U دایره قسمت
hauling part U قسمت کشنده
beginnings U قسمت اول
branches U دایره قسمت
tripartition U قسمت سوم
running part U قسمت رونده
hauling part U قسمت متحرک
shares U بهره قسمت
operating agency U قسمت اجرایی
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
women's apartments U قسمت زنانه
underbody U قسمت زیر
personnel section U قسمت پرسنلی
linear portion U قسمت خطی
masses U قسمت عمده
overflow section U قسمت سر ریز سد
slices U سهم قسمت
shared U بهره قسمت
massing U قسمت عمده
men's apartments U قسمت مردانه
share U بهره قسمت
quotient U خارج قسمت
initialed U اولین قسمت
slice U سهم قسمت
artillery corps U قسمت توپخانه
headquarters detachment U قسمت ارکان
staddle U قسمت تحتانی
detail group U قسمت بیگاری
control section U قسمت کنترل
inside U قسمت داخلی
insides U قسمت داخلی
rear party U قسمت عقبه
patrols U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
broad U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
detail part U قسمت مفصل
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
trichotomous U دارای سه قسمت
discarded U قسمت وازده
chapters U قسمت باب
discarding U قسمت وازده
chapter U قسمت باب
medical service U قسمت بهداری
forepart U قسمت جلو
discards U قسمت وازده
foreparts U قسمت جلو
medical department U قسمت بهداری
lot U بهره قسمت
bachelor quarters U قسمت مجردی
discard U قسمت وازده
patrolled U قسمت گشتی
broadest U قسمت پهن
patrol U قسمت گشتی
cable block U قسمت کابل
legs U بخش قسمت
head piece U قسمت بالا
hypoderm U قسمت زیرجلد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com