English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
divine inspiration U الهام خدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divining U خدایی
deific U خدایی
d.right U حق خدایی
numen U خدایی
deva U خدایی
godly U خدایی
godhead U خدایی
divines U خدایی
divined U خدایی
divine U خدایی
theonomy U حکومت خدایی
polytheism U چند خدایی
heavenly U بهشتی خدایی
theanthropic U خدایی وانسانی
to god it U خدایی کردن
zombies U خدایی بشکل مار
zombie U خدایی بشکل مار
theocratic U مربوط بحکومت خدایی
heaven born U خدایی اسمانی نژاد
zombi U خدایی بشکل مار
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
pantheism U همه خدایی وحدت وجود
somebody up there loves/hates me <idiom> U خدایی آن بالاهست که من را درک میکند
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
revealment U الهام
afflation U الهام
afflatus U الهام
inanition U الهام
uninspired U بی الهام
infusions U الهام
infusion U الهام
apocalypse U الهام
prescience U الهام
sprite U الهام
suggestions U الهام
inspiration U الهام
enthusiasms U الهام
revelations U الهام
enthusiasm U الهام
suggestion U الهام
revelation U الهام
an impersonal deity U خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
apotheosize U تکریم اغراق امیز نمودن بدرجهء خدایی پرستیدن
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
oracularly U از راه الهام
visions U وحی الهام
vision U وحی الهام
brainwaves U الهام ناگهانی
brainwave U الهام ناگهانی
uninspired U الهام نگرفته
d. insiration U الهام اسمانی
oracles U الهام الهی
oracle U الهام الهی
inspire U الهام بخشیدن
inspired U الهام شده
inspirable U الهام شدنی
inspirator U الهام دهنده
inspires U الهام بخشیدن
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
inspired books U کتابهای الهام شده
precognition U الهام قبل ازوقوع امری
precognitive U وابسته به اطلاع یا الهام قبلی
to buoy something [up] U به کسی [چیزی] الهام بخشیدن
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
Minaret design U طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
mysticism U توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
demons U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
acanthus design U طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
weeping willow design U طرح بید مجنون [الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
Memling motif U طرح گل مملینگ [این طرح الهام گرفته شده از آثار هنرمند بلژیکی قرن پانزدهم میلادی، هانس مملینگ است که در فرش های آن ناحیه به چشم می خورد.]
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com