English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
brooches U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
recording U نگارش
versions U نگارش
version U نگارش
recordings U نگارش
depictions U نگارش تعریف
pen U شیوه نگارش
penned U شیوه نگارش
dipartment of publications U اداره نگارش
department of publications U اداره نگارش
record U یادداشت نگارش
depiction U نگارش تعریف
pens U شیوه نگارش
meteorgraph U الت نگارش
penning U شیوه نگارش
freedom of the press U ازادی نگارش
xylograph U نگارش روی چوپ
stylistics U فن نگارش سبک شناسی
gutter press U نگارش هایامطبوعات پست
styles U خامه سبک نگارش
touch-typing U نگارش با روش پرماسی
style U خامه سبک نگارش
touch-typed U نگارش با روش پرماسی
styled U خامه سبک نگارش
touch-type U نگارش با روش پرماسی
touch-types U نگارش با روش پرماسی
styling U خامه سبک نگارش
surveillance video recording U نگارش ویدئوی نظارتی
obscurantism U سبک نگارش مبهم
surrealism U سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
illusionism U نگارش یا توصیف منافر وهمی
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
autobiographies U نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
autobiography U نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
moulage U انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
respiration U تنفس
intermission U تنفس
intermissions U تنفس
breathing U تنفس
admission U تنفس
admissions U تنفس
aspirations U تنفس
coffee breaks U تنفس
aspiration U تنفس
entracte U تنفس
coffee break U تنفس
suction U تنفس
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
hypernoea U تنفس سریع
artificial respiration U تنفس مصنوعی
halitosis U تنفس بدبو
respirable U قابل تنفس
intake stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله تنفس
inbreathe U تنفس کردن
breating apparatus U دستگاه تنفس
gas absorption U تنفس گاز
respire U تنفس کردن
inspirable U قابل تنفس
spiracle U سوراخ تنفس
inhale U تنفس کردن
inhaled U تنفس کردن
inhales U تنفس کردن
inhaling U تنفس کردن
respired U تنفس کردن
respires U تنفس کردن
spirometer U تنفس سنج
spirometry U تنفس سنجی
respiring U تنفس کردن
tambour U تنفس نگار
intakes U مکیدن تنفس
polypnea U تنفس سریع
recess U تنفس کردن
intake U مکیدن تنفس
eupnoea U تنفس طبیعی
snorkel U لوله تنفس
snorkels U لوله تنفس
eupnoea U تنفس عادی
recesses U تنفس کردن
redbreast U پرنده سینه سرخ سینه سرخ
spirometer U دستگاه تنفس سنج
wind U قدرت تنفس کامل
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
winds U قدرت تنفس کامل
scuba U وسیله تنفس در زیر اب
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
irrespirable U غیر قابل تنفس
naturally aspirated engine U موتور خود تنفس
spirograph U دستگاه تنفس نگار
recesses U تعطیل موقتی تنفس
intermissions U نوبهای تنفس دار
gill U دستگاه تنفس ماهی
intake U مجرای مکش یا تنفس
recessional U وابسته بموقع تنفس
intakes U مجرای مکش یا تنفس
puerile breathing U تنفس خرخری کودکان
intermission U نوبهای تنفس دار
recess U تعطیل موقتی تنفس
movements U حرکات
abranchiate U فاقد برانشی یادستگاه تنفس
snorkel U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
the breathing operation U کاردم زدن عمل تنفس
hyperpnea U تنفس خیلی سریع یاعمیق
snorkels U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
artificial respiration U تنفس مصنوعی resuscitation : syn
pneusis U دم زنی [تنفس] [همچنین پزشکی]
second wind U بازیابی وضع عادی تنفس
schnorkel U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
pumps U حرکات فریبنده
cadence U موزونی حرکات
compulsory freestyle U حرکات اجباری
compulsory U حرکات اجباری
rings U حرکات دارحلقه
gestures U حرکات بیانگر
tactical movement U حرکات تاکتیکی
pump U حرکات فریبنده
voluntary exercise U حرکات اختیاری
cadences U موزونی حرکات
calisthenics U حرکات نرمشی
calisthenics U حرکات سوئدی
eye movements U حرکات چشم
eurythmics U تناسب حرکات
pumped U حرکات فریبنده
prescribed exercise U حرکات اجباری
retrograde movement U حرکات به عقب
peristalsis U حرکات حلقوی
puerilism U حرکات کودکانه
air movements U حرکات هوایی
movements U حرکات یکانها
play marking U حرکات تهاجمی
optional U حرکات اختیاری
school figures U حرکات اسب
motion analysis U تحلیل حرکات
snorkel U با لوله تنفس زیر ابی رفتن
snorkels U با لوله تنفس زیر ابی رفتن
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
schnorkel U با لوله تنفس زیر ابی رفتن
pneumatoneter U الت سنجش گنجایش تنفس ریه
gestural U متضمن حرکات واشارات
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
eurythmics U حرکات بدنی موزون
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
notations U ثبت حرکات شطرنج
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lunes U حرکات جنون امیز
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
surge U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
surges U حرکات افقی اب دریا
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
notation U ثبت حرکات شطرنج
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
air register U تنظیم حرکات هوایی
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
road movement U حرکات روی جاده
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
circulation control U مدار کنترل حرکات
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
truce U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truces U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
respirator U دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
respirators U دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
break U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
to take a recess U موقتا دست از کار کشیدن تنفس کردن
fricative U تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
breaks U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com