English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
stone a U عصرحجر
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
lithic U سنگی
rock fill dam U سد سنگی
stoney U سنگی
stony U سنگی
petrean U سنگی
clapper bridge U پل سنگی
petrolsal U سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
lithoid U سنگی
equiponderance U هم سنگی
petrous U سنگی
monolithic U تک سنگی
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
lithography U چاپ سنگی
cordon U ازاره سنگی
cordons U ازاره سنگی
lithographs U چاپ سنگی
eolith U اسکله سنگی
concretion U سنگی شدن
stone work U کار سنگی
stone lining U پوشش سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
rock salt U نمک سنگی
stonework U ساختمان سنگی
lithograph U چاپ سنگی
mesolithic U میانه سنگی
layer of rock U لایه سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
gabion U تور سنگی
polyantography U چاپ سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
stone lining U روکش سنگی
paleolithic U دیرینه سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
paleolithic U پارینه سنگی
rock wash U پوشش سنگی
autography U چاپ سنگی
bracket U کژ پشت سنگی
calcify U اهکی یا سنگی کردن
hard pan U قشر سنگی شده
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
snowdrift U تره تیزک سنگی
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
pertrosal bone U استخوان سنگی یاحجری
snowdrifts U تره تیزک سنگی
boulder well U چاه قلوه سنگی
breccia U جوش خرده سنگی
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
lithography U روش چاپ سنگی
stone U سنگ میوه سنگی
en delit U میل ستون سنگی
columnar basalt U ستونهای سیاه سنگی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
basaltic stratum U لایه سیاه سنگی
stones U سنگ میوه سنگی
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
stoning U سنگ میوه سنگی
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dripstone U سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
dry mansory U [دیوار سنگی خشکه چین]
high cross U [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
greybeard U کوزه سنگی برای باده
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
plant mix U مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
terrane U طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
new U جدید
unprecedentedly U جدید
up-to-date U جدید
novel U جدید
new- U جدید
recent U جدید
novels U جدید
maidens U جدید
unprecedented U جدید
up to date U جدید
newest U جدید
newer U جدید
modern U جدید
maiden U جدید
new deal U سیاست جدید
revisions U چاپ جدید
neogenesis U تولید جدید
freshmen U جدید الورود
fresh target U هدف جدید
revision U چاپ جدید
neophytes U جدید الایمان
recent development U بسط جدید
neophyte U جدید الایمان
modern sector U بخش جدید
freshman U جدید الورود
neoteric U جدید تازه
new deal U قرار جدید
reorganization U صورت جدید
modern system U نظام جدید
proselyte U جدید الایمان
neologisms U واژه جدید
the new testament U عهد جدید
innovation U حرکت جدید
innovations U حرکت جدید
probe U اکتشاف جدید
probes U اکتشاف جدید
modern physics U فیزیک جدید
reprint U چاپ جدید
reprinted U چاپ جدید
reprinting U چاپ جدید
modern U جدید مدرن
postulancy U جدید الورودی
neologism U واژه جدید
postulant U جدید الورود
It's not new. جدید نیست.
newfound U جدید الاکتشاف
New Year U سال جدید
reprints U چاپ جدید
probed U اکتشاف جدید
currency U جدید بودن نقشه
ultramodern U خیلی جدید متجدد
neo U پیشوند بمعنی جدید
imagism U مکتب شعر جدید
neo- U پیشوند بمعنی جدید
involucrum U تشکیل استخوان جدید
kakapo U طوطی زلاند جدید
currencies U جدید بودن نقشه
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
draft U بازیگر جدید تیم
rehouse U بخانه جدید رفتن
forwarding address آدرس پستی جدید
rehoused U بخانه جدید رفتن
rehouses U بخانه جدید رفتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com