Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
countermeasures
U
اقدامات ضد عملیات دشمن عمل متقابل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
countermeasures
U
اقدامات متقابل
countermeasures
U
پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter surveillance
U
عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
attrition sweeping
U
مین روبی ضد عملیات فرسایشی دشمن
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
action report
U
گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
counteroffensive
U
تعرض وحمله متقابل حمله تعرضی متقابل
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
recriminate
U
اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
counter memorial
U
یادداشت متقابل اخطار متقابل
mutual inductance
U
اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio deception
U
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
close with
U
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
penetration
U
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
proceedings
U
اقدامات
goings-on
U
اقدامات
doings
U
اقدامات
undertakings
U
اقدامات
proceeding
U
اقدامات
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
evasions
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
warsaw treaty
U
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
hostile acts
U
اقدامات خصمانه
legal proceedings
U
اقدامات قانونی
hostile acts
U
اقدامات دشمنانه
civil proceedings
U
اقدامات حقوقی
precautionary measures
U
اقدامات احتیاطی
preventive action
U
اقدامات احتیاطی
security measures
U
اقدامات تامینیه
security countermeasures
U
اقدامات تامینی
preventive action
U
اقدامات تامینی
electronic countermea sures
U
اقدامات ضد الکترونیکی
control measures
U
اقدامات کنترلی
electronic counter counter measures
U
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
Precautionary measures.
U
اقدامات احتیاطی
to intensify one's actions
U
اقدامات خودراسخت
follow up
U
اقدامات بعدی
to take measures
U
اقدامات بعمل اوردن
to take steps
U
اقدامات بعمل اوردن
preassault
U
اقدامات قبل از هجوم
Provocative acts.
U
اقدامات تحریک آمیز گ
take steps
U
اقدامات بعمل امده
to intensify one's actions
U
برشدت اقدامات خود افزودن
suppression measures
U
اقدامات برای جلو گیری
logistics
U
اقدامات مربوط به تهیه و توزیع
to lead on
U
وادار به اقدامات بیشتری کردن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
municipalist
U
طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
decision tree
U
اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
disorganising
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganizing
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
end on
U
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
out flank
U
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
repelling
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogey
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
policy of contianment
U
سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
preventive justice
U
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
polar
U
متقابل
reciprocal
U
متقابل
interactional
U
متقابل
opposed
U
متقابل
reciprocative
U
متقابل
correspounding
U
متقابل
countering
U
متقابل
countered
U
متقابل
counter
U
متقابل
mutual
U
متقابل
opposing
U
متقابل
interactive
U
متقابل
preventive detention
U
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
counter offensive
U
حمله متقابل
counter offer
U
پیشنهاد متقابل
counter offer
U
عرضه متقابل
counter purchase
U
خرید متقابل
counteraction
U
اقدام متقابل
counter transference
U
انتقال متقابل
counter trade
U
تجارت متقابل
counterpoise
U
وزنه متقابل
counterattack
U
حمله متقابل
countervailing credit
U
اعتبار متقابل
counterrevolution
U
انقلاب متقابل
counterpoise
U
سیم متقابل
counterpawn
U
پیاده متقابل
countered
U
ضربت متقابل
countermine
U
توط ئه متقابل
countermeasure
U
اقدام متقابل
countering
U
ضربت متقابل
counterclaim
U
دعوی متقابل
counterclaim
U
دعوای متقابل
counterclaim
U
ادعای متقابل
counterwork
U
عمل متقابل
counter offensive
U
پدافند متقابل
counter
U
ضربت متقابل
cross check
U
بررسی متقابل
interrelationship
U
رابطه متقابل
cross-references
U
مراجعه متقابل
cross-reference
U
ارجاع متقابل
cross-reference
U
مراجعه متقابل
cross reference
U
ارجاع متقابل
cross reference
U
مراجعه متقابل
mutual
U
متقابل یا متقابله
interaction
U
اثر متقابل
cross-references
U
ارجاع متقابل
interaction
U
عمل متقابل
interaction
U
کنش متقابل
proportional
U
متقابل یا هماهنگ
counter propaganda
U
تبلیغ متقابل
cross-check
U
بررسی متقابل
retaliation
U
عمل متقابل
counter gambit
U
گامبی متقابل
antitype
U
نوع متقابل
reciprocity
U
عمل متقابل
counter fire
U
اتش متقابل
counter current
U
جریان متقابل
counter credit
U
اعتبار متقابل
counter claim
U
دعوی متقابل
counter attraction
U
کشش متقابل
interdependence
U
وابستگی متقابل
interdependence
U
اتکاء متقابل
cross-checks
U
بررسی متقابل
cross-checking
U
بررسی متقابل
cross-checked
U
بررسی متقابل
back pressure
U
فشار متقابل
cross action
U
دعوی متقابل
transconductance
U
رسانایی متقابل
mutual conductance
U
رسانایی متقابل
grid anode transconductance
U
رسانایی متقابل
recrimination
U
اتهام متقابل
mutual inductance
U
القاگری متقابل
interplay
U
اثر متقابل
mutual induction
U
القای متقابل
mutual relationship
U
رابطه متقابل
mutual terms
U
شرایط متقابل
opposite phase
U
فاز متقابل
recriminations
U
اتهام متقابل
counterbid
U
پیشنهاد متقابل
reciprocal trading
U
مبادله متقابل
recrimination
U
تهمت متقابل
harmonic mean
U
اعداد متقابل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com