Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
captain a protest
U
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
certificate of damage
U
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
inbound cargo
U
کالای تخلیه نشده
exported
U
بیرون بردن کالای صادره
export
U
بیرون بردن کالای صادره
exporting
U
بیرون بردن کالای صادره
judicial writ
U
نامه رسمی صادره از محکمه
damaged
U
خسارت دیده
giffen good
U
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
injured party
U
طرف خسارت دیده
damaged shipments
U
محموله خسارت دیده
injured parties
U
طرف خسارت دیده
battlefield evacuation
U
تخلیه پرسنل اسیب دیده
demurrage
U
خسارت تاخیر تخلیه کشتی
unsight
U
دیده نشده
sightless
U
دیده نشده
yhis port is not yet peopled
U
این بندر هنوز اباد نشده است
unobserved fire
U
تیر دیده بانی نشده
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
manifest
U
افهار نامه
manifesting
U
افهار نامه
manifests
U
افهار نامه
statement of a claim
U
افهار نامه
manifested
U
افهار نامه
unscathed
U
خسارت ندیده زخمی نشده
inbound cargo
U
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
customs declaration
U
افهار نامه گمرکی
common goods
U
کالای مورد نیاز عموم
back order
U
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
hidden
U
اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
average bond
U
ضمانت نامه جبران خسارت
standards
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
end item
U
وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
trespasses
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassed
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespass
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
liquidated damages
U
خسارت عدم انجام تعهد مقطوع که بین متعاهدین مورد توافق قرارگیرد
buyer's over
U
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
unvalued policy
U
بیمه نامه ارزش گذاری نشده
parity
U
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
external good order
U
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
waste of manor
U
اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
apophasis
U
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
remark
U
افهار داشتن افهار نظریه دادن
stateable
U
افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
remarks
U
افهار داشتن افهار نظریه دادن
statable
U
افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
remarking
U
افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarked
U
افهار داشتن افهار نظریه دادن
general average
U
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
bear
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
officials
U
مقامات رسمی
competent authorities
U
مقامات صالحه
The competent authorities.
U
مقامات صلاحیتد ار
competent authorities
U
مقامات صلاحیتدار
monetary authorities
U
مقامات پولی
competent judicial authorities
U
مقامات صالحه قانونی
jury
U
مقامات رسمی نافر
juries
U
مقامات رسمی نافر
The health authorities .
U
مقامات اداره بهداشت
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
competant judicial authority
U
مقامات صلاحیت دار قضائی
indemnity
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
Do you move in high circles ?
U
آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
outgoing
U
صادره
pratique
U
اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
punitive damages
U
خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
court order
U
قرار صادره از دادگاه
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
treasury note
U
اسکناس صادره از طرف خزانه
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
magisterial
U
صادره ازکلانتری یا دادگاه بخش
advowee
U
کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
decree
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreeing
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
information
U
اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
decrees
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
disaffirm
U
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
summary conviction
U
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
countermands
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanding
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanded
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermand
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
seaport
U
بندر
port
U
بندر
harboured
U
بندر
harbour
U
بندر
harbourless
U
بی بندر
wayside
U
بندر
harbors
U
بندر
seaports
U
بندر
harboring
U
بندر
harbored
U
بندر
harbours
U
بندر
harbouring
U
بندر
cril
U
سد بندر
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
minor port
U
بندر کوچک
port of destination
U
بندر مقصد
Plymouth
U
بندر پلیموت
Sydney
U
بندر سیدنی
aport
U
روبه بندر
aport
U
بسوی بندر
Tel Aviv
U
بندر تلآویو
Yangon
U
بندر یانگون
seaport
U
دریا بندر
outer harbor
U
پیش بندر
malaga
U
بندر مالاگا
seaports
U
بندر دریایی
way port
U
بندر سر راه
wharfmaster
U
رئیس بندر
naval port
U
بندر دریایی
Calcutta
U
بندر کلکته
on berth
U
در داخل بندر
Abidjan
U
بندر ابیجان
Bissau
U
بندر بیسائو
Douala
U
بندر دوالا
seaports
U
دریا بندر
port of embarkation
U
بندر عزیمت
inner harbor
U
بندر داخلی
port
U
بندر گاه
ports of call
U
بندر توقف
ports of call
U
بندر لنگراندازی
port of call
U
بندر توقف
treaty port
U
بندر پیمانی
longshoreman
U
باربرلنگرگاه بندر
longshoremen
U
باربرلنگرگاه بندر
port of call
U
بندر لنگراندازی
secondary port
U
بندر فرعی
bar
U
پیش بندر
bars
U
پیش بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com