English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fabled U افسانه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mythopoeia U افسانه سازی رواج افسانه
figments U افسانه
myths U افسانه
myth U افسانه
make-believe U افسانه
make believe U افسانه
figment U افسانه
legends U افسانه
legend U افسانه
mythos U افسانه
replete with fables U پر از افسانه
mythus U افسانه
fictions U افسانه
legendry U افسانه
fable U افسانه
fables U افسانه
fiction U افسانه
tales U افسانه
romance U افسانه
tale U افسانه
romances U افسانه
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fabrication U افسانه بافی
mythoppetic U افسانه خبر
paladin U پهلوان افسانه یی
fabulize U افسانه گفتن
fabulist U افسانه نویس
fabulation U افسانه بافی
fabliau U افسانه موزون
fabler U افسانه گو ناقل
fictionist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
science fiction U افسانه علمی
mythical U افسانه امیز
fabulousness U افسانه بودن
mythomania U افسانه بافی
mythopoeia U ایجاد افسانه
mythologist U افسانه شناس
story teller U افسانه نویس
mythology U افسانه شناسی
mythography U افسانه نویسی
mythographer U افسانه نگار
confabulation U افسانه بافی
mythically U افسانه وار
mythopocic U افسانه ساز
mythologize U بصورت افسانه در اوردن
fictionalizes U بصورت افسانه دراوردن
fictionalized U بصورت افسانه دراوردن
fictionalize U بصورت افسانه دراوردن
fictionalising U بصورت افسانه دراوردن
fictionalises U بصورت افسانه دراوردن
fictionize U بصورت افسانه دراوردن
fabulous U افسانه وار مجهول
fictionalizing U بصورت افسانه دراوردن
mythopoet U شاعر افسانه نویس
fabulously U بشکل افسانه یا دروغ
yarns U افسانه پردازی کردن
fictionalised U بصورت افسانه دراوردن
yarn U افسانه پردازی کردن
to pull U افسانه جعل کردن
story teller U افسانه گو حکایت نویس
mythicize U بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
mythologically U از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
demythologize U از صورت افسانه بیرون اوردن
euhemerism U اساس تاریخی برای افسانه ها
folkish U شبیه افسانه هاوعادات محلی
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
folklike U شبیه افسانه ها وعادات محلی
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
mythologer U متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
Oedipus U ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
verism U رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
phoenix U مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
goatish U بز مانند
unprecedentedly U بی مانند
argillaceous U گل مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
similiar U مانند
incomparable U بی مانند
blotchy U لک مانند
pipelike U نی مانند
arundinaceous U نی مانند
fulidal U اب مانند
unapproachable U بی مانند
etc U و مانند آن
simulant U مانند
argillaceous U رس مانند
feathery U پر مانند
womanlike U زن مانند
without an e. U بی مانند
analog U مانند
etcetera U و مانند ان
toughest U پی مانند
and so on U و مانند ان
after the example of U مانند
tougher U پی مانند
unequaled U بی مانند
encephaloid U مخ مانند
tough U پی مانند
thready U نخ مانند
threadlike U نخ مانند
frothy U کف مانند
vide U مانند
filiform U نخ مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
fluty U نی مانند
floriform U گل مانند
aquiform U اب مانند
capillaceous U مانند نخ
similar U مانند
plumose U پر مانند
anthoid U گل مانند
impish U جن مانند
capitate U مانند سر
analogous U مانند
inapproachable U بی مانند
nearest U مانند
uniquely U بی مانند
nearer U مانند
penniform U پر مانند
neared U مانند
near- U مانند
myrtle formed U اس مانند
near U مانند
as U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
unique U بی مانند
analogues U مانند
analogue U مانند
string U نخ مانند
mammilary U مانند
castellated U دژ مانند
mammilliform U مانند
liplike U لب مانند
tendinous U بی مانند
icily U یخ مانند
gypsiferous U گچ مانند
foggier U مانند مه
foggiest U مانند مه
unequalled U بی مانند
unparalleled U بی مانند
foggy U مانند مه
lambdoid U مانند
plumelike U پر مانند
corneous U شاخ مانند
lipomatous U چربی مانند
ctenoid U شانه مانند
lateritious U اجر مانند
rattish U موش مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
culicoid U پشه مانند
disklike U صفحه مانند
corvine U کلاغ مانند
nebulose U ابر مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
rhizoid U ریشه مانند
negroid U زنگی مانند
corpuscular U گویچه مانند
coroniform U تاج مانند
cryptand U حجره مانند
dollish U عروسک مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
ravined U کلاغ مانند
discoidal U صفحه مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
discoid U قرص مانند
digitiform U انگشت مانند
discoid U صفحه مانند
disclike U صفحه مانند
discoidal U قرص مانند
dermatoid U پوست مانند
reniform U کلیه مانند
liliaceous U یاس مانند
cuticular U پوست مانند
cystoid U مانند مثانه
deiform U خدا مانند
deltoid U مانند دال
deltoideus U مانند دال
ligniform U چوب مانند
dendriform U مانند درخت
reeding U طرح نی مانند
lithoid U سنگ مانند
benzenoid U بنزن مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
metalliform U فلز مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com