English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
folklore U معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی افسانههای قومی واجدادی فولکلور
filiation U اباء واجدادی
solarism U افسانههای افتاب
epos U مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
gentilitial U قومی
familial U قومی
national U قومی
ethnicity U قومی
ethnic U قومی
folklore U فرهنگ قومی
folk psychology U روانشناسی قومی
folk ways U راه و رسم قومی
ethos U عادات ورسوم قومی
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
novella U داستان
fable U داستان
marchen U داستان
story U داستان
conte U داستان
anecdotage U داستان
fables U داستان
tale U داستان
apologue U داستان
tales U داستان
storytellers U داستان سرا
short story داستان کوتاه
storyteller U داستان سرا
an iliad of woes U داستان بدبختبی
an interesting story U داستان با مزه
short stories U داستان کوتاه
narrator U گوینده داستان
narrators U گوینده داستان
episodes U داستان فرعی
whodunit U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
novelettes U داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
whodunnits U داستان پلیسی
episode U داستان فرعی
narration U داستان داستانسرایی
conte U داستان کوتاه
to spin yarns U داستان ساختن
to invent stories U داستان ساختن
storybook U داستان نامه
decameron U داستان نامه
epitasis U حداعلای داستان
fictionist U داستان نویس
hermitically U هلوان داستان
in a narrative style U بسبک داستان
novelet U داستان کوتاه
underplot U داستان فرعی
fairy tale U داستان جن و پری
fairy tales U داستان جن و پری
storybook U کتاب داستان
flashbacks U بازگوی داستان
fictions U داستان اختراع
parable U داستان اخلاقی
parables U داستان اخلاقی
catastrophe U عاقبت داستان
catastrophes U عاقبت داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
novel U کتاب داستان
novels U کتاب داستان
fiction U داستان اختراع
heroes U پهلوان داستان
make-up U داستان ساختگی
flashback U بازگوی داستان
hero U پهلوان داستان
serialist U داستان نویس سریال
ruise U شایعات داستان ساختگی
novelize U بشکل داستان در اوردن
novelistic U وابسته به داستان و رمان
invention of a false story U جعل داستان دروغی
fictionize U داستان سرایی کردن
fictionize U بصورت داستان دراوردن
personage U شخصیت بازیگران داستان
story recall test U ازمون یاداوری داستان
personages U شخصیت بازیگران داستان
sob story U داستان گریه اور
sob story <idiom> U داستان اشک آور
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
sob stories U داستان گریه اور
fairy tales U داستان باور نکردنی
fairy tale U داستان باور نکردنی
story U اشکوب داستان گفتن
donnee U موضوع داستان یا درام
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U داستان سرایی کردن
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
story U بصورت داستان در اوردن
science fiction U داستان تخیلی علمی
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
fictionalizing U داستان سرایی کردن
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. U سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
romanticizes U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrated U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticises U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time . U یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrate U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
graustark U سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com