Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strain
U
افزایش طول نسبی
strains
U
افزایش طول نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
Other Matches
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
proportional limit
U
حد نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
self relative
U
نسبی
relative code
U
کد نسبی
relative
U
نسبی
proportional
U
نسبی
comparatives
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
comparative
U
نسبی
respective
U
نسبی
stranger in blood
U
غیر نسبی
specific gravity
U
چگالی نسبی
sib
U
منسوب نسبی
relative density
U
دانسیته نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
sanguinity
U
قرابت نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative income
U
درامد نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relativism
U
نسبی نگری
relativeness
U
نسبی بودن
relative wind
U
باد نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative address
آدرس نسبی
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
whole blood
U
قرابت نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
relativity
U
فرضیه نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
relative bearing
U
گرای نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
emissivity
U
تابش نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative
U
خودی نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
strain
U
تغییر شکل نسبی
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
sound level
U
شدت نسبی صوت
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
bel
U
واحد شدت نسبی توان
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
augmentation
U
افزایش
increscent
U
افزایش
increased
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
increases
U
افزایش
additament
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
accru
U
افزایش
intensification
U
افزایش
affixture
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
increase
U
افزایش
accesses
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
accession
U
افزایش
addition
U
افزایش
additions
U
افزایش
summation
U
افزایش
accretion
U
افزایش
accessing
U
افزایش
rise
U
افزایش
rises
U
افزایش
access
U
افزایش
increment
U
افزایش
amplification
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
accessed
U
افزایش
gains
U
افزایش
gained
U
افزایش
raise
U
افزایش
scale up
U
افزایش
gain
U
افزایش
expansion
U
افزایش
addenda
U
افزایش
addendum
U
افزایش
increments
U
افزایش
raises
U
افزایش
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
export promotion
U
افزایش صادرات
increasable
U
افزایش پذیر
increase of output
U
افزایش توان
increase of power
U
افزایش قدرت
increase of pressure
U
افزایش فشار
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
ingravescence
U
افزایش تشدید
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
monetary expansion
U
افزایش پول
mark up
U
افزایش قیمت
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
acceleration
تعجیل افزایش
increase of potential
U
افزایش پتانسیل
increase in price
U
افزایش بهاء
increase in potential
U
افزایش پتانسیل
progation
U
افزایش انتقال
overcompound
U
افزایش ترکیب
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
increase in load
U
افزایش بار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com