English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiplication U افزایش تکثیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reproduction U تکثیر کردن تکثیر نشریات
reproductions U تکثیر کردن تکثیر نشریات
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
pullulation U تکثیر
manifolding U تکثیر
reproduction U تکثیر
duplication U تکثیر
multiplication U تکثیر
reproductions U تکثیر
proliferation U تکثیر
multiplicantion U تکثیر
proliferous U تکثیر شونده
progation U توسعه تکثیر
propagation U تکثیر تبلیغ
propagable U قابل تکثیر
multipliable U قابل تکثیر
reproducer U تکثیر کننده
multiplier U تکثیر کننده
propagate U تکثیر کردن
propagated U تکثیر کردن
propagates U تکثیر کردن
propagating U تکثیر کردن
reproducible U قابل تکثیر
propagator U تکثیر کننده
multiplying U تکثیر کردن
multiply U تکثیر کردن
reproduced U تکثیر کردن
mimeograph U ماشین تکثیر
mimeograph U دستگاه تکثیر
reproduces U تکثیر کردن
muliply U تکثیر کردن
multiplicable U قابل تکثیر
reproducibility U قابلیت تکثیر
reproduce U تکثیر کردن
reproducing U تکثیر کردن
multiplies U تکثیر کردن
multiplied U تکثیر کردن
agamogenesis U تکثیر غیر جنسی
duplicate U تکثیر کردن نسخه ها
duplicated U تکثیر کردن نسخه ها
duplicates U تکثیر کردن نسخه ها
duplicating U تکثیر کردن نسخه ها
mimeograph U تکثیر کردن استنسیل
camera ready copy U کپی اماده تکثیر
proliferous U قابل تکثیر شکوفا
agamete U تکثیر سلولی غیر جنسی
blastogenesis U تکثیر از راه جوانه زدن
copy plot U تکثیر از روی نسخه اصلی
magnetic tape record reproduce system U سیستم ضبط و تکثیر نوارمغناطیسی
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
incubation time U زمان تولید و تکثیر میکربهادر بدن
fair drawing U طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
raise U افزایش
addition U افزایش
addenda U افزایش
increscent U افزایش
reduce/enlarge U افزایش
additions U افزایش
intensification U افزایش
addendum U افزایش
raises U افزایش
amplification U افزایش
affixture U افزایش
adjunction U افزایش
additament U افزایش
increment U افزایش
increments U افزایش
augmentation U افزایش
accru U افزایش
aggrantizement U افزایش
accession U افزایش
expansion U افزایش
gain U افزایش
gained U افزایش
gains U افزایش
access U افزایش
increases U افزایش
increased U افزایش
scale up U افزایش
accretion U افزایش
increase U افزایش
multiplication U افزایش
enhancement U افزایش
summation U افزایش
accesses U افزایش
accessing U افزایش
rise U افزایش
rises U افزایش
accessed U افزایش
auxesis U افزایش
appreciations U افزایش بها
increase in load U افزایش بار
free radical addition U افزایش رادیکالی
spurting U افزایش ناگهانی
spurt U افزایش ناگهانی
increase in potential U افزایش پتانسیل
increase of potential U افزایش پتانسیل
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
increase in price U افزایش بهاء
add time U زمان افزایش
spurts U افزایش ناگهانی
increasable U افزایش پذیر
addibility U قابلیت افزایش
elongation U افزایش طول
spurted U افزایش ناگهانی
hypertension U افزایش فشارخون
augmentable U قابل افزایش
frequency multiplication U افزایش فرکانس
annual increase U افزایش سالانه
accelerative U مایه افزایش
export promotion U افزایش صادرات
increase in value U افزایش ارزش
appreciation U افزایش بها
superaddition U باز افزایش
superadd U باز افزایش
subjunction U افزایش در پایان
scale up U افزایش مقیاس
growth U افزایش ترقی
growths U افزایش ترقی
salary increase U افزایش حقوق
temperature rise U افزایش دما
rise in temperature U افزایش دما
aggrandizement U افزایش بزرگی
fire raising U افزایش اتش
fire-raising U افزایش اتش
thusŠ+= U نشان افزایش
voltage increase U افزایش ولتاژ
voltage rise U افزایش ولتاژ
put on weight <idiom> U افزایش وزن
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
thickening U افزایش ضخامت
tax increase U افزایش مالیات
acceleration تعجیل افزایش
accrues U افزایش یافتن
accruing U افزایش یافتن
overcompound U افزایش ترکیب
augmenting U افزایش دادن
monetary expansion U افزایش پول
mark up U افزایش قیمت
ascend U افزایش دادن
ascended U افزایش دادن
augmented U افزایش دادن
increase of pressure U افزایش فشار
ingravescence U افزایش تشدید
accrue U افزایش یافتن
increase of contrast U افزایش کنتراست
increase of current U افزایش جریان
increase of efficiency U افزایش راندمان
increase of output U افزایش توان
camber U افزایش زیاد
ascends U افزایش دادن
increase of power U افزایش قدرت
augments U افزایش دادن
cambers U افزایش زیاد
progation U افزایش انتقال
augment U افزایش دادن
increase endorsement U تصدیق یا تائید افزایش
antimarkovinkoff addition U افزایش غیر مارکونیکوفی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
increase in conductivity U افزایش قابلیت هدایت
to increase [to, by] U افزایش یافتن [به مقدار]
raise to a higher power U افزایش دادن نما
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
escalator clause U شرط افزایش بها
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
capital deepening U افزایش عمقی سرمایه
capital apprecation U افزایش ارزش سرمایه
fibrosis U افزایش بافت لیفی
hyperglycemia U افزایش قند در خون
scale up U افزایش به نسبت ثابت
rate of productivity increase U نرخ افزایش بازدهی
to be on the increase U روبه افزایش گذاشتن
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
vrc U بررسی افزایش عمودی
bring something on <idiom> U دلیل افزایش سریع
ether catalyzed addition U افزایش با کاتالیزگری اتر
jump U جهش افزایش ناگهانی
aging U افزایش طول عمر
elongation U افزایش درازا کشامد
jumped U جهش افزایش ناگهانی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
increment U افزایش در حقوق توسعه
increments U افزایش در حقوق توسعه
capital gains U افزایش ارزش سرمایه زش
boost U افزایش دادن چیزی
appreciations U افزایش ارزش دارائی
birth rates U نرخ افزایش ولادت
boosted U افزایش دادن چیزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com