English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
increase of strain U افزایش تغییر طول نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
strains U افزایش طول نسبی
strain U افزایش طول نسبی
strain at failure U افزایش طول نسبی درگسیختگی
stress strain curve U منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain U تغییر شکل نسبی
strains U تغییر شکل نسبی
relative deformation U تغییر شکل نسبی
rams U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
bulk strain U تغییر شکل نسبی حجمی
simple strain U تغییر طول نسبی ساده
elastic strain U تغییر شکل نسبی ارتجاعی
lateral strain U تغییر شکل نسبی جانبی
linear strain U تغییر شکل نسبی خطی
strain energy U انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain diagram U نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
cold straining U تغییر بعد نسبی در حالت سرد
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
relative plot U موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changed U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
self relative U نسبی
relative U نسبی
consanguineous U نسبی
comparatives U نسبی
comparative U نسبی
proportional U نسبی
relative humidity U نم نسبی
respective U نسبی
proportional limit U حد نسبی
relative code U کد نسبی
relative density U چگالی نسبی
blood relationship U قرابت نسبی
stranger in blood U غیر نسبی
relationship by blood U خویشاوندی نسبی
relative bearing U جهت نسبی
relative dispersion U پراکندگی نسبی
ipsative score U نمره نسبی
relative compaction U تراکم نسبی
sanguinity U قرابت نسبی
ipsative scale U مقیاس نسبی
relative density U دانسیته نسبی
self relative address U نشانی نسبی
sib U منسوب نسبی
relative bearing U گرای نسبی
relativity U فرضیه نسبی
blood relationship U خویشاوندی نسبی
distortion factor U مانده نسبی
consanguinity U قرابت نسبی
proportional tax U مالیات نسبی
comparative cover U پوشش نسبی
comparative costs U هزینههای نسبی
comparative advantage U مزیت نسبی
genealogical U نسبی شجرهای
proportional liability partnership U شرکت نسبی
persons related to another by parentage U اقارب نسبی
persons related to another by descent U اقارب نسبی
relative address آدرس نسبی
fractional error U خطای نسبی
relationship by blood U قرابت نسبی
relative address U نشانی نسبی
relationship by bood U قرابت نسبی
relative maximum U ماکزیمم نسبی
emissivity U تابش نسبی
whole blood U قرابت نسبی
proportional representation U انتخابات نسبی
comparative advantage U برتری نسبی
relative jurisdiction U صلاحیت نسبی
specific gravity U چگالی نسبی
relative motion U حرکت نسبی
relative movement U حرکت نسبی
relative nullity U بطلان نسبی
relative permeability U نفوذپذیری نسبی
relative minimum U حداقل نسبی
relative permitivity U گذردهی نسبی
relative location U ترتیب نسبی
relative majority U اکثریت نسبی
relative income U درامد نسبی
relative importance U اهمیت نسبی
relative U خودی نسبی
relative maximum U حداکثر نسبی
relative minimum U می نیمم نسبی
specific gravities U چگالی نسبی
relative humidity U رطوبت نسبی
relative precision U دقت نسبی
relative solvation U حلالپوشی نسبی
relativeness U نسبی بودن
relative wind U باد نسبی
relative viscosity U گرانروی نسبی
relative velocity U سرعت نسبی
relative frequency U بسامد نسبی
relative term U لفظ نسبی
relative value U مقدار نسبی
relativism U نسبی نگری
relative harmonic content U مانده نسبی
relative solubility U انحلالپذیری نسبی
relative prices U قیمتهای نسبی
relative error U خطای نسبی
relativize U بصورت نسبی در اوردن
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
cultural relativism U نسبی نگری فرهنگی
relative dielectric constant U ثابت دی الکتریک نسبی
relativity of knowledge U نسبی بودن دانش
relative coding U برنامه نویس نسبی
relative bearing U سمت نسبی ناو
true air speed U سرعت نسبی هواپیما
relative addressing U نشان دهی نسبی
relative refractory period U دوره بی پاسخی نسبی
relative coding U برنامه نویسی نسبی
relative value of pieces U ارزش نسبی سوارها
relative coordinate system U دستگاه مختصات نسبی
relative addressing U نشانی دهی نسبی
employment rate U میزان نسبی اشتغال
relative supersaturation U ابر سیری نسبی
of relative importance U دارای اهمیت نسبی
sound level U شدت نسبی صوت
purchasing power parity U نرخ نسبی مبادله
a matter of relative importance U موضوعی با اهمیت نسبی
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
california bearing ratio U توان باربری نسبی کالیفرنیا
recessions U کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
coefficient of relative efficiency organ U ضریب نسبی کارایی سازمان
recession U کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
relativity U فلسفه نسبیه نسبی بودن
bel U واحد شدت نسبی توان
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
difference chart U جدول تعیین سمت و برد نسبی
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
adjustable proportional module U نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
strain hardening U سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics U ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack U زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
relative income hypothesis U براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
tristimulus values U مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
increscent U افزایش
augmentation U افزایش
accretion U افزایش
raises U افزایش
multiplication U افزایش
aggrantizement U افزایش
affixture U افزایش
intensification U افزایش
scale up U افزایش
increased U افزایش
addendum U افزایش
summation U افزایش
auxesis U افزایش
adjunction U افزایش
increase U افزایش
addition U افزایش
additions U افزایش
gain U افزایش
gains U افزایش
expansion U افزایش
additament U افزایش
accru U افزایش
accession U افزایش
raise U افزایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com