English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coachload U افراد سوار بر درشکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phaeton U درشکه سوار درشکه چی
phaethon U درشکه سوار درشکه چی
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie U اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
cavalry U سوار نظامی سوار اسبی
horse guards U گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
cavalry man U سوار در سوار نظام
gharry U درشکه
droshky درشکه
carriageable U درشکه رو
hackie U درشکه چی
four wheeler U درشکه
speedway U درشکه رو
phaethon U درشکه
coachmen U درشکه چی
coachman U درشکه چی
phaeton U درشکه
garriage and paie U درشکه دواسبه
hackney carriage U درشکه کرایهای
sleighs U درشکه سورتمه
sidecar U درشکه چهارچرخه
sidecars U درشکه چهارچرخه
hack U درشکه کرایه
horseless carriage U درشکه بی اسب
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
hacks U درشکه کرایه
tandem U درشکه دو نفری
to keep a carriage U درشکه داشتن
hacked U درشکه کرایه
tandems U درشکه دو نفری
sleigh U درشکه سورتمه
dash board U گل گیر درشکه
hansoms U درشکه دوچرخه
perambulators U درشکه بچگانه
carriage road U راه درشکه رو
calash U نوعی درشکه
hansom U درشکه دوچرخه
cabriolet U درشکه دوچرخه
hoods U کروک درشکه
hood U کروک درشکه
cabstand U ایستگاه درشکه
perambulator U درشکه بچگانه
carriage and four U درشکه چهاراسبه
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
coach house U درشکه خانه
hackman U راننده درشکه کرایهای
bassinet U درشکه دستی بچگانه
hackney man U راننده درشکه کرایهای
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
shay U درشکه دوچرخه دونفره
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
buckboard U درشکه بدون کروک
carriole U درشکه سبک تک اسبه
hach U درشکه کرایهای زحمت
curricle U درشکه دوچرخهای سبک
troika U ارابه یا درشکه سه اسبه
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
Tonga U تانگا درشکه هندی
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
stanhope U درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
cariole U درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
carry all U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carryall U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
calash U کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
sleigh U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
kicking strap U تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
sleighs U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
buggies U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
buggy U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
trooping U افراد
trooped U افراد
personnel U افراد
enlistedman U افراد
troop U افراد
enlisted personnel U افراد
men U افراد
personnel status U وضع افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
top-level U افراد عالیرتبه
roll call U نامیدن افراد
platoon U جوخهء افراد
packed out پر و مملو از افراد
category U طبقه افراد
liberty men U افراد مرخصی
enlistee U افراد داوطلب
service club U باشگاه افراد
head count U جمع افراد
withindoors U افراد داخل
head counts U جمع افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
equal status persons U افراد همپایه
platoons U جوخهء افراد
cimmerian U افراد کشور فلمات
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
commandos U افراد نیروی مخصوص
close station U افراد بدو مرخص
commando U افراد نیروی مخصوص
dependents U افراد تحت تکفل
favouritism U افراد مورد توجه
family size U تعداد افراد خانواده
the common wealth of learning U افراد اهل علم
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
top-level U توسط افراد عالیرتبه
condemn U محکوم کردن افراد
condemning U محکوم کردن افراد
target audience U افراد مورد نظر
condemns U محکوم کردن افراد
special olympics U المپیک افراد استثنایی
troops U افراد قسمتها سربازان
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
noncombatant U افراد غیر نظامی
billet slip U لوحه اسکان افراد
billet slip U کارت محلهای افراد
part owners U افراد شریک المال
personal error U خطاهای انفرادی افراد
posse comitatus U دسته افراد پلیس
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
avast U افراد به جای خود
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
morale U روحیه افراد مردم
rouse out U بیدار کردن افراد
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
receptee U افراد مورد پذیرش
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
charter U بین افراد دلالت کند
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
chartered U بین افراد دلالت کند
chartering U بین افراد دلالت کند
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
charters U بین افراد دلالت کند
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
posse U دسته افراد پلیس جماعت
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
posses U دسته افراد پلیس جماعت
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
personal salute U تیر سلام برای افراد
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com